يك پژوهشگر اجتماعي در گفتگو با خبر نگار اجتماعي مهر با بيان اين مطلب گفت : ازدواج اجباري زنان در سنين پايين با سختيهاي بسيار روبه رو بوده وزنان در چنين ازدواج هايي هزينه هاي فراواني را براي رهايي از زندگي تحميل شده به خود متقبل شده اند و بر اين اساس در برخي موارد تنها راه رهايي از محروميت ، فشار و نا برابري تحميلي را اقدام به قتل همسر خود يافته اند .
مريم يوسفي با بيان اينكه تاخير دررسيدگي به دادخواست طلاق از سوي زناني كه به شدت تحت آزار همسران خود بوده اند در ارتكاب به قتل همسر يك عامل مهم محسوب مي شود ، گفت : در استانهايي كه رسيدگي به داد خواهي زنان براي طلاق ، آسانتر بوده ، ميزان همسر كشي نيز كاهش چشمگيري داشته است .
وي همچنين افزود : نبود حمايتهاي جدي و قانوني ، شكنجه و آزار جسمي از سوي شوهر و ارتباط نامشروع مرد از ديگر دلايل ارتكاب به اين جرم است .
وي با اشاره به اينكه نسبت زنان مجرم از 7/ 14 درصد در سال 1376 به 11 درصد در سال 1378 تغيير يافته و بيشترين آنها نيزدر گروه سني 18 تا 24 سال بوده است ، گفت : ارتكاب به قتل همسران تنها خاص طبقات پايين و بي سواد جامعه نبوده ، اما بر اساس تحقيقات صورت گرفته بيشتر زنان مجرم كم سواد يا بي سواد هستند .
اين پژوهشگر اجتماعي با بيان اينكه الگوي جنسيتي جرم در جامعه تغيير كرده است ، گفت : علاوه بر افزايش جرايم زنان ، جرم هايي با الگوهاي مردانه نيز در ميان زنان رواج پيدا كرده است ، به نحوي كه در حال حاضر 15 درصد از مراجعين به مراكز درمان سرپايي اعتياد بهزيستي را زنان تشكيل مي دهند .
وي در ادامه گفت : اين امر بيانگر اين است كه وضعيت بغرنج آنها شرايط را به نحوي توجيه كرده كه زنان در اقدام به اين كار خود را محق دانسته و دچار تعارض دروني يا احساس گناه نمي شوند . در واقع همسر كشي زنان مسيري است كه ابتداي آن با ازدواج اجباري آغاز شده و در طول مسير با تحمل فشار و سختيهاي فراوان همراه مي شود و در نهايت باعث ارتكاب به قتل از سوي زنان مي شود .
نظر شما