دکتر سروش دباغ در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد رابطه سنت، هویت و فرهنگ اظهار داشت: سنت و فرهنگ مؤلفه های هویت بخش ما هستند. در واقع اگر هویت مقوله ای باشد متشکل از چند مؤلفه ، یکی از مؤلفه های آن سنت است: سنت ستبری که پس پشت هر قومی است . دومی عبارت است از فرهنگ که شخص در آن جامعه بالیده است .
دباغ در مورد اینکه آیا فرهنگ ایرانی اسلامی با فرهنگ غرب تعارض دارد، گفت: بیشتر مایلم از تعبیر تعامل استفاده کنم . به طور قطع مؤلفه های متفاوتی وجود دارد اما فکر می کنم با توجه به جهانی که در آن زندگی می کنیم باید به سمت هویتها و فرهنگهای سیال حرکت کنیم.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران یادآور شد: در واقع باید از تعامل و گفتگوی میان فرهنگها با یکدیگر سخن بگوییم و اینکه ما بتوانم مؤلفه هایی از آن فرهنگ یا منظومه معرفتی را اخذ و در فرهنگ خود به کار ببریم که قوام بخش و هویت بخش نیز باشد بدین معنا هویتهای ما در تعامل با یکدیگر هستند .
وی افزود : بدین معنا ما همواره و در همه موارد در تعامل فرهنگی با یکدیگرهستیم ، فرهنگ مؤلفه های مختلفی دارد مثل فلسفه، علم، ادبیات، تاریخ و هنر. همه این حوزه ها مؤلفه های مختلف فرهنگ هستند.
دباغ یادآور شد: ما باید بدانیم کدام مولفه فرهنگی مد نظر است؟ اگر فلسفه ، ادبیات و شعر و علم مغرب زمین است خب برخی از اینها را ما اصلاً نداشتیم . ما علم تجربی نداشتیم فلسفه جدید رمان و نمایشنامه نویسی نداشتیم . در مقابل در فرهنگ ما شعر بوده، هنر و موسیقی بوده، فلسفه ،کلام ، فقه و عرفان خودمان بوده اینها مؤلفه های فرهنگی ما هستند. از تفاوتها و تشابه هاباید در راستای تعامل عمیق و گسترده بهره گرفت .
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در مورد اینکه تاچه اندازه ما به بحثهای نظری در مورد فرهنگ، هویت و سنت نیاز داریم، گفت: زیاد. البته برای کسب نتیجه بهتر باید بگوییم مرادمان از سنت چیست و یا فرهنگ چیست؟ و از تعامل و گفتگوی فرهنگها با یکدیگر سخن گفته، ردپای مؤلفه های گوناگون را پی بگیریم.
دباغ تصریح کرد: بحثهای نظری به ما کمک می کنند درک ما از سنت و فرهنگ گسترش یافته و از تعامل و گفتگو با دیگر غرهنگها و سنتها در می یابیم که چه مؤلفه هایی از فرهنگ برگرفتنی هستند.
نظر شما