پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۰ مهر ۱۳۸۸، ۱۳:۳۵

"تاکستانهای دشت ناز" در دنیای کتاب سبز شدند

"تاکستانهای دشت ناز" در دنیای کتاب سبز شدند

داستان بلند "تاکستانهای دشت ناز" نوشته علی‌الله سلیمی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب که توسط انتشارات هزاره ققنوس منتشر شده است در فضایی بومی به ترسیم فضای ایران در زمان انقلاب می پردازد.

ناشر کتاب در مقدمه کوتاهی درباره این اثر آورده است: سلیمی در این اثر تلاش دارد با زبانی ساده و به کارگیری عنصر تخیل و ترسیم جامعه ای نمادین به حوادث دوران انقلاب و تغییراتی که انقلاب در شخصیت افراد داشته است بپردازد. داستان بلند حاضر تلاش نویسنده برای ترسیم فضای سالهای سیاه رژیم ستمشاهی است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: حاجی پنجی پیشخوان دکانش را گردگیری می کرد. صدای دورگه حسن درویش را شنید که با یکی از پیرمردهای وسط میدانگاه آبادی حرف می زد. حاجی پنجی منتظر کامیون کمند چلبی بود تا با هم به شهر بروند. اجناس دکانش ته کشیده بود و او به بیشتر مشتریهایش قول داده بود به زودی از شهر جنس تازه بیاورد....از صدای کامیون خبری نبود اما حرفهای حسن درویش هرلحظه گل می کرد و صدایش در میدانگاه خلوت و صبحگاهی آبادی می پیچید.

"تاکستانهای دشت ناز" در 80 صفحه در شمارگان 1200 نسخه منتشر شده است.

کد خبر 956741

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha