به گزارش خبرنگار مهر، در شامگاه 20 دی ماه 88 اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت پس از گذشت 7 ماه از آغاز به کار دولت دهم، اعلام کرد که "محمدرضا رحیمی و شمس الدین حسینی سخنگویان دولت در دو حوزه سیاسی فرهنگی و اقتصادی به طور مجزا اطلاع رسانی خواهند کرد."
با اعلام رسمی این خبر ، افکار عمومی و رسانه ها اینگونه تصور کردند که از این پس می توانند به طور کافی و وافی در جریان اهم اخبار و موضوعات و نوع خدمات رسانی دولت خدمتگزار به خود قرار بگیرند ، اما تا کنون تنها یکی از سخنگویان دولت در تاریخ 11 بهمن نشستی را با تعدادی از خبرنگاران ، آنهم از چند رسانه گزینش شده برگزار کرده است .
هرچند عرصه سخنگویی دولت در دولت های پیشین تنها یک تریبون داشت و در دولت دهم شاهد یک اقدام مثبت و معرفی دو سخنگو جهت اطلاع رسانی اقدامات دولت به مردم هستیم، اما نکته قابل توجه این است که این سخنگویان از زمان انتصاب تا کنون به چه میزان به اطلاع رسانی پرداخته اند . چرا بسیاری از رسانه های داخلی و حتی خارجی فعال در کشور که می توانند بازگو کننده اقدامات دولت در میان اقشار مختلف مردم ایران و جهان باشند از حضور در تنها جلسه سخنگویی برگزار شده حذف شده اند، در حالیکه در دولت های پیشین و حتی برهه هایی از دولت نهم ، سخنگوی دولت هر هفته در جمع خبرنگاران مطبوعات و رسانه های داخلی و خارجی حاضر می شد و پاسخگوی سئوالات بود.
چندی پیش علی اکبر جوانفکر مشاور سابق مطبوعاتی رئیس جمهور در پاسخ به این سئوال که چرا دولت دهم بعد از گذشت ماه ها از آغاز به کار هنوز سخنگو ندارد و بخش عمده خبرنگاران رسانه های داخلی از مصاحبه با وزیران و رئیس جمهور در معدود مصاحبه های آنان منع شده اند، این گونه توضیح داد که " در مدت همین چند ماه از تشکیل دولت دهم در پایان جلسات استانی هیئت دولت، معاون اول رئیس جمهور در جمع خبرنگاران حضور یافته و درباره تصمیمات دولت ، اطلاع رسانی کرده است. "
وی ادامه داد: "تجربه نشان می دهد که خبرنگاران روزنامه ها وبرخی از خبرگزاریها در مواجهه با اعضای هیئت دولت به طرح سئوالات پیش پا افتاده وغیرمرتبط بامسائل واقعی جامعه می پردازند، این خبرنگاران اغلب هم پرسشهایی را مطرح می کنند که سبب می شود اذهان مقامات ومسئولان کشور و افکار عمومی از مسائل اصلی جامعه منحرف گردد. انتظار می رود که رسانه ها سطح کار خود را ارتقاء دهند وبه نحوی عمل کنند که خبرنگاران وگزارشگران آنها بتوانند با تسلط به مسائل اساسی در حوزه خبری خود پرسشگر وجوینده پاسخ های مناسب برای مشکلات واقعی جامعه باشند."
به هر صورت همانگونه که همه به آن واقفند دولت نهم و دهم بنای عمل خود را خدمت بی وقفه و بی منت به مردم قرار داده است اما آیا خود دولتمردان هم از این شیوه اطلاع رسانی در انعکاس خدماتی که برای مردم انجام داده اند راضی هستند و خود این روش را می پسندند ؟ آیا رئیس محترم دولت از عملکرد افرادی که سرپرستی و یا مسئولیت اداره اطلاع رسانی را در دولت بر عهده دارند ، راضی است و آیا آنان با برنامه ریزی های خود توانسته اند "ضعف اطلاع رسانی" را به نقطه قوت بدل نمایند؟
به راستی شرط اساسی مطلع شدن عموم از خدمات و اتفاقاتی که در درون دولت در حال وقوع است، مگر چیزی به غیر از "بیان" آنهاست؟
دولت محترم معتقد است که خدمات بسیاری را برای مردم انجام داده و خواهد داد، شکی در این نیست، اما این خدمات به خوبی اطلاع رسانی نمی شود. از سوی دیگر با وجود حضور دو سخنگو در دولت دهم گاه مشاهده می کنیم که این زحمت به گردن رئیس محترم دولت می افتد به گونه ای که رئیس جمهور خود برای بیان پاره ای از مطالب علیرغم داشتن فعالیتهای بسیار و سنگین هر از چند گاهی به طور مستقیم و البته یک طرفه در برنامه تلویزیونی با مردم سخن می گوید. این شرایط به گونه ای است که یکی از مشاوران رئیس جمهور گفته است که "احمدی نژاد به تنهایی خود یک رسانه است".
با وجود فعالیتهای بسیار رئیس جمهور و سخن گفتن های مستقیم وی با مردم ، به واقع حضور دو سخنگو در دولت چه معنایی پیدا می کند؟ آیا رسم سخنگویی " سخن نگفتن" است و یا ضوابط و شرایط دیگری بر این مقام و پست مترتب است؟
شاید طرح این موضوع از زبان افکار عمومی اینگونه شایسته تر باشد که با توجه به گلایه مندی اعضای دولت از این موضوع که همه خدمات دولت به اطلاع مردم نمی رسد، چرا اکنون که دولت صاحب دو سخنگو است، حتی ظرفیت های قبلی آنان نیز به کار گرفته نمی شود؟
به واقع ، رسانه ای که از پوشش اخبار دولت و دسترسی به سخنگویان محروم می شود - و البته این خود موضوعی خلاف قانون اساسی ، قانون مطبوعات و ابلاغیه ها و اظهارات رئیس جمهور است- پاسخ سوال خود را از کجا بیابد ؟ و چگونه می تواند خدمات دولتهای نهم و دهم را بدون اطلاع یافتن صحیح و به موقع و استفاده از همه ظرفیتها در اختیار عموم قرار دهد و همگان را از آن آگاه کند؟ در مقطعی که رسانه های بیگانه و فرصت طلبان درصدد سوء استفاده از شرایط و وارونه جلوه دادن موفقیتهای نظام جمهوری اسلامی ایران هستند ، به راستی آیا این تامل و تاخیر جایز است؟
علاوه بر اینها کشور در حال حاضر در یک برهه اساسی تصمیم گیری برای تعیین سرنوشت بودجه سال 89 وبرنامه پنجم توسعه قرار دارد، در چنین شرایطی آیا عدم حضور سخنگویان دولت در عرصه اطلاع رسانی و پاسخگویی به سوالات مهم جامعه به دامنه مجهولات و به تبع آن به شابعات دامن نمی زند و افکار عمومی را به دیگر منابع اطلاع رسانی سوق نمی دهد؟
آیا بهتر نیست در این برهه حساس علاوه بر وحدت و سختکوشی همه گوش به زنگ باشیم و ضمن پوشاندن هوشمندانه خلاء ها ، با اطلاع رسانی به موقع و رفع ابهامات، مانع سوء استفاده رسانه های بیگانه از فضای داخلی کشورمان شویم؟
نظر شما