محمدتقی چاوشی که به مناسبت روز بزگداشت علامه طباطبایی با خبرنگار مهر گفتگو میکرد در پاسخ به این سؤال که اهمیت علامه طباطبایی برای احیای سنت نو صدرایی چیست؟ گفت: بعد از مرحوم صدرالمتألهین دو حوزه نسبتاً متفاوت در تفسیر صدرا به وجود آمد که یک جریان با کارهای ملا عبدالله نوری و آقاعلی مدرس شناخته میشود که در نهایت به مکتب اصفهان ختم شد. اما سنت دیگری در تفسیر تفکر صدرالمتألهین وجود دارد که حوزههای فلسفی ما بیشتر با آن آشنا هستند و آن تفسیری است که مرحوم سبزواری صورت داد. اما علامه نه مطالب فلسفی را با مطالعات عرفانی درآمیختند و نه به جنبههای منطقی صرف بها دادند بلکه تفکر علامه مبتنی برخورد عقل و عقل عقل بود.
این استاد فلسفه دانشگاه مفید قم در پاسخ به این سؤال که تواضع و آزاداندیشی و گشودگی فکری علامه طباطبایی زبانزد بوده هماکنون چقدر به این ویژگیها نیاز داریم؟ گفت: تفکر فلسفی یقیناً در فضای آزاد فکری اجازه ظهور و بروز مییابد. تواضع و آزاداندیشی مرحوم علامه امری جعلی و ساختگی نبود. ممکن است ما به ظاهر و متظاهرانه از آزادی سخن بگوییم و در قالبهای نو و بهروز آن را عرضه کنیم اما آزادی جناب علامه برآمده از ضمیر آزاد و باطن باصفای ایشان بود. مرحوم علامه به جهت مواجهه خاصی که با حقیقت داشتند آزادی را درخود تجربه کرده بودند و نمود آن را ما در زندگی و حکمت و آزاداندیشیشان میبینیم.
این محقق و پژوهشگر درپاسخ به این سؤال که مشی علامه طباطبایی برای ایجاد ابتکاراتی در فلسفه اسلامی تاچه اندازه باید مورد توجه فلسفهپژوهان ما قرار بگیرد؟ گفت: ارائه روش به دو نحو قابل تصویر است یا روش برآمده از حقیقت و دیدار آن است یا برای رسیدن به حقیقت و کشف آن است. مرحوم علامه به زعم بنده از آن قسم افرادی است که روش را از دل حقیقت در آورده است به همین جهت روش ایشان قابل تعلیم نیست.
نظر شما