به گزارش خبرگزاری مهر ، در آستانه سفر دوباره رهبر معظم انقلاب به این استان، فرازی از بیانات ایشان در سفر قبلی به مازندارن را مرور می کنیم.
استان مازندران در مقابل دشمنان از هرنوع سینه سپر کرد
مقام معظم رهبری در بیانات خود در جمع مردم استان مازندران فرمودند:لازم است که یک کلمه در باب امروز و دیروز استان مازندران عرض کنم. وقتى که سیل جمعیتهاى مؤمن، به انقلاب بزرگ ملت ایران رو کردند، یکى از استانهایى که از صفوف مقدّم محسوب مىشد و با همهى وجود در این راه قدم گذاشت، استان مازندران بود. وقتى نوبتِ دفاع از انقلاب مقدّس و دفاع از مرزهاى این کشور شد، یکى از استانهایى که صفوف مقدّم را در میدانهاى جنگ تشکیل داد و لشکر خط شکن 25 کربلا را به وجود آورد، استان مازندران بود. وقتى نوبتِ مقابله با توطئههاى دشمنان، منافقین، فاسقین، منحرفین و ملحدین شد، استانى که در مقابل دشمنان از هر نوع، سینه سپر کرد، استان مازندران بود.
شاید در سرتاسر این استان، شهرى و روستایى و جماعتى حتى خانوادهاى که به نحوى در جنگ، در انقلاب، در شهادت، در جانبازى و در ایثارگرى شرکت نداشته باشد، وجود ندارد. هرجاى این استان که شما نگاه کنید از شرق تا غرب استان، از شهرها تا روستاها و کوهپایهها - همه جا و همه جا، زن و مرد این استان، در این انقلاب، در تشکیل نظام اسلامى، در هدایت جنگ و در سازندگى کشور داراى نقش بودهاند.
امروزِ استان مازندران این است؛ یک جمعیت مؤمن، پرشور، علاقهمند و جوانانى که هیچ خطرى نمىتواند آنها را از دفاعِ از ارزشهاى این انقلاب باز بدارد. پدران و مادرانى که جوانان خود را ایثارگرانه در این راه فرستادهاند و مىفرستند؛ خانوادهها و قشرهاى مختلف، همه و همه در خطوط مقدّم این انقلاب قرار داشتند و قرار دارند. امروزِ استان مازندران این است.
قدرایمان خالص مردم این خطه را نسبت به ارزشهای انقلاب بدانید
ایشان در بخش دیگری از بیانات خود گفتند:اگر به تاریخ مازندران نگاه کنیم بخصوص جوانان، روشنفکران، دانشجویان، روحانیون محترم و قشرهاى برگزیده و اهل فرهنگ و معرفت به این نکته توجّه کنند مىبینیم که مازندران در صدر اسلام در قرنهاى اوّل ظهور اسلام در ایران تا وقتى که در مقابل حملات لشکریانِ فرستاده شده از طرف دربارهاى اموى و عباسى قرار گرفت، مقاومت کرد. یعنى سلاطین ظلم کسانى که بر دنیاى اسلام در آن روز حکمرانى مىکردند نتوانستند با زور شمشیر، دروازهى مازندران را به روى خودشان باز کنند.
اما آن وقتى که فرزندان پیغمبر، خانوادهى ائمّهى اهل بیت و اولاد زیدبنعلىبنالحسین علیهمالسّلام به مازندران آمدند، مردم این استان، فرزندان پیغمبر را در آغوش گرفتند. دور «داعى کبیر» را که از اولاد پیغمبر و از ذرّیهى حضرت علىبنالحسین علیهاالسّلام بود، گرفتند و اسلام را با شکل علوىاش، به شیوهى اهل بیت آموختند و باز در مقابل آن دربارهاى ظلم و جور هم ایستادند و مقاومت کردند. این گذشتهى تاریخى پرافتخار مازندران است.
برادران و خواهران عزیز! من این مطلب را بارها گفتهام؛ باز هم لازم است بگویم تا خودِ شما مردم، قدر این ایمان خالص و صمیمى؛ این معنویّت و صمیّمتى را که در خطّه، نسبت به ارزشهاى انقلاب هست، بدانید. در دوران رژیم گذشته، دو جریان در استان مازندران مشغول فعّالیت و تلاش بودند که هر یک از این دو جریان براى خراب کردن و بىایمان و فاسد کردن ملتى کافى است.
مردم مازندران، ایمان را در بین دو دهنهى گاز انبرىنگه داشتند
رهبر معظم انقلاب در خصوص مبارزات مردم مازندران با رژیم مخلوع ستمشاهی فرمودند:یکى جریان فرهنگ منحطِ فاسد رژیم ستمشاهى بود که با همهى توان و قدرت، در این استان فعّالیت و تلاش مىکرد. مىخواستند این منطقهى سرسبز و حاصلخیز و پربرکت را از معنویّت و دین خالى کنند، تا راحتتر بتوانند از آن سوء استفاده نمایند. یک جریان هم موج چپ بود گرایشهاى چپ و مارکسیستى؛ گرایشهاى ضدّ خدا و ضدّ دین و ضدّ ارزشهاى اسلامى که در این استان و در این خطّه،فعّالیّت مىکرد.
مىخواستند کارى کنند که دین و ایمان اسلامى را از این مردم بگیرند. مردمى که در استان مازندران، ایمان خودشان را آن هم اینگونه پُرشور و پُرثمر حفظ کردهاند، در حقیقت این ایمان را در بین دو دهنهى گاز انبرى، که یک طرف آن دستگاه فاسد ستمشاهى و یک طرف، موج چپ بود، نگه داشتند و حفظ کردند. این ایمان، خیلى ایمان باارزشى است.
این ایمان، خیلى ایمان عمیقى است. من با توجّه به این خصوصیّات است که شما مردم مازندران را استان شما، مردم شما، جوانان، رزمندگان، ایثارگران، جانبازان و آزادگان شما و خانوادههایى را که در راه خدا و براى این انقلاب تلاش کردند از صمیم قلب دوست مىدارم و از همه دل و با همهى وجود به شما ارادت مىورزم و مازندران را یکى از ذخایر پروردگار براى انقلاب و براى گسترش تفکّر اسلامى عالمگیر شدن این خورشید فروزان که به برکت انقلاب به وجود آمد و درخشان شد مىدانم.
در همینجا هم از استقبال گرم شما مردم، از اجتماع و محبّت شما، از خوشامدگویى شما به این برادر دوستدارتان در این سفر مازندران، تشکّر مىکنم و امیدوارم این سفر براى شما مردم مازندران براى این خطّه و براى ما پیش خداى متعال و در عرصهى فعّالیت انقلاب، مفید و مثمر ثمر باشد.
انقلاب اسلامی به وجود آمد تا به ملت ایران حیات طیبه بدهد
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کردند:مطلبى که شما برادران و خواهران عزیز باید به آن توجّه کنید، این است که انقلاب اسلامى به وجود آمد تا به ملت ایران، حیات طیّبه بدهد. حیات طیّبه، یعنى آن چیزى که قرآن مىفرماید: «فلنحیّینه حیاة" طیّبه». این ثمره و هدف نهایى این انقلاب است.
حیات طیّبه، یعنى یک ملت، هم از لحاظ مادّى و زندگى روزمرّه و رفاه و امنیت و دانش و سواد و عزّت سیاسى و استقلال اقتصادى و رونق مالى و اقتصادى برخوردار باشد و هم از جهت معنوى، انسانهاى مؤمن و خداشناس و پرهیزکار و برخوردار از اخلاق والاى الهى در آن زندگى کنند. این حیات طیّبه است. بعضى جاهاى دنیا رونق اقتصادى و رفاه مادّى تا حدودى دارند؛ اما معنویّت ندارند.
وقتى معنویّت در جامعه وجود ندارد، رفاه اقتصادى هم فایدهاى نمىبخشد؛ تبعیض را برطرف نمىکند، عدالت اجتماعى به وجود نمىآورد، گرسنگى را ریشهکن نمىکند و فساد را از بین نمىبرد. رونق اقتصادى که همه چیز یک کشور نیست.
اگر خانوادهاى پول داشته باشد، اما زن و شوهر در درون خانواده، با هم دائماً دعوا کنند، زندگى در آن خانواده تلخ است. یا خانوادهاى پول داشته باشد، اما امنیت در درون خانه نباشد، یا جوان آن خانواده معتاد به هروئین باشد، این خانواده لذّت پولدارى را نمىبرد. یک جامعه هم مثل یک خانواده است. خانوادهاى مثل خانوادهى ملت امریکا را در نظر بگیرید! از لحاظ فعّالیت اقتصادى، تولیداتشان بالاست. پیشرفت علمى آنها خوب است.
کارخانههایشان کار مىکنند. به همهى دنیا جنس صادر مىکنند و درآمد کشور خوب است؛ اما آن ملت نمىتواند از آن پیشرفت اقتصادى یک بهرهى واقعى بگیرد. چرا؟ چون در آن کشور امنیت نیست، معنویّت نیست و جوان در آن کشور نمىداند باید چه کار کند. لذا خودکشى و بزهکارىِ جوانان زیاد است؛ بچهها از سن دوازده، و سیزده سالگى آدمکشى را یاد مىگیرند؛ خانوادهها متلاشى مىشوند؛ زن و شوهر نمىتوانند روى وجود یکدیگر حساب کنند.
زن نمىتواند احساس کند که شوهر دارد، شوهر هم نمىتواند احساس کند که زن دارد! آنجا خانواده وجود ندارد. ما روزى این حرفها را مىگفتیم؛ ولى امروز خود امریکاییها مىگویند: مجلّاتشان مىنویسند، روشنفکرانشان فریاد مىکشند، سیاستمدرانشان یقه مىدرانند و مىگویند معنویت از جامعهى امریکایى گرفته شده است. چرا؟ به خاطر اینکه در آن دین و ایمان نیست. بله؛ رفاه اقتصادى تا حدودى هست؛ اما باز همان رفاه اقتصادى هم براى همه نیست. درآمد کلان آن کشور مخصوص عدّهاى است و بقیه از آن بهرهاى ندارند.
این، آن جامعهاى است که مادیّت دارد؛ اما معنویت ندارد. اسلام نمىخواهد اینطور جامعهاى درست کند. اسلام مىخواهد هم مادّه و هم معنا، هم پول و رفاه، هم ایمان و معنویت، هم پیشرفت اقتصادى و هم شکوفایى اخلاقى و معنوى در جامعه باشد. این حیات طیبه اسلام است؛ «فلنحیّنیه حیاة" طیّبة».
مملکت بدون فعّالیت و تلاشِ فقط با ذکر خدا گفتن آباد نخواهد شد
مقام معظم رهبری با تاکیذ بر اهمیت تلاش برای سازندگی کشورمان فرمودند:جوانان عزیز من! فرزندان هوشمند و هوشیار کشور بزرگ ایران! دانشجویان، دانشآموزان، پسران و دختران؛ کسانى که فرداى این کشور متعلّق به شماست! بدانید اگر مىخواهید این کشور را بسازید، باید ببینید انقلاب، ارزشهاى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، آن نسخهاى را که براى ساختن ایران داده است، چیست ایرانى که قرنهاى متمادى به وسیلهى پادشاهان ستمگر و حکام وابسته و فاسد، ویران و خراب شده است .
شما خیال مىکنید که پادشاهان پهلوى به این مملکت، کم ضربه زدند و ویرانى در این مملکت ایجاد کردند؟! قبل از آنها پادشاهان قاجاریه - از زمان ناصرالدّین شاه به بعد به این مملکت، کم ضربه زدند و کم ویرانى در این مملکت ایجاد کردند؟! انقلاب این ویرانیها را به دست چه کسانى آباد مىکند؟ به دست شما. اگر مىخواهید کشور ایران آباد شود، رفاه و رونق اقتصادى، پیشرفت همهجانبه، عزّت سیاسى، امنیّت اجتماعى، امنیّت شغلى، دانش و پیشرفت تحقیقات از یک طرف، و معنویت از یک طرف این کشور را روشن و نورانى کند، دو چیز را باید در نظر بگیرید. این دو چیز، وظیفهى همهى قشرها، مخصوصاً قشرهاى آگاه است. کاسب، کشاورز، صنعتگر، کارگر، محصّل، استاد، معمّم، فرهنگى و روحانیون محترم، این دو چیز را باید با هم در نظر بگیرند.
یکى اینکه در سازندگى کشور، همه باید با هم شرکت کنند. دوم اینکه در سازندگی نفس خود کوشش کنند. «و توبوا الىاللَّه جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّکم تفلحون»؛ فلاح و رستگارى به این است که همهى ما راه توجّه به خدا، تضرّع و توسّل به پروردگار را به عنوان یک راه روشن داشته باشیم. هیچ کدام به تنهایى کافى نیست. مبادا کسى خیال کند که مملکت بدون فعّالیت و تلاشِ سازندگى فقط با ذکر خدا گفتن آباد خواهد شد؛ ابداً. باید تلاش کرد، باید مجاهدت کرد؛ هم مجاهدت علمى، هم مجاهدت عملى.
نباید در هیچ بخشی از استان مازندران فقر وجود داشته باشد
ایشان با اشاره به اینکه با باز کردن گره های کور نباید هیچ بیکاری در استان مازندران وجود داشته باشد فرمودند:استان مازندران، یکى از پرجمعیتترین استانهاى این کشور است؛ استانى با چهار میلیون جمعیت و با منابع فراوان طبیعى. استان شما منابعى دارد که کمتر استانى در این کشور، این منابع را با هم دارد. یک منبع عظیم این استان، همین دریاى با برکت است.
این دریا یک منبع عظیم ثروت و نعمت پروردگار است. این در اختیار شماست. یک منبع دیگر، زمینههاى عظیم کشاورزى است این مراتع، این جنگل، این زمینهاى کشاورزى و این هواى مناسب در بسیارى جاهاى این استان، در سالى دوبار مىشود کشت کرد. بعضى از محصولات این کشور، بیشترینش در این استان به برکت این هوا، به برکت این آب، این امکانات و این زمین حاصلخیز تولید مىشود.
علاوه بر اینها معادن طبیعى؛ یعنى زمینههاى صنعتى شدن هم در این استان هست. زمینههاى مربوط به دریا هم باب واسعى است که یکى از آنها صیّادى است و همهاش این نیست. چنین بخشى از این کشور، با همهى ارزشهاى طبیعى و نعمتهاى خداداده، در دستان شماست. در این استان، نباید کسى بیکار باشد، باید ذخایر عظیم ملى به وسیلهى این استان، سرشار شود. نباید گره کور وجود داشته باشد. نباید در هیچ بخشى از آن، فقر وجود داشته باشد. اینها تلاش لازم دارد.
ملت ما مىتواند خانهى خود را چنان بسازد که هیچ نیازى به بیگانگان نداشته باشد
مقام م معظم رهبری در بخش دیگری از بیانات خود خاطرنشان کردند:عزیزان من!، اگر استکبار جهانى دست نشاندههاى خودش را علیه این ملت تحریک نمىکرد و آن جنگ هشت ساله به وجود نمىآمد، انقلاب این کارها را در همان سالهاى اوّل مىکرد. عدّهاى خوششان مىآید که کنارى بنشینند و علیه مسؤولین کشور تبلیغ کنند؛ علیه کارگزاران صمیمى و مخلصى که براى این کشور در دولت کار مىکنند و غالباً هم در صحبتهاى خود در بیان مشکلات به دست دشمنان خارجى اشاره مىکنند.
یک عدّه عادت کردهاند که در مقابل اینها بگویند «آقا، شما همهى مشکلات را به دشمنان خارجى نسبت مىدهید!» مگر جنگ هشت ساله، جزو واقعیّات این کشور نیست؟! شوخى است که هشت سال بر کشورى یک جنگ همهجانبه را تحمیل کنند و تمام منابع مالى آن را به سمت جنگ بکشانند؟! این چیز کمى است؟ خدا خودش مىداند که در دوران جنگ، بر ما که آن روز، مسؤولین اجرایى این کشور بودیم، چه مىگذشت! براى فکر کردن، برنامهریزى و آمادهسازى کردن؛ تا به این دشمن اجازه داده نشود که مقاصد پلید خودش را نسبت به این ملت و این کشور انجام دهد.
مگر وقتى براى کارهاى دیگر باقى مىماند! اگر دشمن توطئه نمىکرد؛ اگر دشمن به رهبرى استکبار جهانى و در رأسش امریکاى پلید و خبیث، علیه این مملکت فعّالیت نمىکرد، خیلى از این کارها انجام شده بود.
ما چند سال عقبیم؛ اما دیر نیست. این ملت، تواناست. متکى به خود و متوکل به خداست. مسؤولین دلسوز و علاقهمندى هم دارد؛ کارشناس و کاردان هم کم ندارد؛ بازوى کار هم فراوان دارد. مىتواند خانهى خود را چنان بسازد که هیچ نیازى به بیگانگانى که این ملت از قیافهى آنها بیزار است، نداشته باشد.
حالا امریکاییها مىنشینند و براى ملت و دولت ایران، خطّ و نشان مىکشند که تحریم اقتصادى بشود. خدا را شکر مىکنیم که در همین چند روز گذشته، خودِ مسؤولین امریکایى به زبان خودشان به طور صریح و رسمى اعلان کردند که سیاست تحریم اقتصادى آنها علیه ایران، در سطح بینالمللى با شکست مواجه شده است!
این نتیجهى ایستادگى شما ملت و نتیجهى نترسیدن از تشر دشمن است. از تشر دشمن نترسید. از امریکا هیچ وقت نترسید. رفتار شجاعانهى ملت و مسؤولین این کشور، بحمدالله ملتهاى دیگر را هم تشجیع کرده است. گذشت آن دورانى که امریکاییها خیال مىکردند صاحب اختیار دنیا هستند؛ نسبت به کشورهاى گوناگون عالم خط و نشان مىکشیدند و تصمیم گیرى مىکردند. همهى اینها به برکت این است که شما ملت، این دو کار را فراموش نکنید: یکى شرکت در سازندگى کشور؛ هم سازندگى علمى یعنى درس بخوانید، درس بگویید، تحقیق، فکر و نوآورى کنید، ابتکار کنید و راههاى میانبُر را پیدا کنید؛ بنبستها را بشکافید و جلو بروید هم کار عملى.
جوانان مراقب باشند دشمن می خواهد جوانان این ملت را فاسد کند
ایشان با بیان اینکه دشمن همواره برای فاسد کردن اخلاق4 جوانان ما سرمایه گذاری می کند فرمودند: در سازندگى کشور، همه باید سهیم شوند. هیچ کس نباید خود را کنار بکشد. دولت هم باید هدایت کند که البته مىکند. برنامهى دوم، متکفل انجام کارهاى بزرگى است که انشاءالله انجام مىشود.
به طور استثنایى هم بعضى از بخشهاى این کشور بعضى از استانهایى که استحقاقش را دارند باید مورد توجّه خاصى قرار گیرند که انشاءالله استان مازندران از جملهى این استانها باشد. امیدواریم مسؤولین همّت و تلاش کنند و حالا که فرصتى پیدا شده است،بخشهایى را که در اینجا مىشود دنبال کرد و کارهایى را که مىشود براى این مردم عزیز و براى کشور انجام داد، بیایند و با کمال قوّت و قدرت دنبال کنند.
چهرهى استان را از آنچه که هست، زیباتر، و از لحاظ برکات معنوى و الهى، آن را با برکتتر کنند؛ به طورى که در این استان، دیگر انشاءالله ریشهى فقر بهکلى از بیخ و بن کنده شود. و آن دومى، «توبوا الىاللَّه جمیعاً ایّها المؤمنون».
عزیزان من! باید به خدا برگردید؛ خدا را فراموش نکنید. جوانان عزیز! مواظب اخلاق الهى و اسلامى که ودیعهاى است در میان این ملت، باشید. امروز یکى از هدفهاى اساسى دشمنان شما این است که اخلاق جوانان این ملت را فاسد کنند.
براى این کار تلاش و سرمایهگذارى مىکنند. چه کسى باید مواظب باشد؟ همه؛ مخصوصاً جوانان؛ جوانان مؤمن. آن ملتى که با خدا آشتى باشد؛ آن ملتى که تضرّع و توسّل به خدا را فراموش نکند، راه سازندگیش هم هموارتر خواهد شد. «و یا قوم استغفروا ربّکم ثّم توبوا الیه یرسل السّماء علیکم مدراراً و یزدکم قوّة الى قوّتکم».
قرآن اینگونه به ما یاد مىدهد؛ یعنى استغفار، به خدا برگشتن، توجّه و رعایت امر و نهى الهى، پاکدامنى، تقوا، راستگویى، روح برادرى و برابرى، احسان به زیردستان، تواضع در مقابل برادران و خواهران مسلمان، کمک به درماندگان، عبادت پروردگار، نوافل، تلاوت قرآن، دعا و توسّل و تضرّع. وقتى این ارزشها در یک کشور و در میان ملتى وجود داشته باشد، اگر همراه با آن، عامل دیگر هم که تلاش باشد، بشود، هیچ چیز نخواهد توانست آن ملت را از پیمودن راه سعادت و صلاح باز بدارد.
مراقب باشید دوران سازندگى، دوران جهاد اکبر هم هست: خودسازى، مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس و توبهى الىالله. این استان، اهل توسّل و تضرّع و توجّه به خدا و اقامهى مجالس و محافل دینى است. از قدیم اینطور بوده است؛ بعد از انقلاب هم بهتر و بیشتر و با کیفیّت تر شده است. من به جوانان توصیه مىکنم نماز جماعت را، حضور در مساجد، اقامهى مجالس دعا و تضرّع و فهمیدن مفاهیم این دعاها را که بفهمید با خدا چه مىگویید و چه صحبت مىکنید جدّى بگیرید.
از یک طرف بازوانِ فعّال و گامِ استوار در راه سازندگى علمى و عملى؛ از یک طرف دلِ خاشع و خاضع در مقابل پروردگار و توجّه و توسّل به خداى متعال و استمداد از اولیاى مطهّر و معصومش؛ بخصوص حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنافداه. این خواهد توانست همان حیات طیّبهاى را که قرآن وعده کرده است و انقلاب براى آن است، انشاءالله براى شما مردم به ارمغان آورد.
نظر شما