نیکولاس اونف از بنیانگذاران نظریه اجتماعی روابط بینالملل (سازهانگاری) است. از او آثار و کتابهای بیشماری در حوزه روابط بینالملل به چاپ رسیده است.
"جهانی که ما میسازیم"، "برساختن اقتصاد سیاسی"، "روابط بینالملل در جهان برساخته"، "عامل زبانی و سیاست در جهان برساخته" از جمله آثار او به شمار میرود.
پروفسور نیکولاس اونف استاد روابط بینالملل در دانشگاه کالفرنیای جنوبی است.
مهمترین مناظره میان اثباتگرایان و فرااثباتگرایان است
اونف در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به این سوال که مهمترین مناظره کنونی در نظریهپردازی روابط بین الملل کدام است، خاطر نشان کرد: به نظر من مهمترین مناظره میان هستیشناسیهای اثباتگرایان و فرااثباتگرایان یا ضد اثباتگرایان است. این مناظره همچنین در سطح روششناسی این رهیافتها نیز در جریان است. سازهانگاری در میان این رهیافتها قرار میگیرد و راهی میانه است.
وی افزود: بسیاری از اندیشمندان در آمریکا از اثباتگرایی پیروی میکنند و بسیاری دیگر از اندیشمندان رویکردی فرااثباتگرایانه دارند. من خودم را در میان فرااثباتگرایان به شمار میآورم.
نظریه روابط بینالملل نمیتواند پدیدههای خاص اقتصادی را پیشبینی کند
وی در پاسخ به این سوال که چرا نظریههای روابط بینالملل نتوانستند بحران اقتصادی جهانی که با آن دست به گریبان هستیم را پیشبینی کنند، تصریح کرد: علت این امر این است که نظریههای روابط بینالملل بیان کننده مفاهیم "عام" و "کلی" هستند و به رغم پیش بینیپذیری آنها، امکان پیشبینی حوادث و وقایع را ندارند.
وی در ادامه یادآور شد: علاوه بر این اکثر نظریههای روابط بینالملل را نمیتوان در عداد نظریههایی که بتوانند پدیدههای اقتصادی را پیشبینی کنند، به شمار آورد. واضح است که این پدیدهها توسط متفکران اقتصادی بهتر تبیین میشوند.
در نبود نظریه از توصیف میتوان صحبت کرد و نه تبیین
وی در خصوص این موضوع که ریوس اسمیت معتقد است که عصر مناظرات کلان در نظریهپردازی روابط بینالملل به پایان رسیده است، تصریح کرد: اگر مناظرهای وجود ندارد، که این یک ادعای ممکن است، این به معنای آن است که نظریهای در سنت علمی و اثباتگرای معمول وجود ندارد.
وی گفت: در نبود و غیبت نظریه آن چیزی که برای "تبیین" باقی میماند "توصیف" است.
وی در پاسخ به این سوال که مزیتهای رویکرد سازهانگاری در چیست، خاطر نشان کرد: سازهانگاری به مثابه یک چارچوب مطرح است و نه یک نظریه. مهمترین مزیت سازهانگاری نسبت به سایر نظریههای روابط بینالملل جهت دهی افکار و توجهات به "زبان"، "قواعد" و احکام روابط اجتماعی از جمله روابط بینالملل است.
سازهانگاری ریشه در نظریه اجتماعی قارهای دارد
وی در پاسخ به این سوال که برخی رشته روابط بینالملل را علمی آمریکایی و انگلیسی میدانند و با توجه به این موضوع نقش کشورهای در حال توسعه در نظریهپردازی این رشته چیست، گفت: در حالی که اکثر "نظریههای" روابط بینالملل ریشههای آمریکایی و انگلیسی دارند، سازهانگاری به طور گسترده ریشه در نظریه اجتماعی قارهای دارد.
وی تصریح کرد: اندیشمندان و متفکران کشورهای در حال توسعه میتوانند با ارزیابی انتقادی از نظریههای روابط بینالملل در این رشته مشارکت داشته باشند.
نظر شما