پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۱۳ بهمن ۱۳۸۸، ۱۱:۵۹

مناظره‌های روش‌شناختی-1

انقلاب "رفتارگرایی" موضوعات روش‌شناختی را برجسته کرد

انقلاب "رفتارگرایی" موضوعات روش‌شناختی را برجسته کرد

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: بسیاری از مسائل مهم در روابط بین‌الملل روش‌شناسانه هستند. موضوعات روش‌شناختی ابتدا در دهه 50 و 60 با تحول رفتارگرایی در علوم سیاسی به روابط بین‌الملل نیز وارد شد.

بسیاری از پژوهشگران روابط بین‌الملل، به ویژه پژوهشگران آمریکایی، تلاش کرده اند روشهای علمی را در روابط بین‌الملل به کار گیرند. این مسئله واکنش مدافعین رهیافتهای سنتی یا کلاسیک را موجب شد.

رفتارگرایی مبتنی بر روش اثباتی بود

در نتیجه، روش‌شناسی‌های دیگر ملهم از علم یا "اثباتگرایی" مانند انتخاب عقلی و تجزیه و تحلیل ساختاری توسعه یافت. این امر به نوبه خود روش‌شناسی‌های دیگر فرااثباتگرایی، از جمله نظریه انتقادی، پست مدرنیسم، سازه‌انگاری و نظریه هنجاری را سبب شد.

در بیشتر حوزه‌های آکادمیک، از جمله روابط بین‌الملل دو نوع مناقشه اساسی وجود دارد. نوع نخست، مباحثی را در مورد موضوعات ماهوی در بر می‌گیرد. یعنی مسائلی در مورد حقیقت. مناقشه آکادمیک دیگر شامل مباحثی در مورد موضوعات روش‌شناختی است، یعنی مسائل مفهومی یا فلسفی.

مناقشات روش‌شناختی نشان دهنده آن است که روابط بین‌الملل هر چه بیشتر به حوزه آکادمیک نزدیک شده است. این موضوعات در روابط بین‌الملل و در نیمه دوم قرن بیستم بسیار برجسته بودند. در نیمه نخست قرن بیستم، روابط بین‌الملل بیشتر به عنوان یک موضوع تلقی می‌شد تا حوزه علمی، به طوری که صاحبنظران غیر آکادمیک به اندازه و یا حتی بیشتر از صاحبنظران آدمیک نقش داشتند.

لیبرالیسم آرمانگرای دهه 20 شامل بسیاری از نویسندگان مشهوری بود که از آکادمی یا بخشهای دانشگاه نبودند. بسیاری از این صاحبنظران از لحاظ سیاسی فعال بودند. آنها درگیر شکل دادن و چاپ نظرات خود در مورد مسائل جنگ و صلح، آزادی و پیشرفت و موضوعاتی در این زمینه بودند.

رفتارگرایی مناظره روش‌شناختی را مطرح کرد

موضوعات روش‌شناختی به علت انقلاب "رفتارگرایی" در علوم سیاسی آمریکایی که در دهه‌های 50 و 60 رخ داد برجسته شد. بحث میان رفتارگرایان و سنت‌گرایان در مورد موضوعات روش‌شناختی بود.

رفتارگرایان به دنبال آن بودند تا روابط بین‌الملل را در پایه یک تجزیه و تحلیل "علمی" قرار دهند. نظرات آنها به ویژه در آمریکا که شمار زیادی از پژوهشگران روابط بین‌الملل در این کشور زندگی می‌کردند مؤثر بود. سنتگرایان در اقلیت قرار گرفتند. طی جنگ سرد روش‌شناختی مربوط به نو واقعگرایی در روابط بین‌الملل رایج شد.

این دیدگاه جدید در برابر روش‌شناختی روابط بین‌الملل پرسشی عینی است که با حقایق اثبات‌شدنی آشکار یا نظمی از جهان سیاست مربوط است و بر پایه شیوه‌های پژوهش علمی مستدل قرار دارد.

به هر حال از هنگام پایان جنگ سرد، موضوعات روش‌شناختی به کانون بحث بین روش‌شناختیهای اثباتگرایان و فرااثباتگرایان تبدیل شد. بیشترین حمله فرا اثباتگرایان به نظریه نوواقعگرایی کنت والتز بود که بخشی از آن به خاطر تسلط متصور قواعد و بخشی دیگر به خاطر ضعف روش‌شناختی متصور آن بود.

فرااثباتگرایان بر این باورند که ضعفها بیشتر به علت اثباتگرایی است که نظریه والتز بر آن استوار بود، بنابراین آنها مسائل جدید و پیچیده‌ای را در مورد روش‌شناختی روابط بین‌الملل مطرح ساختند.

کد خبر 1028374

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha