احمد طالبینژاد به خبرنگار مهر گفت: اولویت اول در سینمای ایران اقتصاد است. اقتصاد سینمای ایران نیاز به بازنگری و بازسازی مجدد دارد. قرار براین شده که در سال 40 یا 50 فیلم تولید شود، اما در این شرایط که تهیه کنندهها نگران بازگشت سرمایه هستند، کیفیت فیلمها پائین میآید و فیلمسازها به سرگرمی سازی صرف روی میآورند.
وی افزود: این روزها بیشتر فیلمهای تولید شده یا بازسازی فیلم فارسیهای سابق هستند یا از لحاظ کیفی هیچ فرقی با آنها ندارند. فیلمهای فرهنگی نه امکان اکران دارند نه کسی حاضر به سرمایه گذاری برای آنها است. بیش از 40 فیلم هستند که رنگ پرده را ندیدهاند و در انتظار اکران هستند. اقتصاد سینمای ایران معیوب است.
وی ادامه داد: تهیهکنندههایی هستند که برای ساختن فیلم از بودجههای دولتی استفاده میکنند، نه هزینه شخصی وقبل از اکران فیلم هم سهم خود را میگیرند و چون دغدغه بازگشت سرمایه را ندارند بعد از ساخت فیلم آن را رها میکنند و برایشان اکران شدن یا نشدن فیلم مهم نیست.
وی تاکید کرد: سازمانهای دولتی مثل صدا وسیما، فارابی، وزارت ارشاد و... باید حامی سینمای فرهنگی وهنری باشند وقتی یک مرکز دولتی از فیلمها حمایت کند دیگر بحث فروختن یا نفروختن فیلم مهم نیست و به ارتقاء سطح کیفی فیلمها واکران فیلمهای فرهنگی کمک میشود. مشکل ممیزی یکی دیگر از اولویتهای سینمای ایران است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
این منتقد با سابقه گفت: هر نظامی بنا بر مصلحت خود ممیزیهایی را مطرح میکند. در کشور ما هر سینماگری عادت کرده که هر کارش ممیزی شود. باید از ممیزی تعریف درست و دقیقی شود. خیلی از فیلمها با مجوز ساخته میشوند اما بعد از ساخت به سلیقه مسئولان خوش نمیآید و فیلم اکران نمیشود، مثل فیلم "آفساید" جعفر پناهی.
وی افزود: ممیزی آفت بزرگ سینمای ایران است. مسئولان باید بدانند که هیچ سینماگر ایرانی نیست که بخواهد فیلمی بسازد و در آن به اصول و باورهای جامعه توهین کند و اینکه در نوع پوشش، گریم و لباس بازیگران نباید دخالت کرد. در کشوری مثل ترکیه که همسایه ما است فیلمها بدون مجوز ساخت اکران میشوند و اگر تماشاگران انتقاد و اعتراضی به فیلم داشته باشند، مسئولان به شکایات رسیدگی میکنند.
طالبینژاد گفت: توجه به ادبیات داستانی و دراماتیک در سینمای کشور لازم به نظر میرسد. ما در ایران علاوه بر ادبیات کهن مثل شاهنامه فردوسی، تاریخ بیهقی، خسرو شیرین و...ادبیات معاصری داریم که قابلیت تبدیل شدن به فیلم سینمایی را دارند. آثارافرادی مثل سیمین دانشور، محمود دولت آبادی، هوشنگ گلشیری میتوانند به اعتلای سینمای فرهنگی ایران کمک کنند.
کارگردان "من بن لادن نیستم" خاطر نشان کرد: باید این آثار اجازه پیدا کنند که کار شوند، اگر" سووشون" دانشور و "جای خالی سلوچ" دولت آبادی به فیلم تبدیل شوند، میلیونها نفر را جذب خود می کنند. این جسارت ازجانب تهیه کنندهها وجود ندارد که برای خرید امتیاز یک رمان هزینهای را صرف کنند و دوباره برای نوشتن فیلمنامه نیز پولی پرداخت کنند.
این کارگردان درباره دستمزد بازیگران در سینمای ایران گفت: اگر بازیگری برای یک فیلم 20 میلیون تومان هم دریافت کند و سالی یک فیلم هم بازی کند ، این مبلغ تقسیم بر12 ماه سال میشود. این مشکل مهمی نیست اگر حق کارگردانها و فیلمنامه نویسان هم رعایت شود. در سینمای هالیوود 15 درصد از کل فروش فیلم سهم نویسنده است اما در ایران این حرفه مهجور است.
وی ادامه داد: با صدور بخشنامه و دستور العمل نمیتوان این مشکل را حل کرد. باید چرخه تولید درست شود و اجازه کار به بازیگران جوان، خوش چهره و با استعدادی داد که کمتر امکان حضور مییابند، با حضور چهرههای جوان مشکل دستمزدهای کلان بازیگران هم حل میشود.
نظر شما