مردان و زنان روستایی زندگی ساده و بی دغدغه ای دارند. آنها نگران سرعت اینترنت، قطعی برق و پرداخت قبض های تلفن همراه، آب، برق و گاز نیستند.

نان به حد تلاش خود می خورند و قناعت پیشه می کنند. امروز به فکر سرمای زمستان هستند و شاکر نعمات خداوند. اگرچه خبر گرانی ها و مشکلات به گوششان می رسد اما نگاهشان به رزق و روزی حلالی است که در نتیجه تلاش خود از آب، خاک و هوای پاک کوهستان هدیه می گیرند. میهمان را حبیب خدا می دانند و برکت سفره شان را در پذیرایی خالصانه از میهمانان می بینند. سفره ساده روستاییان صفای دیگری دارد. در آن خبری از تجملات نیست اما هر لقمه ای که از این سفره می خورید با چاشنی صفا و صمیمیت مزه دار شده است.

وقتی پای در روستایی سنتی و اصیل می گذارید،  دلتان می خواهد سالهای سال در آن دیار زندگی کنید و رها شوید از هرآنچه آرامشتان را به تاراج برده است. دلتان می خواهد صدای طبیعت تنها لالایی شامگاهتان باشد و صبحگاه با صدای زنگوله دامهایی که برای چرا به جنگل می روند از اتاقتان خارج شوید و هوای پاک کوهستان را استشمام کنید. با صدای ضربه های تبر بر چوبهای خشکی که قرار است در سرمای زمستان بسوزد و به خانه تان گرما بخشد به استقبال ظهر بروید. عصرگاه بوی خوش شیر تازه به مشامتان برسد و با صدای قدم های آهسته و سالخورده مشتی که در مسیر بازگشت به منزل است به شب سلام کنید.

ساده زیستی و رهایی از خوی شهرنشینی کار آسانی نیست. قدم اول قناعت است و همت بالایی می طلبد. باید رها شوید از هرآنچه که پاهای شما را به شلوغی و دغدغه های زندگی شهری زنجیر کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha