به گزارش خبرنگار مهر، محمد ایوبی نویسنده اهل جنوب (اهواز) که در بیشتر آثارش رنج تاریخی مردمان این خطه را در مقاطع مختلف به تصویر کشیده است بامداد امروز درگذشت. وی از جمله نویسندگانی است که تمرکزی فراوان روی یک موضوع خاص داشت و سهگانه او "آواز طولانی جنوب" در این باره کتابی در خور توجه است.
آخرین باری که ایوبی پای صحبتهای ما نشست از مشکلات کار نویسندگی سخن گفت و اینکه "آنها (نویسندگان) سهم اندکی از زحماتشان را دریافت میکنند" و غیره. آخرین مصاحبه خبرنگار خبرگزاری مهر را با این نویسنده فقید یک بار دیگر بخوانید.
محمد ایوبی درباره "نویسندگی؛ شغل یا یک کار مورد علاقه" گفت: وقتی به طور معمول در ایران تیراژ کتابها 1000 تا 1500نسخه است و نویسنده نیز فقط 5 تا 8 درصد سهم میبرد چطور میتوان انتظار داشت نویسندگی در کشورمان یک شغل محسوب شود؟
دیگر کتابخوان به آن معنا که بدون خواندن کتاب نتواند زندگی کند کم داریم
وی افزود: قاعدتاً باید در ایران هم مانند همه جای جهان نویسندگی شغل باشد ولی در حال حاضر این طور نیست و مهمترین دلیل آن هم این است که ما دیگر کتابخوان به آن معنا که کسی باشد که بدون خواندن کتاب زندگی نکند کم داریم.
ایوبی ادامه داد: به دلیل فعل و انفعالاتی که در فرهنگ ما رخ داد ما اکثر خوانندگان حرفهای کتاب را از دست دادیم. پیش از اینکه کتاب اول من و همدورهای های من چاپ میشد شمارگان کتابها 5000 نسخه بود ولی الان کتاب ما با تیراژهای 1000 و 1500 نسخه به چاپ میرسد.
نویسنده کتاب "مراثی بیپایان" در آسیب شناسی کاهش شمارگان کتابها و ارتباط آن با کم شدن کتابخوانهای حرفهای گفت: پایین آمدن تیراژ کتابها از 5000 نسخه به 1000 نسخه به این معنی است که ما مخاطبانی را که اهل درک بودند و دلشان برای فرهنگ می تپید از دست دادهایم و جانشینی هم برایشان پیدا نکردهایم.
ناشران سهم نویسنده را نمیدهند
ایوبی در جواب این سوال که آیا قبلاً هم در ایران نویسندگی شغل محسوب نمیشده است؟" گفت: چرا! قبلاً شغل بود ولی به دلیل همان فعل و انفعالات که عرض کردم از حالت شغل درآمد. به طور مثال غلامحسین ساعدی روانپزشک بود ولی از راه قلم ارتزاق میکرد. چون کتابها و کارهای نمایشیاش آنقدر پرفروش بود که او میتوانست از راه نویسندگی زندگیاش را بگذراند.
نویسنده کتاب "صورتکهای تسلیم" ادامه داد: وقتی تیراژ کتابها دست کم پنج هزار نسخه بود و نویسنده 15 تا 20 درصد سهم میگرفت، میشد به نویسندگی به عنوان شغل نگاه کرد ولی در حال حاضر تیراژ کتابها به 1000 تا 1500 نسخه کاهش یافته و سهم نویسنده هم 5 تا 8 درصد شده و با چنین وضعیتی هرگز نمیتوان نویسندگی را یک شغل مستقل دانست.
بخش دیگر صحبتهای ما با این نویسنده فقید به مشکلات نویسندگان با ناشران اختصاص داشت. ایوبی در این باره گفت: به تازگی دیده میشود که ناشران در تجدید چاپها سهم نویسنده را نمیدهند. برای خود من این اواخر موردی پیش آمد که با انتشاراتی که کارهای اول را خوب کار کرده بود به مشکل برخوردم . به این صورت که آنها سه گانهای از من را سه بار دیگر چاپ کردند بدون اینکه هیچ سهمی برای من در نظر بگیرند. این مسئله برای نویسندگان دیگر هم به عنوان یک آسیب وجود دارد.
چرا به ناشر پول میدهید؟
ایوبی اضافه کرد: از آنجا که برخی نویسندگان و شاعران جوان و تازه کار به دنبال اسم و رسم و مطرح شدن در بازار ادبیات هستند به هر دری میزنند تا به خواسته خود برسند و بخشی از مسئله چاپ کتاب به هزینه نویسندگان نیز ریشه در همین دارد.
این نویسنده در پایان گفت: در نسل اول و دوم و حتی تا نسل سوم هم رسم نبود نویسندگان با پول خودشان کتاب چاپ کنند و ناشر بود که به دنبال نویسنده میآمد. در ضمن در آن دوران این امکان برای ما فراهم بود که در نشریات مطرح و پرتیراژ داستانها و شعرهایمان را چاپ کنیم و مخاطبان هم آنها را بخوانند و قضاوت کنند.
نظر شما