به گزارش خبرنگار مهر، دکتر کریم مجتهدی در جلسه نقد و بررسی کتاب که عصر دوشنبه 11 آبان در سرای اهل قلم (خانه کتاب) با عنوان "کانت در ایران" برگزار شد، اظهار داشت: در امر تجدد فقط به ظاهر جریانها نمیتوان اکتفا کرد بلکه ابتدا زیربنای تجدد باید مورد توجه قرار گیرد؛ از اینرو آموزش و آشنایی با اندیشه کانت را نسبت به فیلسوفهای دیگر از قبیل هگل بیشتر لازم میدانم.
وی افزود: موضع دانشگاهها باید اعتقاد به "تفکر" باشد؛ دانشگاهی که به تفکر اهمیت ندهد به جایی نخواهد رسید. فلسفه استمرار تفکر و توسعه فکر است. کسانی که از فلسفه استفاده آنی میخواهند کسانی هستند که درگیر زمان حال هستند، همانطور که حیوانات در نحوه زیست خود مجبورند تنها زمانی را که در آن هستند دریابند.
بسیاری از آثار ترجمه شده کانت قابل استفاده نیستند
مجتهدی با ذکر نام برخی مترجمانی که در عرصه ترجمه آثار کانت کوشیدهاند اظهار داشت: با وجود اینکه برخی از این مترجمان از باسوادترین افرادی هستند که من میشناسم و بسیار قابل احترام، اما متأسفانه کتابهایی که درباره آثار کانت ترجمه کردهاند قابل استفاده نیست. بدون اینکه بخواهم زحمات همکارانم را بی ارزش قلمداد کنم باید بپرسم وقتی کتابی قابل خواندن نیست وجودش چه فایدهای دارد؟ لغاتی را که اینها ساخته یا به کار بردهاند هیچکس نمیفهمد.
ضرورت تفکر زیربنایی
مجتهدی یادآور شد: وضع تدریس فلسفه، تاریخ و علم در کشورمان حرف و حدیث زیادی دارد و خیلی مانده که درست شود. فلسفه از نظر آموزشی نیاز به زیربنا دارد، اگر تفکر زیربنایی نباشد بدانید مشکلات زیادتری برای ما درست خواهد کرد. هنوز در سنت ما، از تفکر وحشت داریم در حالی که بزرگترین موهبتی که خداوند به انسان عطا کرده همین تفکر است.
دکتر حسین کلباسی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طیاطبایی در بخش دیگری از این نشست با توضیح ضرورت فلسفه در تمدن انسان عنوان کرد: فلسفه تعاطی تفکر است و به گشایش امکانات آتی نظر دارد که این موضوع کوچکی نیست. البته ممکن است این مسئله درباره علم هم مطرح شود اما فلسفه عدم تمامیت را بیش از علم به ما نشان میدهد.
وی ادامه داد: اگر چه فیلسوف با اعتماد به نفس سخن میگوید اما هیچ فیلسوفی بر تمامیت تأکید نکردهاست.
کانت معنای جدیدی از نقد ارائه کرد
این استاد دانشگاه، ابداعات و نوآوری را از ویژگیهای فلسفه کانت دانست و گفت: کانت در دوره جدید مؤسس فرآیند تفکری به عنوان "نقد" است. البته این به آن معنی نیست که پیش از او نقد وجود نداشتهاست (نقد از زمان سقراط وجود داشت) بلکه میتوان گفت کانت فیلسوفی است که معنای جدیدی از نقد ارائه کرد.
کلباسی افزود: برپایه تفکر کانت، عقل مبنایی است که میتواند و باید نقد شود اما معیار نقد آن چیز نیست جز خود عقل.
وی همچنین گفت: از ویژگیهای مهم دیگر کانت بحثی است که به فارسی به "نگاه استعلایی" ترجمه شده است؛ نگاه استعلایی عبور از تنگناهای نگاه تجربی محض است.
مطالعات کانت به سه دوره تقسیم می شوند
کلباسی مطالعات کانت را به سه دوره تقسیم و عنوان کرد: دوره اول ناظر به متون اصلی کانت است، دوره دوم بررسی تفسیرهایی است که از آثار کانت انجام گرفته و بیشتر به زمانهای بعد از سال 1925 مربوط میشود و دوره سوم مطالعه نوشتههای اوست که پس از مرگش توسط دوستداران کانت جمع آوری شدهاست.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی درباره آشنایی ایرانیان با افکار کانت گفت: با اینکه خواندن آثار هگل بدون توجه به فلسفه کانت ابتر و بلکه غیرقابل فهم است، هگل (یا بهتر بگوییم بخشی از آثار او) به خاطر اینکه از سوی برخی نویسندگان و روشنفکران دهه چهل خصوصاً با گرایشهای سیاسی چپ به ظاهر همخوانی داشت بیشتر مورد استفاده و معرفی قرار گرفت و به آثار کانت توجه کمتری شد.
کلباسی ادامه داد: کانت فیلسوفی دشوار نویس و فاقد سبک ادبی بلیغ در زبان آلمانی است و از لحاظ نگارش ادبی سبک مناسبی ندارد. یک قرن طول کشید تا هگل زبان مناسبتری در آلمانی برای فلسفه ایجاد کرد و آنچنان که خود میگوید: "من به فلسفه زبان آلمانی را میآموزم."
این مترجم کتابهای فلسفی افزود: برگرداندن زبان کانت به زبانهای دیگر حتی زبانهای اروپایی کار آسانی نیست چون اساساً زبان نگارش کانت (نه اندیشه او) خام و ناپخته است. از این گذشته آثار او برخلاف آثار هگل که درس گفتار بودهاند، حیثیت آموزشی ندارد و برای درس در کلاس به طور مستقیم مناسب نیست.
کلباسی یاد آور شد: فلسفه کانت مانند هر تفکر عمیق دیگری سهل و ممتنع است برای همین در ترجمههایی که به فارسی انجام شده هنوز نقاط تاریک زیادی وجود دارد که نیاز به وارسی و بررسی مجدد دارد.
نظر شما