به گزارش خبرگزاری مهر، مبانی دو نظریه در باب عشق الهی (نظریه غزالی و ابندباغ) که در این کتاب محل بحث واقع شدهاند، به اندیشههای یونانی، یهودی، مسیحی و اسلامی بازمیگردند.
غزالی تحت تأثیر آموزههای افلاطون و ابنسینا بود در حالی که ابندباغ، که برخی دیدگاههای غزالیوار را پذیرفته بود، نظریهای را درباره عشق الهی پروراند که میتوان آن را به اندیشههای نوافلاطونی نسبت داد.
غزالی و ابندباغ نظریههای کاملی را در باب عشق الهی پروراندند که تعریفهای عشق، علل و نشانههای آن، شیوه های عشق به خدا و عشق خدا به انسان و انواع عشق را دربرمیگیرد.
نظر شما