دکتر "فرید العطاس" استاد دانشگاه ملی سنگاپور در مورد عملکرد یکساله "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا گفت: ما باید در ابتدا بین شخصیت رئیس جمهور آمریکا و ماهیت سیاست دولت این کشور تفاوت قائل باشیم. اوباما به شخصه دارای ویژگیهایی است که روسای جمهور پیشین این کشور نداشته اند و شعارهایی را مطرح کرده که تا کنون از زبان هیچ یک از اسلاف وی شنیده نشده است. با این حال نمی توان چنین چیزی را دلیلی بر تغییر اساسی در سیاستهای آمریکا تلقی کرد.
به گفته این کارشناس مسائل سیاسی، اوضاع سیاسی آمریکا در زمان روی کار آمدن اوباما با شرایط ویژه ای روبرو بود که کار وی را حساس تر می کرد؛ در نگاهی کلی می توان گفت که بحران اقتصادی و تبعات آن در جامعه آمریکا در بعد داخلی و بحران جنگ در افغانستان و عراق و نیز برقراری صلح در خاورمیانه در بعد خارجی از مهمترین اولویتهای رئیس جمهور جدید آمریکا در انتخابات سال گذشته بود، از این رو وی برنامه هایی را برای مقابله با این بحرانها اعلام کرد.
اوباما با تشکیل گروههای کارشناسی متعدد تلاش کرد در راستای حل و فصل مهمترین چالشهای سیاست خارجی آمریکا مانند پایان دادن به درگیریها در خاورمیانه گام بردارد. اما وی به تنهایی قادر به تصمیم گیری برای اجرای تمام سیاستهای خود نیست. اوباما بعنوان رئیس جمهور باید به کنگره آمریکا پاسخگو بوده و بسیاری از طرحهای خود را به تصویب نمایندگان آن برساند.
بعنوان مثال وی با صرف مطرح کردن تغییر در روابط واشنگتن با جهان اسلام نمی تواند آنچه را که در نظر دارد به اجرا بگذارد. این تصمیم گیری باید در ابتدا از فیلتر کنگره بگذرد و همانطور که می دانید در نهاد قانونگذاری آمریکا لابیهای قدرتمندی وجود دارند که بر سمت و سوی آرا نمایندگان تاثیر می گذارند، مانند گروههای مختلفی مانند لابی فعالان حقوق بشر، محیط زیست، انرژی و لابی صهیونیسم که اجازه نمی دهند به راحتی آنچه که از زبان سیاستمداران آمریکا شنیده می شود، جامه عمل بپوشد.
دکتر العطاس در ادامه سخنان خود تاکید کرد: یکی از علائق اصلی آمریکا در سیاست خارجی حمایت از رژیم صهیونیستی و حفظ روابط دوستانه با آن است. از آنجا که نقش رئیس جمهور آمریکا در این مورد بسیار مهم است، تصمیم گیری هایش نباید به این وجه از سیاستهای کلی آمریکا خدشه وارد کند، چرا که در غیر اینصورت وی دچار مشکلات عدیده ای در داخل کشور خواهد شد.
با این مثال می توان فهمید که عمده سیاستگزاریهای کشوری مانند آمریکا به رئیس جمهور آن بستگی چندانی ندارد، بلکه ساختار سیاسی و چارچوبهای مشخص در این کشور است که جهت گیریهای اصلی را مشخص می کند و رئیس جمهور بعنوان رئیس قوه مجریه تنها باید به اجرای این سیاستها بپردازد.
استاد دانشگاه ملی سنگاپور با اشاره به بحران خاورمیانه که چندین دهه به طول انجامیده و تلاشهای روسای جمهور آمریکا برای متقاعد کردن طرفین جهت برقراری صلح به جایی نرسیده خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مسائل مطرح در مورد مذاکرات صلح در خاورمیانه شهرک سازی رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی فلسطین است. آمریکا برای نشاندن گروههای فلسطینی بر سر میز مذاکره باید در ابتدا تل آویو را از ادامه این ساخت و سازها بازدارد.
امری که به نظر می رسد با توجه به رویکرد دولت "بنیامین نتانیاهو" چندان عملی نباشد. این در حالی است که چنین چیزی حداقل شرایطی است که می توان انتظار انجام آن از سوی رژیم صهیونیستی را داشت. از سوی دیگر هر تصمیمی که در این میان توسط اوباما به نفع گروههای فلسطینی گرفته شود، با مخالفتهای شدیدی در خارج و داخل آمریکا مواجه شده و رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیسم در این کشور فشارهایی را به واشنگتن برای لغو اینگونه تصمیمات وارد می کنند.
نمونه این مسئله را در اصرار دولت آمریکا برای توقف کامل شهرک سازی در کرانه باختری و بیت المقدس شاهد بودیم که با وجود اصرار فراوان مقامهای آمریکایی بر لزوم توقف شهرک سازی در این مناطق، سرانجام فشارهای صهیونیستها موجب عقب نشینی واشنگتن از مواضع مطرح شده در این مورد شد و در نهایت تل آویو تصمیم به متوقف کردن ساخت و سازها برای مدتی کوتاه گرفت.
به اعتقاد دکتر العطاس اینگونه مسائل نشان دهنده موقعیت پیچیده ای است که رئیس جمهور آمریکا با آن مواجه است و به راحتی نمی توان در مورد نتیجه بخش بودن تلاشهای اوباما اظهار نظر کرد. هر چند تغییر در رویکرد آمریکا در سیاست خارجی می تواند بعنوان یک گام مهم برای آغاز تغییر تاریخی از سوی دولت جدید این کشور تلقی شود، اما حقیقت این است که از آنجا که تصمیم گیری در این موارد از عهده رئیس جمهور خارج است، از این رو ساختار سیاسی آمریکا اجازه تغییری را که اوباما در شعارهای تبلیغاتی خود وعده داده بود، نخواهد داد.
نظر شما