پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۱۷ مرداد ۱۳۸۳، ۱۰:۳۳

بمناسبت 17 مردادي ديگر ؛

درد خبرنگاري، درمان خبرنگاري

خبرگزاري مهر: روز خبرنگار باز هم فرا رسيد. همين امروز نيز، صفحات روزنامه ها مملو از تمجيدهاي ظاهري برخي مسوولان، گزارش نشست ها و ميزگردهاي خوش تركيب و خوش متن، و سرانجام مناسبت هاي فراوان و گاه پر هزينه است. اموري كه ترجيع بند دل آزار سالانه اهل مطبوعات شده، از اين باب كه خير عمومي و حتي خصوصي براي اين صنف ندارد!

     بي ترديد اكثر فعالان عرصه خبر و نهادهاي رسانه اي، كه از فرهيخته ترين و موثرترين گروههاي مرجع اجتماعي به شمار مي روند، نه چنان خامند كه با تمجيد ظاهري اين و آن از مصائب و مضايق صنفي خود بگذرند و نه آنگونه عاطفي و احساساتي كه بي مهري ها را دليلي براي ترك وظايف حرفه اي در قبال مردم و حاكميت محاسبه نمايند.
     اما اگر تصور كنيم كه رفتار عناصر بيروني با اين ضعف پيشرو، فرهنگ عمومي اش همان تحبيب زباني و مناسبتي است ، همان را هم بايد به فال نيك گرفت و به اين اصل فولكلور براي حل مشكلات صنفي فتوي داد كه "كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من"!
     همچنين اگر باور داريم كه سهم مشكلات دروني صنف خبر در برابر مشكلات محيطي و بيروني بيشتر است، عقل حكم به اين مي دهد كه با تمركز ابتدايي براي اصلاح مناسبات و ساختار اين صنف و ارتباطات درون نهادي آن، در مرحله بعدي به سراغ مراجع فرادستي رسانه ها برويم و داد خواهي كنيم.
     حقيقت اين است كه هندسه رسانه اي كشور ما دچار يك بيماري فراگير است. نه آنچه در درون جغرافياي صنفي خبرنگاران  مي گذرد مشخص و نزديك به معيارهاي حرفه اي است، نه ساز و كار ارتباط دروني تعريف شده است و صد البته هيچ تعريف و ميثاق نظارتي و حمايتي از سوي نهادهاي فرادستي مطبوعات نيز مشاده نمي شود. اصلاح چنين هرم بيماري نيازمند اصلاح از قاعده به بالاي هرم است و حتي اگر نهادهاي فرادستي و حاكميتي با عصاي جادويي به صراط مستقيم برخورد شايسته با وظايف خبرنگاران و رسانه ها بيايند، چاره ساز رنجي كه از خود مي بريم نخواهد بود.
     به جاي متهم كردن يك تاريخ صد ساله از برخورد با مطبوعات، يكبار براي هميشه بايد از عيب جويي نهادهاي برون صنفي فاكتور بگيريم و كاغذ تورنسل را به محيط صنفي خود بيندازيم. آنگاه دردهايي براي ما هويدا خواهد شد كه عمده درمان آن در دست خود ماست.
     رنج از بي ضابطه بودن مناسبات درون صنفي، فقر آموزش و اطلاعات، سطح پائين دانش حرفه اي و تخصصي، كمبود شديد تجهيزات و وسايل نوين اطلاع رساني و نهايتاٌ فقد يك نظام جامع رسانه اي كه از متن اين صنف برآمده و مورد اجماع آنان باشد مهمترين مشكلات است. و پيداست اگر ما خود را محاسبه نكنيم و براي شفاي  خود نسخه ننويسيم، ديگران نسخه رسانه ها را به سليقه خود مي پيچند!

     مطبوعات و اقتصاد عرصه خبر دچار وضع قابل قبولي نيست، اما "نياز مالي" هم بهانه قابل قبولي نيست تا اجازه دهيم روزنامه نگاران به عناصر تبليغي دستگاهها و احزاب و اهل قدرت تبديل شوند. صدور چنين اجازه اي به خود از سوي اصحاب خبر، فرمان به بستن دهان خويش و حكايت بر شاخه نشستن و بن بريدن است. فاصله گرفتن از كاركرد حرفه اي و انحراف به سمت كاركرد تبليغي امروز اولين مشكل اهل خبر است. و البته ميل و اشتياق گروهي از مديران به ثناگو شدن رسانه ها و توجه به اهل خبر در قبال چنين معامله اي هر روز ابتلاي به اين زخم را بيشتر مي كند.
     جريان رسانه اي ما، تاثير پذير از مضايق مالي و نااميد از حمايت دولت، فضايي را ايجاد كرده است كه در آن به جاي آواي مردم، بيشتر بايد زبان مسوولين را ملاقات كرد! كدام رسانه جرات فرار از اين مهلكه را دارد؟!
از سوي ديگر، وقتي حقوق  خود خبر از سوي اهالي خبر و رسانه محترم شمرده نمي شود، چطور مي توان انتظار داشت ديگران كه در معرض نقد ما هستند به دفاع از حقوق حرفه اي ما برخيزند؟ از اين بالاتر، وقتي تحريف منبع خبر از سوي مسوولان (بعضاٌ ناآشنا و ناآگاه به مسايل حرفه اي) به يك رويه مقبول و غير قابل اعتراض تبديل مي شود، چگونه مي توان انتظار تحريف خود خبر، بي اعتمادي مخاطبين آن و نازك طبعي منابع خبر را نكشيد؟!
     لااقل  اكنون اين ارزيابي كمتر سياسي است و به تجربه دريافته ايم شعارهاي ظاهر فريب حمايت از خبرنگار و مطبوعات، از سوي عده اي براي وصول يا بقاي در قدرت، طنابي پوسيده براي مطبوعات و پلكاني براي آنان بوده است. با اين شناخت، وقتي هنوز خبرنگاراني از جمع "ما" سه سفره تشكل هاي ظاهراٌ صنفي مي نشيند كه در واقع ميتينگ سياسي رقباي عرصه قدرت است، و صفحات روزنامه هاي ما ويترين بي محدوديت چنين سوء استفاده هايي مي شوند، بيشتر و بيشتر به اين توصيه ابتدايي واقف مي شويم كه درمان درد رسانه ها و خبرنگاران ما بيش از آنكه در زبان ديگران باشد در مشت اراده خود آنان است. هم انديشي براي تشكيل يك تشكل ذاتا صنفي كه بر اراده هاي سياسي قلم بكشد و همه را در چتر حمايت و مشاركت خود بگيرد از اولين اقدامات در اين زمينه است.

کد خبر 101275

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha