دکترمحمد ضیمران در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که متفکری گفته است زبان خانه وجود است، دغدغه حفظ هویت ملی با توجه به این مبنا چه نسبتی با ماندگاری زبان فارسی دارد؟ گفت: گوینده این نظریه که زبان خانه وجود است هایدگر بوده است. این حرفش نیز بر میگردد به اینکه در واقع انسان در چارچوب زبان است که هویت پیدا میکند و میتواند وجودش را تعریف کند و با وجودش ارتباط برقرار کند. چون بدون زبان، وجود معنایش معین نمیشود. یعنی ارتباط برقرار کردن بین زبان و وجود یک بحث خیلی خیلی جدی است که در فلسفه دنبال شده و خیلیها از جمله هایدگر و طرفدارانش آن را تعقیب کردهاند.
وی افزود: حالا آن بخش هویت ملی وقتی شما وصلش میکنید به زبان فارسی، آن در حقیقت زبان به معنی عینی قضایاست. زیرا که دو بعد در زبان میشود فرض کرد. یکی بعد زبان در معنای انتزاعی است و یکی دیگر زبانی که شما دارید صحبت میکنید یعنی زبانی که به طور روزمره از آن استفاده میکنیم و با آن زندگی می کنیم و با آن احتیاجات خودمان را برآورده میکنیم و تفهیم و تفاهم ما به وسیله آن زبان دوم است که در واقع مدنظر قرار میگیرد. اما زبانی که هایدگر گفته خانه وجود است معنای زبان اول است یعنی آن زبان انتزاعی که در حقیقت بافت هستی را شکل داده و بنیان حضور بشر را در جامعه و در تاریخ و در فرهنگ معنیدار میکند. بنابراین این دو وجه را باید از هم جدا کرد.
این استاد زیباییشناسی دانشگاه تصریح کرد: آن چیزی که ما برای حفظ هویت ایرانی خودمان، زبان فارسی را مبنا قرار میدهیم این در واقع زبان به معنی زبان روزمره است که آن بسیار مهم است و ما باید در رشد و ترویج و تکاملش کوشا باشیم و سعی کنیم از طریق مراجع علمی نهادهای آکادمیک مثل دانشگاهها و فرهنگستانها در حفظ و اشاعه و گسترش آن کوشا باشیم. باید سعی کنیم که معضلاتی که ناشی از دستاوردهای جدید است در مناسبت با زبان، آن معضلات را حل کنیم و در واقع در دنیای جدید زبان را هم متناسب کنیم با آن دستاوردهای تکنولوژیک و علمی بشر.
ضیمران در پاسخ به این سؤال که بسیاری از فرهنگها در طول تاریخ شاهد تغییر زبان بودهاند، تداوم زبان فارسی در فرهنگ ایرانی برای قرنها تا چه اندازه در تداوم فرهنگ ایرانی نقش داشته است؟ گفت: این سؤال بسیار مهمی است و واقعاً ایران در زمره یکی از معدود کشورهایی است که در طول تاریخ با حملهها و یورشها و تعرضات و تجاوزات بیگانگان مواجه بوده و فرهنگهای غالب معمولاً زبان و ادب کشور مغلوب را تغییر میدادند. به طور مثال ما می دانیم که سوریه و مصر جزو آن کشورهایی هستند که زبان اصلی خودشان را از دست دادهاند و زبان دیگری را جانشین خودشان کردهاند.
وی افزود: بنابراین فرهنگ ایران و زبان ایران چنان استواری و انسجامی داشته است که از دستبرد همه تعرضات مصون مانده است و به تعبیری میتوان گفت که ماندگاری فرهنگ ایرانی معلول و مدیون زبان فارسی است.
ضیمران در پاسخ به این سؤال که چه پیششرطهایی برای حفظ و نگهداری از زبان فارسی لازم هستند تا تداوم فرهنگی ما در آینده هم حفظ بشود؟ گفت: همانطور که در پاسخ به سؤالهای قبلی گفتم نهادهای آکادمیک یا نهادهای فرهنگی، مطبوعات و رسانهها مهم هستند.
این محقق و پژوهشگر یادآور شد: بنابراین برای زبان و ادبیات فارسی باید مؤسسات و نهادهای ویژهای تعیین شده باشند که کارشان این باشد که هر چه بیشتر در اشاعه این زبان فارسی در ارتباط با فرهنگ و ادب ما نقش فعال ایفاء کنند و بنابراین هرچه قدر این نهادها زیادتر باشند و به طور مداوم پیگیری کنند بر غنا و استواری زبان افزوده میشود.
نظر شما