به گزارش خبرنگار مهر در مشهد، دکتر گری لگنهاوسن، ظهر پنجشنبه در همایش جایگاه فلسفه اسلامی در ایران معاصر به تبیین نحوه تعامل فلسفه اسلامی و فلسفه های غربی پرداخت و افزود در ابتدا که به ایران آمده و شروع به تدریس فلسفه کردم به این نتیجه رسیدم که دیدگاه کلی اساتید این است که فلسفه غرب همه اش الحادیست اما امروز تفاوت بسیاری پیدا کرده و می بینیم در حوزه و دانشگاه در مورد فلسفه غرب پایان نامه می نویسند و بحث می کنند.
وی بحث و بررسی فلسفه غرب را مفید ارزیابی کرد و افزود: الان می بینیم که فلسفه زمانی که با افکار مختلف درگیر می شود در تلاش برای نفی یا اثبات این افکار به رشد و اوج می رسد بنابراین پرداختن به فلسفه غرب موجب تقویت وضعیت فلسفه ایران خواهد شد.
لگنهاوسن تشخیص نقاط تعارض بین فلسفه غرب و ایران را از دیگر مزایای بررسی فلسفه غرب برشمرد و گفت: وقتی فلسفه غرب بخوانیم یاد می گیریم هر علمی زبان خودش را دارد. فلسفه های غرب هم زبانهای خودش را دارد وقتی این زبانها را یاد بگیریم این امکان بیشتر به ما می دهد تا برای طرح نظرات خود از این زبان استفاده کنیم.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهش امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: البته پرداختن به فسلفه غرب مشکلاتی نیز دارد از جمله اینکه برخی فکر می کنند نتیجه وقت کذاشتن برای درک فلسفه غرب این می شود که نه تنها فلسفه غرب را خوب نمی فهمیم بلکه فلسفه اسلامی را نیز خوب نفهمیده و نگاهمان سطحی می شود برخی دیگر نیز معتقدند نتیجه این پرداختن، مونتاژ تفکرات است که به دلیل عدم هماهنگی با هم کارآیی ندارد.
وی غرب زدگی را از دیگر آسیبهای پرداختن به فلسفه غرب ذکر کرد و افزود: بخش زیادی از فلسفه غرب الحادی و طبیعتگرایانه است و موجب تضعیف دینداری فرد می شود. وقتی فلسفه غرب را به دانشجو تدریس می کنیم شیفته آن می شود در حالی که هدف ما این نیست. لذا نتیجه خواندن فلسفه غرب در ایران این می شود که دانشجویان ایرانی فلسفه اسلامی را نسبت به غرب ضعیف تر انگاشته و طرفدار آن می شوند.
لگنهاوسن در ادامه به ارائه راه حل این آسیبها پرداخت و افزود: در گام نخست باید سعی کنیم مکاتب فلسفی را بهتر از خودشان بشناسیم و بدانیم دقیقا چه می گویند، همچنین صبر و تحمل داشته باشیم. این ماشین مونتاژ شده اول کار چندان رضایتبخش نیست اما مدلهای بعدیش مطلوب خواهد بود.
وی تقویت اعتماد به نفس دانشجویان را از راهکارهای جلوگیری از این آسیبها برشمرد و گفت: اینکه بگوییم فلسفه اسلامی با ورود فلسفه غرب نابود می شود بدبینی است. می توان از این خودباختگی جلوگیری کرد. درست است اگر کسی کمی فلسفه بخواند ملحد می شود اما عمیقتر که می شود بر یقین و دینداریش افزوده می شود.
وی با اشاره به اینکه برخی احساس می کنند اگر می خواهند فلسفه اسلامی یاد بگیرند باید یک دسته اصول را بیاموزند گفت:
دانشجویان در ایران از منطق جدید می ترسند در حالی که منطق ابزار مهمی در فلسفه و یکی از مهمترین بخشهای فلسفه غرب است. برخی اساتید منطق جدید را مثل یک چوب علیه فلسفه اسلامی استفاده می کنند.
لگنهاوسن با تأکید براینکه نحوه تدریس فلسفه اسلامی باید تغییر کرده و به جای حفظ متون، توسعه فکری، تاریخی در مسائل باشد گفت: به جای اینکه فقط جلد هشتم اسفار بخوانیم کار تطبیقی کنیم و تفاوت آراء را بررسی کنیم. این فکر ما را برای تمرکز روی مسائل خاص تعمیق می کند، تمرکز روی مسائل مفید برای گفتگو با دانشمندان غرب مثل فلسفه دین، متافیزیک و معرفت نفس.
این محقق و پژوهشگر با تأکید بر ضرورت مشخص شدن نقاط ضعف و قوت فلسفه اسلامی و نیز تقویت منطق افزود: فلسفه اجتماعی به طور پراکنده در کتب فلسفه اسلامی هست ولی جمع و جور مطرح نشده و مشخص نیست اصولش چیست و به کجا می رسد؟این موضوع خوبی برای کار تطبیقی است.
نظر شما