به گزارش خبرنگار مهر در اهواز، ونهای موجود در ایران که نوع های متفاوتی دارند و اکثر آنها نیز ساخت کشورهای دیگر است و برای جابجایی مسافر در ایران دارای محدودیتهایی هستند در سالهای اخیر مشکلاتی را برای مالکان خود ایجاد کرده و خسارات زیادی را به رانندگان این نوع خودروها تحمیل کرده است که برای نمونه می توان ونهای موسوم به "غزال" که ساخت کشور روسیه است را مثال زد.
غزالهایی که تطابقی با وضعیت جغرافیایی خوزستان ندارد
20 دستگاه از ونهای غزال ساخت روسیه که دارای رنگ سفید هستند در سال 1386 از سوی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری اهواز برای حمل و نقل درون شهری به رانندگان اهوازی تحویل داده شد و این رانندگان به امید اینکه موفق شده اند از طریق این خودروها به یک شغل مناسب دست یابند زیر بار وامهای سنگین خرید این ون ها رفتند.
اما خیلی زود زخمهای سربسته این خودروها سرباز کرد و رانندگان متوجه شدند این خودروها برای هوای برفی و یخ زده روسیه و مناطق سیبری طراحی و ساخته شده اند نه هوای گرم و 50 درجه خوزستان و این تازه آغاز راه پیدایش مشکلات برای این رانندگان بود.
امیدهای رانندگان و مسافران ونها ناامید شد
مسافران خسته از گرمای اهواز به امید اینکه این ونها دارای سیستم سرمایشی هستند سوار آنها می شدند اما به محض قرار گرفتن در این خودروها متوجه می شدند که ون های سفید رنگ کولر ندارند و این موضوع در فصل گرما چندین و چند درگیری و زد و خورد بین مسافر و راننده نگون بخت به وجود می آورد چرا که مسافرها به هیچ وجه باور نمی کردند این خودروها اصلا کولر ندارند.
این خودورها حتی در کابین دارای شیشه هم نیستند که بتوان با پایین کشیدن آنها هوای داخل خودروها را کمی مطبوع تر کرد.
هم اکنون یکی از رانندگان این خودروها به علت همین درگیری ها یک پرونده قضایی در دادگستری استان خوزستان دارد که کلی از وقت مفیدش برای کار کردن و تهیه مایحتاج خانواده صرف بالا و پایین رفتن از پله های دادگاه شده است.
عدم آشنایی میکانیکهای محلی با تعمیر ون ها
اما این موضوع تنها مشکل این خودروهای دردسرساز نیست چرا که به علت اینکه تعداد کمی از آنها در استان خوزستان تردد می کردند کوچکترین و ابتدایی ترین لوازم یدکی آنها نیز در بازار اهواز و استانهای همجوار یافت نمی شد و رانندگان مجبور بودند برای تهیه و خرید کوچکترین وسیله، خودروهای خود را گوشه پارکینگ پارک کنند و رنج سفر به تهران را متحمل شوند تا مثلا یک چراغ جلو و یا یک حلقه تایر خریداری کنند.
مکانیکهای استان خوزستان نیز آشنایی چندانی با تعمیر اینگونه خودروهای عجیب الخلقه، ندارند و این رانندگان نگون بخت برای تعمیر ماشینهای خود باید آنها را به تهران منتقل کنند که با یک حساب سرانگشتی می توان متوجه شد که چه هزینه سنگینی ناشی از سفر و کار نکردن چند روزه متوجه این رانندگان می شود ضمن اینکه برخی مکانیکها به علت عدم آشنایی با سیستم این ون ها با دریافت هزینه های چند برابری حاضر می شوند نگاهی به این خودروها بیندازند که آن هم به هیچ وجه معلوم نیست که آیا از پس کار بر می آیند یا خیر؟
بدترین بخش مشکلات آنها که در کشور ما به خصوص استان خوزستان که کمبود بنزین ناشی از سهمیه بندی وجود دارد این است که سوخت مصرفی این نوع خودروها بنزین است و به هیچ وجه امکان دوگانه سوز کردن آنها وجود ندارد و این رانندگان همواره با کمبود سوخت برای مسافرکشی مواجه هستند.
به علت گرمای استان خوزستان این ون ها همواره با خرابی کلاچ، پمپ ترمز و از کار افتادن موتور و سایر لوزام یدکی مواجه هستند که این خود هزینه ای سرسام آور برای این رانندگان به همراه داشته است.
سیستم برق این خودروها نیز با مشکل مواجه است و برق کاران برای تعمیر و رفع خرابی آن با مشکل مواجه می شوند.
سقف این خودروهای بسیار کم ارتفاع است و بارها پیش آمده که سر مسافران با سقف برخورد می کند که نمونه جالب توجه آن برخورد سر یکی از راهنمایان گردشگران روسی در اهواز با سقف این ماشینها و خونریزی شدید سر وی جلوی چشم حیرت زده گردشگران کشور سازنده این نوع خودروها بود، در عین حال این ون ها فاقد رادیو و سیستم پخش صوت هستند.
این خودروها با قیمت تمام شده 160 میلیون ریال از سوی این رانندگان خریداری شده و آنها تا پنج سال دیگر باید اقساط آنها را به بانک پرداخت کنند اما جدی ترین مشکل اینجاست که مالکان خودروها به دلایل گفته شده و مخارج سرسام نگهداری و استفاده از این خودروها قادر به پرداخت وامهای بانکی خود نیستند چرا که کل درآمد حاصل از مسافرکشی این رانندگان صرف مخارج تعمیر و نگهداری می شود و مبلغی بسیار پایین هم صرف هزینه های خانوار می شود.
این رانندگان ماه هاست که با ادارات مختلف نامه نگاری کرده اند تا اندکی از مشکلاتشان حل شود در همین راستا سازمان تاکسیرانی اهواز برای حل مشکلات و معضلات این رانندگان با مدیریت کارخانجات ایران خودرو مکاتبه کرده اما تا این لحظه هیچ گشایشی در کار این رانندگان ایجاد نشده است.
شهرداری اهواز هم به این رانندگان تنها قول پرداخت وام برای بازپرداخت اقساط بانکی خود را داده که این معضل البته به هیچ وجه راه حلی اساسی نیست و تنها مشکلی بر مشکلات این رانندگان اضافه می کند و نمی تواند آرامش و آسایش را به زندگی این 20 خانواده گرفتار در اهواز و شاید برخی مالکان این نوع ون ها در جاهای دیگر کشور را به ارمغان بیاورد.
لزوم برخورد با مقصر واگذاری ون ها
اما سئوال اساسی این است که چرا این 20 نفر و اعضای خانواده های آنان باید تاوان کار و اقدامی غیرکارشناسی را بپردازند و با کوله باری از گرفتاری های دست و پنجه نرم کنند.
چرا نباید مسئولان متولی این کار، قبل از واگذاری این خودروها به این رانندگان که به امید یافتن شغلی مناسب و آبرومندانه اقدام به خرید این ون ها کرده اند نسبت به بررسی های کارشناسی فعالیت این ون ها در استان خوزستان اقدام می کردند؟ آیا نباید اکنون چنین مسئولانی را به دادگاه معرفی کرد تا ضعف مدیریت آنها با حکم قاطع قاضی بی جواب نماند و درس عبرتی باشد برای دیگر مسئولان که نسبت به حق الناس این چنین بی اهمیت و بی تفاوت نباشند.
این قبیل کارهای غیرکارشناسی روزانه، ماهانه و سالانه به چه اندازه ثروتهای این کشور را بر باد می دهد و زندگی چند نفر را به کام مشکلات و معضلات سوق می دهد؟ این 20 دستگاه ون البته بسیار کم شمار هستند اما مشکل این است که اگر از این قبیل اقدامات غیرکارشناسی به راحتی عبور کنیم باید از سایر اقدامات بزرگ غیرکارشناسی و بدون مطالعه ای که سالهای سال است اعتبارات خوزستان را در کانال بی توجهی غرق کرده است نیز بگذریم.
اکنون شرایطی به وجود آمده که لازم است شهرداری اهواز، فرمانداری اهواز و استانداری خوزستان برای حل مشکل این 20 خانوار وارد عمل شوند چرا که این افراد به شدت وارد تنگناهای معیشتی شده اند و انتظار حمایت دارند.
البته ونهای دلیکا که با رنگ سبز در اکثر شهرهای ایران خودنمایی می کنند نیز مشکلاتی دارند که به زودی به صورت دقیق مشکلات آنها بررسی و گزارش می شود.
نظر شما