خبرگزاری مهر، درآستانه دهه مبارک فجر با حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد مطهری فرزند استاد شهید مطهری به گفتگو نشست تا نظر وی را در گفتگویی صریح پیرامون مسائل روز جویا شود.
این فرزند شهید مرتضی مطهری همچون پدرش به یادگیری علوم دینی پرداخت. محمد هنگام شهادت پدر سیزده ساله بود. پس از دیپلم در سال ۱۳۶۳ درسهای حوزوی را به طور جدی آغاز کرد و در سال ۱۳۷۳ به کسوت روحانیت در آمد. او علاوه بر تحصیلات حوزوی، دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه شریف، کارشناسی ارشد فلسفه از دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران و دکترای فلسفه دین از دانشگاه تورنتوی کانادا است. مطهری هم اکنون عضو هیئت علمی موسسه "آموزشی وپژوهشی امام خمینی (ره)" در قم است.
حاصل گفتگوی تفصیلی خبرنگار سیاسی مهر با فرزند علامه شهید استاد مرتضی مطهری در پی می آید:
*خبرگزاری مهر- گروه سیاسی: از نگاه شما و پس از سپری شدن 3 دهه از انقلاب اسلامی ، در معرفی انقلاب و اساسا نظام اسلامی به نسل جوان چه نکاتی باید مد نظر قرار گیرد؟
باید در جوان امروز اعتماد لازم را نسبت به تحلیلهای درست از دستاوردهای انقلاب ایجاد کرد. این اعتماد ایجاد شدنی و یا حفظ شدنی نیست مگر اینکه در کنار تاکید بر دستاوردهای کم نظیر و گاهی بی نظیر، به کاستی ها هم اشاره شود. سیاه نمایی یأس آفرین است و سفید نمایی اعتمادسوز. تنها راه مؤثر واقع نمایی است.
- دکتر محمد مطهری: به نظر من عظمت این انقلاب و اینکه ملت ما تحت رهبری امام چه کار بزرگی انجام داد نه تنها برای نسل جوان بلکه حتی برای نسلی که خودش انقلاب کرد چنانکه باید شناخته نشده است. نباید فراموش کرد که امروز بیش از هر زمان انقلاب تحت بمباران تبلیغاتی است. بنابراین باید در جوان امروز اعتماد لازم را نسبت به تحلیلهای درست از دستاوردهای انقلاب ایجاد کرد. این اعتماد ایجاد شدنی و یا حفظ شدنی نیست مگر اینکه در کنار تاکید بر دستاوردهای کم نظیر و گاهی بی نظیر، به کاستی ها هم اشاره شود. سیاه نمایی یأس آفرین است و سفید نمایی اعتمادسوز. تنها راه مؤثر واقع نمایی است. این یکی از نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
* از نگاه شما ؛ برای استحکام بخشیدن به پیوند میان مردم و نظام اسلامی چه باید کرد؟
بسیاری مسائل در غرب هست مانند بی بند وباری و ... که ذهن سلیم، قانع است که چرا در جامعه اسلامی مجاز نیست. اما در غرب مثلا متخلفان بزرگ مالی یا غیر مالی، دولتی یا غیر دولتی همیشه از رسوا شدن در رسانه ترس دارند. |
قرآن در کنار آنهمه انتقادهای بسیار شدید از مسیحیت تحریف شده و مسیحیان، از امانتداری برخی مسیحیان تجلیل می کند. این امر که از خودمان و نظام صرفا باید تجلیل و از مخالف فقط باید انتقاد کرد معلوم نیست از کجا آمده است. |
*اجازه دهید در مورد مسائل اخیر هم صحبت کنیم. شما در مردادماه مقاله ای نوشتید در مورد مسأله کهریزک که انعکاس وسیعی ه پیدا کرد. انگیزه شما از نوشتن آن مقاله و بازتاب هایش چه بود؟ چرا بعد از آن مدت زیادی سکوت کردید؟
وقتی این نقد از طرف نیروهای درون انقلاب صورت گیرد گرچه ممکن است برخی برادران و خواهران را ناراحت کند اما بسیاری از افرادی را که به خاطر این کارها در اساس نظام شک می کنند به دامان انقلاب برمی گرداند. |
- جنگ نرم جنگ تسخیر اذهان است و هیچ چیزی مانند ظلم، مردم را از نظام و انقلاب و امام و رهبری و روحانیت دور نمی کند و به تعبیری تعداد قربانیان جنگ نرم با نحوه اجرای عدالت به ویژه در امور سیاسی رابطۀ مستقیم دارد. به عنوان یک روحانی و نیز فرزند یکی از شهدا وظیفه خود دانستم که نسبت به برخی بدرفتاریها که نهایتا به نام اسلام تمام می شود روشنگری کنم. وقتی این نقد از طرف نیروهای درون انقلاب صورت گیرد گرچه ممکن است برخی برادران و خواهران را ناراحت کند اما بسیاری از افرادی را که به خاطر این کارها در اساس نظام شک می کنند به دامان انقلاب برمی گرداند.
البته وقتی دیدم از این اعتراض غیرجناحی سوء استفاده جناحی صورت گرفت شخصا تصمیم گرفتم به نقدهایم ادامه ندهم. چنانکه از مقاله من پیدا بود اعتراض من ربطی به بلوای انتخاباتی نداشت. (من اساسا حرف زدن برای خوش آمدن یک جناح را نوعی شرک می دانم). در سال گذشته هم به اینکه پرونده مرگ یک خانم پزشک در همدان - که یک پرونده کاملا غیرسیاسی بود - به ناکجا آباد انجامید دوبار صریحا اعتراض کرده بودم.
* بهترین شیوه طرفداری از نظام در جهت استحکام روز افزون آن ، از نظ شما چه ویژگیهایی دارد ؟
ظلم به نظام که ظلم به دهها میلیون نفری است که برای آن از جان مایه گذاشته اند از ظلم به افراد بزرگتر است. اما ظلم عده ای مسئول خطا کار به مردم اگر با آن برخورد قانع کننده صورت نگیرد نتیجه اش هزاران و گاهی میلیونها قربانی در جنگ نرم و جنگ تسخیر اذهان است. |
-آنچه باید بدان توجه کرد این است که طرفداری از نظام دو گونه است: روش تعریف و تمجید صرف، که نوعا نان و آب دار هم هست. در این زمینه به قول طلاب «من به الکفایه» وجود دارد و من نه این روش را بلدم و نه به آن تمایلی دارم. روش دوم، طرفداری عملی یا پاسداری از نظام با هشدار نسبت به اموری است که مردم را از نظام دور می کند و من قصدم انجام چنین کاری بود. (چندین مقاله نوعا انتقادی از رفتار مسئولان را هم که سال گذشته در سایت تابناک منتشر کردم بر اساس همین احساس وظیفه بود و خوشبختانه مورد سوء استفاده جناحی واقع نشد). البته تردیدی نیست که ظلم به نظام که ظلم به دهها میلیون نفری است که برای آن از جان مایه گذاشته اند از ظلم به افراد بزرگتر است. ولی این را هم باید توجه داشت که ظلم به نظام نتیجه اش لزوما قربانی شدن مردم در جنگ نرم نیست چون نظام، دستگاههای تبلیغی و امکانات فراوان برای دفاع از خود و تبیین مسائل در اختیار دارد، اما ظلم به مردم اگر با آن برخورد قانع کننده صورت نگیرد نتیجه اش هزاران و گاهی میلیونها قربانی در جنگ نرم و جنگ تسخیر اذهان است.
* پس در آن زمان به دنبال بیان موضع شخصی دربارۀ انتخابات نبودید. اما اکنون اگر بخواهید سران معترضان را خطاب قرار دهید چه توصیه ای به آنها می کنید؟
خدای ناکرده اگر ضد انقلاب به قدرت برسد میان آقایان کروبی و شریعتمداری تفاوتی قائل نیست و هر دو را از یک دار خواهد آویخت. . |
- من اساسا سیاسی نیستم ولی با توجه به شرایط کشورچند جمله عرض می کنم زیرا به نظر من سی و یکمین سال انقلاب از جهاتی غمبارترین سال برای همه دوستداران انقلاب است. هرگز چنین اتحادی – گر چه ناپایدار - میان ضد انقلاب، از کوموله و منافق گرفته تا سلطنت طلب و توده ای بر علیه انقلاب اسلامی نبوده و تا کنون چنین به وجد نیامده بودند. خدای ناکرده اگر ضد انقلاب به قدرت برسد میان آقایان کروبی و شریعتمداری تفاوتی قائل نیست و هر دو را از یک دار خواهد آویخت.
اگر سران معترضین انتخاباتی بگویند بحث حق شخصی مطرح نیست که بگذریم، مساله حق مردم است و به قول خودشان «بر سر پیمانی که با مردم بسته ایم ایستاده ایم» در جواب باید گفت: برای این مردم، سرمایه ای بالاتر از این انقلاب نیست. این چه نوع پیمان و میثاق با مردم است که دارید بزرگترین سرمایه شان را از آنان می گیرید؟! |
بگذارید با ادبیات خود سران معترضان صحبت کنم. هر وقت از آنان خواسته می شود مواضع خود را تصحیح کنند می گویند در اینجا بحث حق شخصی مطرح نیست که بگذریم، مساله حق مردم است و به قول خودشان «بر سر پیمانی که با مردم بسته ایم ایستاده ایم». در جواب باید گفت: برای این مردم، سرمایه ای بالاتر از این انقلاب نیست. این چه نوع پیمان و میثاق با مردم است که عملا دارید بزرگترین سرمایه شان را از آنان می گیرید؟! من گمان نمی کنم که سران معترضان در اینکه انقلاب و نظام از رفتار و گفتار آنان آسیب جدی دیده تردید داشته باشند، اما نکته قابل تأمل در اینجا این است که یکی از عواملی که نمی گذارد این افراد عملکرد خود را تصحیح کنند برخوردهای بولدوزری و غلط به ویژه در اوایل ماجرا توسط افراطیون با آنان بوده و کم کم آنها را به این نقطه رسانده است.
*منظورتان از برخوردهای بولدوزری چیست؟
گاهی برخلاف فرمان هشت ماده ای امام و نیز تأکید رهبر انقلاب بر جذب حداکثری، بنای اولیه برای کمک به افراد در تبیین حرفش یا تصحیح اشتباهش و نهایتا جذب او نیست. بلکه یک دفعه از همۀ جهات مربوط و نامربوط مورد حمله قرار می گیرد. انتقادش تحریف می شود، مسائل راست یا دروغ خانوادگی اش رسانه ای می شود و .... این نوع برخورد یک خدمت مجانی و مشتری جمع کردن برای امثال بی بی سی است . |
مثال دیگر برای برخوردهای بولدوزری این است که حرفهای کفرآمیز و مشمئزکننده اخیر درباره قرآن و امام زمان (عج) را به همه اصلاح طلبان نسبت داده بگوییم هر که اصلاح طلب است کارش در نهایت به اینجا می کشد. |
نمی شود نام اصلاح طلبانی که شرکت در مناظره را نپذیرفته اند اعلام شود اما دلیل عدم شرکت آنها اعلام نشده و به نحوی با آبرویشان بازی شود. این در حالی است که متجاوزان به عنف و مفسدان کلان اقتصادی خیالشان جمع است که آبرویشان در رسانه ملی محفوظ است! |
* در مورد جمله اخیر ؛ یعنی قربانیان جنگ نرم لطفا توضیح بیشتری بدهید؟
تکیه جامعه مدنی روی حقوق مردم است. آیا مکتبی بیش از اسلام به طور مستدل و معقول و متناسب، بر حقوق مردم تکیه کرده است؟ اگر در جوامع غربی حق انتقاد مردم از حکومت را به رسمیت می شناسند، امیرالمؤمنین در خطبه 34 بالاترش را می گوید یعنی انتقاد از خودش را که معصوم است جزو «حق خود بر مردم» می داند. |
بسیاری از کسانی که به آقای خاتمی رأی دادند سرخوردگان از ادبیات برخی مدافعان نظام بودند که از آنها جز "نظام، نظام و نظام" چیزی نشنیده بودند. در لزوم حمایت تمام قامت از نظام تردیدی نیست اما با این نحو دفاع یکطرفه بسیاری فکر کردند حال که در اسلام حقوق مردم بسیار فرعی است پس برویم از دستاوردهای غرب بهره ببریم! |
اگر دوست نداریم مفاهیم غربی در ذهنها حاکم شود باید برخوردهای تفکیکی وغربالی را جایگزین برخوردهای بولدوزری کنیم. در جای خود باید با قاطعیت رفتار شود اما در نظام اسلامی هیچکس نباید ظلم ببیند. |
امروزه چرا اگر کسی به هر دلیل سیاسی دستگیر شود دیدار با خانواده اش ذنب لایغفر و یا لااقل امری جنجال آفرین است؟ آیا به صرف دستگیر شدن پدر ، بقیه خانواده باید طرد شوند و کسی به ملاقات آنها نرود؟ آیا این یک روال اسلامی است؟ البته گاهی افرادی این عمل اسلامی را با اغراض سیاسی انجام می دهند اما اگر از همه جناحها به دیدار این خانواده ها بروند لااقل امید این می رود که فرزندان آن زندانی با انقلاب مشکل کمتری پیدا کنند.
* از سران معترضان و امثال آنان که بگذریم، به نظر شما چرا برخی خواص که باید موضع روشن تری در دفاع از نظام و رهبری انقلاب داشته باشند امروز سکوت می کنند؟
امروز عده ای تعابیر رهبر انقلاب را تفسیر به رأی می کنند. چنین القا می کنند که پرهیز از «دو پهلو» حرف زدن یعنی تمجید مطلق از جناح آنها و چشم بستن بر هرگونه کاستی و پرهیز از هرگونه انتقاد. اگر چنین است آیا وقتی رهبری فرمودند "جنایاتی صورت گرفت"، موضع ایشان دو پهلو شد؟! دو پهلو یعنی مبهم، نه دو جانبه. |
امروز عده ای تعابیر رهبر انقلاب را تفسیر به رأی می کنند. چنین القا می کنند که پرهیز از «دو پهلو» حرف زدن یعنی تمجید مطلق از جناح آنها و چشم بستن بر هرگونه کاستی و پرهیز از هرگونه انتقاد. اگر چنین است آیا وقتی رهبری فرمودند "جنایاتی صورت گرفت"، موضع ایشان دو پهلو شد؟! دو پهلو یعنی مبهم، نه دو جانبه.
به نظر من دفاع کسی از نظام و رهبر انقلاب در قشر مردد منشأ اثر است که بتواند در کنار حمایت مثلا انتقاد کند که چرا با متهم اصلی کهریزک برخوردی صورت نمی گیرد؟ چرا از رسیدگی به حادثه ای که دل رهبری را خون کرد (حمله به کوی دانشگاه) خبری نشد؟..اگر خواص در کنار حمایت از نظام نتوانند انتقاد کنند اساسا حمایتشان تأثیری ندارد و چون این نقدها فورا با تخریب مواجه می شود ترجیح می دهند وارد میدان نشوند. |
بدون تبعیت از رهبر انقلاب نمی توان انقلاب را از گردنه ها عبور داد ، نقش رهبری در جلوگیری از افراطیون دو طرف کلیدی بوده و هست. یکی جریان ضد انقلاب که کمر به نابودی انقلاب بسته و دیگر جریانی که برای جان مردم به اندازه جان پشه هم بهایی قائل نیست و فقط نظام نظام می کند !
-من به صراحت می گویم که بدون تبعیت از رهبر انقلاب نمی توان انقلاب را از گردنه ها عبور داد. اما شما ببینید افراطیون به خاطر همین چند انتقاد با همین مصاحبه چگونه برخورد می کنند. آن وقت خواهید فهمید خواص چرا ساکتند. (البته به نظر بنده تعریف خواص باید دقیق تر مطرح شود و من خود را جزو خواص نمی دانم). اگر هتاکان کنترل شوند خواص به سخن می آیند.
نقش رهبری در جلوگیری از افراطیون دو طرف کلیدی بوده و هست. یکی جریان ضد انقلاب که کمر به نابودی انقلاب بسته و دیگر جریانی که برای جان مردم به اندازه جان پشه هم بهایی قائل نیست و فقط نظام نظام می کند و شاید کشته شدن سه نفر به جای صد نفر در کهریزک را مظهری از رأفت نظام می داند! باز همین که این افراد افراطی، خود رهبر معظم انقلاب را در خط رهبری می دانند باید خدا را شاکر بود!!
* آیا عدم ایفای نقش صریح از سوی برخی خواص ، ناشی از عدم بصیرت آنها نیست؟
-این بستگی دارد به اینکه کدام خواص مورد نظر باشند. عدم مشارکت خواص تک علتی نیست. گاهی مسئله نداشتن بصیرت است ولی در بیشتر موارد مانع اصلی عکس العمل هتاکان است. این را هم باید اضافه کنم که گاهی اگر بصیرت نیست نباید همیشه همه علت را در درون خواص جستجو کرد. بصیرت همیشه توصیه کردنی نیست بلکه گاهی پدیدآوردنی است زیرا بعضا این عملکردهاست که تشخیصها را عوض می کند. (مرحوم دکتر آیتی در کتاب «بررسی تاریخ عاشورا» دربارۀ اینکه چطور تشخیص یک انسان عوض می شود بحث خوبی دارد.)
* تکلیف افراطیون ضد انقلاب و مخالف روشن است. اما بر اساس دسته بندی شما ، چرا برخی با شعار دفاع از انقلاب و ولایت ، دست به اعمال افراطی می زنند؟
ما "اخلاق دفاع از نظام" را تبیین نکرده ایم. برخی افراد مخلص و آماده جان دادن برای نظام، بعضا نمی دانند کجا جای قاطعیت و کجا جای محبت است. فکر می کنند همیشه هر چه شدیدتر برخورد کنند به صواب نزدیکتر و مؤثرتر است. |
* مهر: در آستانه 22 بهمن قرار داریم. برای اتحاد بیشتر میان مردم و برگزاری باشکوهتر راهپیمایی چه پیشنهادی دارید؟
متأسفانه اکثر رسانه ها فقط بخشی را که مطابق اهداف جناحی شان است نقل می کنند و طبیعی است یک فرد غیرجناحی دوست ندارد که به نفع یک جناح مصادره شود. انصاف در نقلها فضا را آرام می کند. |
من با تعبیر «ساختارشکن» موافق نیستم زیرا نوعی بزرگ کردن دشمن است. البته دشمن قصدش ساختارشکنی است اما «ساختار» انقلاب و نظامی که در دل میلیونها عاشق جان برکف، ریشه دارد با شعارهای یک عده خاص و معلوم الحال «شکسته» نمی شود. |
یکی از عواملی که بسیاری از افراد مخصوصا در این روزها از مصاحبه پرهیز دارند این است که متأسفانه اکثر رسانه ها فقط بخشی را که مطابق اهداف جناحی شان است نقل می کنند و طبیعی است یک فرد غیرجناحی دوست ندارد که به نفع یک جناح مصادره شود. انصاف در نقلها فضا را آرام می کند. امیدوارم اگر رسانه هایی قصد پرداختن به این مصاحبه را دارند به خلاصه ای از همه نکات اصلی – که ان شاء الله برادران خبرگزاری مهر زحمت تهیه آن را می کشند - فارغ از گرایشهای سیاسی خود اشاره کنند.
نظر شما