به گزارش خبرنگار مهر، دکتر کریم مجتهدی در نشست "نقد و بررسی اندیشه هانری کربن" که عصر امروز در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، گفت: هانری کربن شخصی است که تا حدودی با فرهنگ معاصر ما در ایران عجین شده است. او سخنگوی فرهنگ ما در غرب بود. او عشق خاصی به سنتهای فرهنگی معنوی شرق دارد که نمونه آن را در فرهنگ ایران یافته است.
دکتر مجتهدی با تاکید بر روحیه جستجوگر کربن گفت: وی سماجت فوقالعادهای در تحقیق داشت و تقریباً میتوان گفت تمام چیزهایی که گفته بدیع است. کربن در ذهن خود یک رابطه بین سنتهای معنوی ایرانی و سنتهای معنوی فراموش شده گذشته غرب پیدا کرد و معتقد است که غربیها ارزشهای باطنی خود را فراموش کردهاند.
این استاد فلسفه در ادامه با اشاره به زندگینامه هانری کربن و رابطه شاگردی او با ژیلسون تأکید کرد: ژیلسون کسی است که در غرب نشان داد ریشههای فرهنگی قرون وسطی قویتر است و سهم متفکران بزرگ اسلامی را در پیدایش آزاداندیشی نشان میدهد به طوری که چهره ابنسینا در آثار ژیلسون بهشدت درخشان است.
وی به اهدای کتاب چاپ سنگی "حکمتالاشراق" سهروردی از سوی ماسینیون به کربن اشاره کرد و افزود: از آن زمان و با خواندن این کتاب خط مشی فکری کربن تا حدودی تعیین شد و او به این نتیجه رسید که گنجینه معنوی که در منطقه شرق و خاصه نزد ایرانیان است را بیش از پیش بفهمد و ارزیابی کند.
دکتر مجتهدی با اشاره به سفر اجباری کربن از استانبول به ایران به دلیل آغاز جنگ جهانی و اقامت شش ساله او در ایران، فعالیتهای علمی و پژوهشی او را در این مدت یادآور شد و گفت: کتاب "کشف المحجوب" سجستانی یک شاهکار کوچک است که مورد توجه کربن بود و در واقع هرمنوتیک (کشف چیزهای ناپیدا) همان کشف المحجوب است.
وی که به عنوان مترجم در سه جلسه دیدار کربن با علامه طباطبایی حضور داشت، در این باره گفت: کربن رابطه دوستانه ای با علامه طباطبایی داشت و در عین اینکه گاهی ترجمهها بهخوبی انجام نمی شد، اما درک عمیقی نسبت به نظرات یکدیگر داشتند.
دکتر مجتهدی با یادآوری علاقه کربن به ملاصدرا تأکید کرد: کربن یک چکیده و یک روحیه شیعی ایرانی را در آثار ملاصدرا میبیند.
وی روش کربن را پدیدارشناسی دانست و گفت: کربن تحت تأثیر "یوم" بود یعنی جوامع بشری تنها یک ضمیر ناخودآگاه شخصی ندارند بلکه ضمیر ناخودآگاه جمعی هم دارند که قوم خود و محتوای فرهنگی خود را میشناسد. یعنی ما که ایرانی هستیم، ارثیه قومی ما شامل تعلیم و تربیت سنتی ما، اعتقادات، ادبیات و... ماست. با وجود اینکه ایران تاریخ پر فراز و نشیبی دارد، کربن معتقد است که روح ایرانی به طور مستمر در آن باقی مانده است و کربن از مسیر فرهنگ اوصاف این روح معنوی ایرانی را تعیین میکند.
دکتر مجتهدی با اشاره به جنبه اشراقی و ذوقی اندیشه و آثار ابن سینا که مورد توجه کربن قرار گرفت، افزود: کربن کتاب حکایات تمثیلی ابنسینا را به فرانسه نوشت و در واقع ابنسینا در قرن 12 میلادی مظهر آزاداندیشی غرب بود.
وی به اثر چند جلدی" اسلام ایرانی" کربن اشاره کرد و گفت: اصالت عقل غربی به معنای جدید کلمه، در واقع ابنرشدی است. سنت اشراقی در غرب فروکش میکند و کربن تصور میکند در شرق و بهویژه در ایران استقرار آن را مییابد که در کتاب "اسلام ایرانی" به آن میپردازد.
وی به دوستی بین مرحوم علامه جلال الدین آشتیانی و کربن و جلساتی که با یکدیگر در مشهد داشتند، اشاره کرد و افزود: کربن علامه طباطبایی و آشتیانی را تبلور زنده فرهنگ معنوی ایران-اسلامی میداند.
دکتر مجتهدی با اشاره به اینکه با برخی اندیشههای کربن موافق نیستم، اما او را یکی از عمیقترین افرادی میدانم که در طول عمر خود دیدم، افزود: کربن به جنبههای شرقی ابن سینا توجه دارد، اما به برهانهای استدلالی نوع مشایی او بیتوجه است. با وجودی که سهرودی اصلی همان حکمت الاشراق است، اما همین سهرودی قبل از حکمت الاشراق پنج کتاب مهم داشته که مورد توجه غرب قرار گرفته است و بحثهای منطقی فوقالعادهای که در آن است بیتوجه است. هانری کربن به لحاظ علاقه خانوادگی به عرفای پروتستان آلمانی از فلسفههای معنوی شروع کرده است و معتقد است که گروهی از غربیها شرقی هستند.
وی در پایان به قرائت بخشی از مقاله خود که 18 سال پیش در کیهان فرهنگی به چاپ رسیده پرداخت و افزود: کوشش برای حفظ هویت زندانی بودن در گذشته نیست زیرا در هر صورت در قبال این هویت ما واجد شخصیت نیز هستیم و شخصیت ما فکر و اراده ماست و همین نیز آینده ماست. هدف باید رسیدن به تعامل و هماهنگی میان گذشته و آینده یعنی هویت و شخصیت باشد. شخصیت فرهنگی، حیات هویت فرهنگی را تضمین و اصالت آن را حفظ میکند.
دکتر مجتهدی با تأکید بر شناخت فلسفههای سنتی شرقی، تصریح کرد: غربیها به دلیل تضاد درونی فرهنگی و تفکر خود متوجه غیر خود یعنی ما شدند و در واقع بر اساس این شناخت جدید آینده خود را ساختند. فلسفههای اسلامی برای آنها غایت نبود اما متفکران و متکلمان مختلف به انحای مختلف و با اهداف مجزا از هم از همه علوم فلسفه اسلامی استفاده کردند.
وی افزود: حالت غربی ها در قرون وسطی در قبال فلسفههای اسلامی تا حدودی شبیه حالت کنونی ما در قبال فلسفههای عصر جدید بوده است و همه ما توقع واحدی از فلسفههای غربی نداریم با این حال هیچ یک از ما با کنار گذاشتن سنتهای اصیل فکری گذشته خود موفق نخواهد شد عملاً کوچکترین استفاده واقعی از فلسفههای غربی بکند و خواه ناخواه مبدل به فضلفروشانی خواهیم شد که عقدههای روانی و ترس از عقبافتادگی از یک تمدن موهوم و ناشناخته هر روز به تناسب روزگار به رنگی در خواهیم آمد و گرفتار آن چیزی خواهیم بود که به مراتب بدتر و خطرناکتر از جهل و نادانی است. فلسفه از ابتدای پیدایش خود به مقابله با همین پرداخته است. اگر احتمالا وظیفهای به عهده فیلسوف است همین است و بس.
در این نشست حجتالاسلام دکتر سید محسن میری نیز گفت: هانری کربن میراث گذشتگان ما را یک میراث دامنهدار و پیوسته میدانست که ما میتوانیم با استفاده از آثار کربن در مورد این گنجیه از آن بهرههای زیادی ببریم.
وی با تاکید بر روش کربن برای فهم و بازخوانی اندیشه های ایرانی- اسلامی افزود: کربن با ارائه روش هرمنوتیکی که معطوف به دغدغههای او از بحران انسان معاصر است، به میراث اسلامی ما مراجعه میکند و از روش ویژهای برای باز کردن این گنجینه استفاده میکند که به آن کلید تصویر و تأویل میتوان گفت و به ما نشان میدهد که چنین ذخیرهای را میتوان به پایهها و عرصههای اجتماعی رساند.
وی با اشاره به اینکه کربن از طریق ذخیرههای فرهنگی ایران- اسلامی سعی میکند بحران عقل و دین را حل کند، بر رویکرد معنوی کربن به هنر تأکید کرد و رفع تعارض وجودشناسی و رفع تعارض فهم را مهمترین مسئله در اندیشه کربن خواند و گفت: کربن در عین دلبستگی به شرق معنوی حکمت ایرانی – اسلامی را برمیگزیند و برای حل بحران دوگانهانگاری در عرصه وجود شناسی که ابنرشد آن را مطرح کرد و به جدایی عقل و ایمان منجر شد، کربن از عالم مثال آن را حل میکند.
دکتر میری با اشاره به نقش و جایگاه کربن در اندیشه فلسفه اسلامی انتقادهایی نیز به دیدگاههای کربن وارد دانست و گفت: با توجه به تأکید کربن به اصلاح معنوی و حکمت مشرقی و سنت ایرانی اسلامی آن روش هرمنوتیکی به دلیل ویژگیهایش یکسری کاستیها دارد که به تحلیل محتوای آثار و اندیشه ابنسینا توجه نمیکند، در حالی که رویکرد تحلیلی و برهانی از اقتضائات کار است.
وی با بیان اینکه کربن از جهاتی خدای متعین را غیرقابل قبول میداند، افزود: کربن تصور میکند اگر ما یک اسلام و حکمت معنوی را در نظر بگیریم تا حد زیادی کارمان به سامان میرسد. فکر میکنم کربن عوامل تأثیرگذار در تاریخ را مثل قدرت، سیاسی، فرهنگ اجتماعی و ... را در نظر نگرفته است.
حجتالاسلام میری با اشاره به عدم تفکیک مذاهب در نظر کربن، تأکید کرد: کربن بهراحتی از علوم اجتماعی اسلام میگذرد و اسلام را به یک امر فردی تقلیل میدهد. گاهی نگاه معنوی به دلیل عوامل بیرونی از حکمت معنوی تبدیل به عنصر ویرانگر میشود. پس امر معنوی در سازندگی تاریخ و بشر مؤثر است، اما باید وزن آن را با واقعیتها سازگار کرد، به همین دلیل میبینیم امروز از بهترین ایدهها، بدترین استفادهها امکان پذیر شده و عناصر غیرمعرفتی مثل قدرت و سیاست را در کنار آن میگذارند و شاید بتوان امر معنوی را با قدرتی فراتر از این امر مدیریت کرد و آن را به عنوان ابزار به کار گرفت.
نظر شما