اثر خسرو خسروجردي
حسين خسروجردي به خبرنگار هنري " مهر " گفت : تصور هر انساني نسبت به فضايي كه نديده است، هنگامي كه با آن از نزديك مواجه مي شود متفاوت است . من بعد از ديدن بينال ونيز از نزديك متوجه شدم آنچه در بينال ونيز مي گذرد با آنچه در تفكر من بود متفاوت است . دليل عمده اش اين تصور تازه بي برنامه بودن ايتاليايي ها براي نمايشگاهي با اين وسعت است . به نظر مي رسد ايتاليايي ها فقط اين امكان را بوجود مي آورند كه نقاشان معاصر جهان دور هم جمع شوند و به تبادل نظر بپردازند . اما اين موضوع كه اين هنرمندان تا چه حد محق به حضور در اين بينال هستند نياز به حساسيت هاي بيشتري دارد كه در ونيز شاهد آن نبوديم .
وي گفت : من احساس كردم كه بينال ونيز با توجه بيش از حدي كه به نسل جوان و كم تجربه از خود نشان مي دهداشتباه بزرگي مرتكب شده است . برخي هنرمندان جوان كه توانايي حضور در سطح حرفه اي را نداشتند دراين بينال به ارائه آثاري پرداخته بودند كه غالبا سطحي و شتابزده بود.
وي تاكيد كرد : با وجودي كه دربينال ونيز به بخش جوانان نسبت به بخشي كه درآن آثار حرفه اي ها به نمايش در آمده بوداهميت بيشتري داده مي شد، آنچه در اين بخش به نمايش درآمد بيشتر شبيه يك نمايش ظاهر پسند بود. بينال ها عرصه رقابت تنگاتنگي هستند كه درآن ها هنرمندان به بررسي سطح فرهنگ كشورهاي مختلف مي پردازند ولي در ونيز اين امكان براي افرادي كه خودشان به طور مستقل با بينال ارتباط برقرار كرده بودند بيشتر فراهم بود و آنها نيز در قالبي آنارشيستي به ارائه آثاري پرداخته بودند كه در اثر تداخل وحشتناك صوتي تصويري فضايي غير قابل تحمل پديد آورده بود .
خسروجردي در ادامه گفت : من وقتي از نمايشگاه هنر مفهومي خودمان بيرون مي آمدم راضي تر ازبينال ونيز بودم . در ونيز شاهد يك افراط و تفريط وحشتناك بودم . هرچند انتظار داشتم در آنجا آثاري بسيارهنرمندانه ببينم اما متاسفانه تعداد اينگونه آثار بسيار كم بود . يك هنرمند يهودي به نظرم اثري بسيار خوب ارائه كرده بود. همچنين هنرمند ديگري از استراليا اثر قابل توجهي داشت . غرفه لوكزامبورگ هم قابل توجه بود اما در اين ميان غرفه ما بهترين بود و استقبال زيادي از آن شد .
وي در ادامه به خبرنگار هنري "مهر" گفت : فكر مي كنم بايد از بينال ونيز درس بگيريم تا سمت و سوي هنرهاي تجسمي مشخص شود . ابزار جديد بايد با دقت و با تكيه بر پيشينه هنرمند بكار گرفته شود . من خودم از كامپيوتربراي نقاشي استفاده مي كنم . ابزارهاي جديد خود را به زندگي ما تحميل مي كنند و بايد كاربرد آنها را بياموزيم ، اما در اين راستا بايد به پيشينه خود نيز توجه كنيم . استفاده سطحي و شتاب زده از اين ابزارها عاقبت خوشي ندارد . اين كار همانند توجهي است كه به هنر آبستره شد . آبستره راه را باز كرد تا هنرمندان بدون دانستن مباني هنري دست به نقاشي بزنند ، رويكرد امروزي اروپا به هنر مفهومي نيز از همين دست است . بايد مرزبندي هنرها را به خوبي بشناسيم . من خود را همانند فوتوريست ها كه به نقد جريان بينال ونيز پرداخته بودند نمي دانم بلكه انتظار دارم بينال ونيز با تشخيص دقيق تر بر پا شود زيرا خيلي از مردم دنيا انتظار دارند اين بينال بعد از صد سال خطا هاي مدرسه اي نداشته باشد .
نظر شما