به گزارش خبرگزاري مهر، روزنامه البيان امارات در مقاله اي به قلم "خورشيد علي" تحت عنوان" اسرائيل و نيروگاه هاي هسته اي ايران " نوشت : به رغم اينكه ايران پروتكل الحاقي معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي را امضا كرده و همچنان به گفتگو با آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره برنامه هسته اي خود ادامه مي دهد اما نگراني اسرائيل درباره اين برنامه از دايره دستگاه هاي امنيتي و نظامي به صحنه رسانه اي و تلاش هاي ديپلماتيك اين رژيم نيز كشيده شده است .
هركس رسانه هاي رژيم صهيونيستي و نيز اظهار نظرهاي مقامات اين رژيم را اين روزها دنبال مي كند به اين نتيجه گيري مي رسد كه اسرائيل آماده انجام هركار ممكن براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران و جلوگيري از آنچه دستيابي ايران به سلاح هسته اي ناميده، است.
رژيم اسرائيل معتقد است اگر ايران به چنين سلاح هايي دست پيدا كند، مفاهيم نظامي اين رژيم همچون تفوق و برتري و توان دست زدن به جنگ پيشگيرانه و ورود به جنگ در زمين دشمن را دگرگون ووارونه خواهد كرد و در اين صورت تل آويو خودرا در مقابل مفاهيم واكنش و پاسخ نظامي و توازن وحشت رودرروي ايران خواهد ديد.
در اين باره الكس فيشمن تحليلگر سياسي اسرائيل در مقاله اي در روزنامه معاريو تحت عنوان " ارتش آماده دفاع ومقابله با بمب هسته اي ايران در سال 2005 مي شود" مي نويسد: با ورود ايران به نقطه بدون بازگشت درزمينه غني سازي اورانيوم كه بعد از يك سال به اين كشور اجازه توليد بمب هسته اي مي دهد اسرائيل درمقابل پايگاههاي دشوار جديد در خاورميانه قرار مي گيرد كه آن را وارد مسابقه با زمان مي كند.
در ميان جنجال اسرائيلي ها و نيز آمريكايي ها بر سر برنامه هسته اي ايران شايد سوالي كه اينجا مطرح شود، اين است كه اسرائيل چگونه با اين برنامه تعامل خواهد كرد بويژه پس از اينكه تهران از آغاز تكميل فاز دوم نيروگاه اتمي بوشهر سخن گفت، بدون شك اسرائيل با تمام وسائل و گزينه ها و اقدامات براي دستيابي به هدف خود يعني جلوگيري از دستيابي ايران به توليد سلاح اتمي و تبديل اين كشور به يك قدرت اتمي واقعي انديشه خواهد كرد و اين رژيم در راه تحقق هدف خود به گزينه هاي زير مي انديشد كه شايد مهمترين آن چهار گزينه زير باشد:
1- اينكه با بزرگنمايي خطر ايران و تبليغ عليه اين كشور كه خطر هسته اي بر امنيت جهان است، آمريكا را به دست زدن به اقدام نظامي عليه ايران متقاعد كند و در اين راه اطلاعات جاسوسي را نيز به دولت آمريكا بدهد و تلاش كند اين مساله را به تلاش هاي تحريك آميزش عليه ايران تحت ادعا و اتهام حمايت تهران از( تروريسم گروه هاي فلسطيني و لبناني حماس، جهاد، جبهه خلق و حزب الله و القاعده ) مرتبط كند و نيز با تبليغات خود ايران را كشوري براي آمريكا نشان دهد كه در مقابل برنامه ها و سياست هاي واشنگتن در عراق سنگ اندازي و مانع تراشي مي كند.
2- اينكه تلاش هاي ديپلماتيك خود را به سمت واشنگتن ومسكو و برلين و لندن و پاريس و ديگر كشورهاي بزرگ با هدف كشاندن آنها و نيز ارگان هاي بين المللي همچون شوراي امنيت، آژانس بين المللي انرژي اتمي و ... به اقدام و اعمال فشار براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران متمركز كند و كشورهايي كه با ايران همكاري هسته اي دارند بويژه روسيه كه كشور اساسي و مهم دراين زمينه به شمار مي رود را به توقف همكاري با تهران وادار كند.
3- اگر دو گزينه اول ودوم عملي نباشد، محافل نظامي و امنيتي اسرائيل احتمال دست زدن به حملات هوائي عليه نيروگاه هاي هسته اي ايران همانند حمله به نيروگاه هاي اتمي عراق در ژولاي 1981 را بعيد نمي دانند هر چند حمله عليه ايران خطرات و پيامدهاي ناگواري براي اسرائيل خواهد داشت زيرا علاوه بر اينكه به علت افزايش پايگاه هاي ايراني و مسافت هاي زياد ميان آنها و طولاني بودن مسافت آنها تا اسرائيل، تل آويو از پاسخ مستحكم و قدرتمند تهران هراس و وحشت دارد بويژه اينكه ايران موشك هاي پيشرفته اي در اختيار دارد كه برد آن تا تل آويو هم مي رسد.
4- در صورت شكست سه گزينه اول ، اسرائيل با استفاده از اعمال خرابكارانه از داخل ايران عليه نيروگاه هاي هسته اي اين كشور واردعمل شود.
ادامه دارد...
نظر شما