از آغاز قرن بیستم به این سو سازمان های بین المللی به عنوان ضرورت زیست جمعی و جزئی مهم و لاینفک از نظام بین المللی در حال تحول به حساب می آیند، به نحوی که امروزه سازمان بین المللی یک پدیده بارز حکومت مدرن می باشد و به عنوان ساختاری که در واقعیت ها ریشه دوانیده و نسبت به ضرورت های روابط بین الملل مطابقت می نماید، شناخته می شود.
پیش از این به دلیل ساده بودن روابط کشورها ودولت ها و نیز به علت سطح پائین میزان مبادلات و مراودات دوجانبه و چند جانبه به وجود چنین نهادهایی چندان احساس نیاز نمی شد، هرچند رهبران یا نمایندگان دولت ها به دنبال بروز مسائل خاص یا در پی حوادث و تحولاتی نظیر جنگ، انقلابات سیاسی و غیره به طور موقت گردهم می آمدند ولی این گردهمایی ها و یا کنفرانس ها موقتی بودند و به نهادهای دائمی بین المللی مبدل نمی شدند.
با آغار قرن بیستم و در پی آن گسترش مبادلات بین المللی و بروز جنگ های خانمانسوز و نیز به دنبال پیشرفت علوم و فنون و به ویژه فنآوری تجهیزات نظامی، بروز بلایای طبیعی یا شیوع بیماریهای خطرناک مسری و تحریک احساسات بشردوستانه و نقش دیپلماسی پارلمانی که تجلی آن را در قالب جامعه ملل و سازمان ملل متحد می توان یافت، برای تنظیم روابط بین کشورها و حل معضلات و مشکلات مشترک جامعه بین المللی اهمیت یافت.
به طور کلی پیچیدگی روابط بین الملل، پیشرفت های تکنولوژیک، رشد فنآوری های نو، ضرورت گسترش مراودات و نیاز جامعه مدرن به تعامل و همکاری بیشتر، تشکیل نهادهایی را برای قانونمند ساختن روابط بین کشورها، جلوگیری از جنگ و مقابله با آثار و پیامدهای مخرب آن، کمک به حل و فصل سریع مخاصمات بین المللی و رفع نیاز کشورهایی که به تنهایی ازعهده مسئولیت های خود برنمی آمدند، ضروری می نمود.
تبلوراین ویژگی ها و تحقق خواست ها را در تشکیل جامعه ملل می توان یافت. اما ناکامی جامعه ملل و بروز جنگ جهانی دوم آرمان سازمان سازی بین المللی را در نطفه خفه نکرد بلکه خود زمینه ای شد برای حرکتی جدید در مسیر توسعه سازمانهای بین المللی با اهدافی والاتر و امیدی بیشتر. از این زمان به تدریج سازمان های بین المللی، اعم از دولتی و غیر دولتی منطقه ای و یا جهانی با موضوعات خاص سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و یا ترکیبی از آنها، شکل گرفتند. حضور، فعالیت و تاثیر گذاری این سازمان ها درعرصه روابط بین الملل به گونه ای تجلی یافت که از این نهاد به عنوان مهمترین بازیگر روابط بین الملل پس از دولتها یاد می کنند.
سازمانهای بین المللی بین الدولی که مولود اراده جمعی دولتها هستند به لحاظ مشروعیت و گستردگی فعالیت، به لحاظ تامین منابع مالی و انسانی و ضمانت اجرای تصمیمات، شدیدا به دولت ها وابسته اند. در مقابل، دولتها نیز با هدف طرح مسائل و اختلافات، بهره گیری از تجارب و امکانات و گسترش همبستگی و همکاری و نیز با انگیزه به دست آوردن وجهه بین المللی و مشارکت در تنظیم قواعد و مقررات بین المللی در سیاست خارجی خود به سازمانهای بین المللی جایگاه رفیعی بخشیده اند.
درعین حال که سازمانهای بین المللی غیر دولتی نیز از جایگاهی بس معتبردر تعاملات بین المللی برخوردار شده اند به نحوی که امروزه بیش از 6000 مورد از این نوع سازمان ها در حوزه های مختلف و در کنار دولت ها و سازمانهای بین الدولی به تلاش و فعالیت مشغول می باشند.
نظر شما