پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۱ شهریور ۱۳۸۳، ۱۲:۲۸

به بهانه توجه باليوود به احياي تاريخ سينماي هند :

ساماندهي آثار تاريخ سينما ضرورتي كه احساس نمي شود

خبرگزاري "مهر" - گروه فرهنگ و هنر:همه آنچه ملتي را در دريافت شناخت از خود ياري مي كند ميراث فرهنگي است . افراد ، اسناد، وقايع ، آثار هنري ، ابنيه تاريخي و عكس ها ما را با خودمان آشنا مي كند اما در اين ميان سينما تحولي جدي در ثبت تاريخ ايجاد كرده است .

 سينما يعني هر آنچه مي تواند بر پرده عريض سالن تاريك نقش ببندد .  اهميت اين پديده سال هاست در كشورهاي مختلف دنيا به اثبات رسيده است .
كشورهاي صاحب صنعت سينما كه براي  تحقيق اولويت ويژه اي قائلند  پس ازجان گرفتن  سينما از اين پديده قرن بيستمي به عنوان ابزاري براي حفظ اسناد تاريخي بهره بردند . ابزاري كه به مراتب قابل اعتنا تر از كاغذ ، نوار هاي صوتي ، نقشه ، سفرنامه ها ، بيوگرافي ها و... بود و مي توانست جاي همه اين روش ها را يك تنه پر كند ، زيرا تمامي اين عناصر را در خود داشت .
هر فيلم سينمايي كوتاه ، بلند ، داستاني ، مستند يا تجربي علاوه بر اهميت هنري در كمترين تاثير مي تواند در قالب خود عناصري از وضعيت فرهنگي ، توانايي تكنولوژيك ، سليقه ، علاقه اجتماعي و بسياري از شناسه هاي  كشور توليد كننده در يك مقطع زماني را براي سال هاي متمادي حفظ كند . 
 يك  اثر سينمايي كه نماهايي از داخل منازل ، خيابان ها ، مردم ، ادارات  و مفاهيمي از مناسبات اجتماعي و فرهنگي را در خود دارد پس از گذشت  50 سال  به سندي از تاريخ ملي كشور تبديل مي شود . حال اگر اين فيلم خود نيز به لحاظ تاريخي اهميت داشته باشد ، داراي ارزشي دوچندان مي شود .
همانطور كه در گزارش "مهر " آمد  باليوود در پي رنگي كردن آثار تاريخ سينماي  هند است تا به اين طريق علاوه براحياي اين فيلم ها مخاطبين امروز سينما را به تماشاي آن ها تشويق كند . اين  رويكرد در كشورهاي صاحب صنعت سينما تازگي ندارد ولي  گويي در كشور ما پديده اي دور از ذهن و دسترس است . 
بي توجهي مسئولين سينمايي به احيا و عرضه اين آثار مسئله اي ست كه هر از گاهي به واسطه  بهانه اي به مسئله  روز بدل مي شود . تاريخ سينماي ايران شاهد ظهور فيلم هاي بيشماري ست كه داراي هر دو ويژگي تاريخي برشمرده هستند . فيلم " حاجي آقا آكتور سينما " از جمله اين فيلم هاست . فيلمي كه چندي پيش بهانه تازه شدن اين زخم فراموش شده بود . نخستين گام هاي سينماي داستاني ايران با اين فيلم برداشته شده است . حاجي آقا آكتور سينما، تنها فيلمي از آوانس اوگانيانس است كه طي سالها به طور كامل حفظ شده است و اكنون نسخه هايي از آن در فيلمخانه ملي ايران نگهداري مي شود. اين فيلم تقابل سينما با سنت را به تصوير مي كشد و به همين خاطر وامدار بخش عمده اي از فرهنگ سال هاي دور است .


اين اثر تاريخي مدت ها از نظر علاقمندان  سينما و محققين  دور ماند .  كپي قديمي فيلم در سال 1355 به وسيله جمال اميد محقق سينمايي نزد حبيب الله مراد پيدا شد و در اختيار فيلمخانه ملي قرار گرفت. در طي سالهاي گذشته تنها در يك اكران محدود ، جمعي از اعضاي فيلم خانه ملي توانستند آن را به روي پرده سينما تماشا كنند . صد سالگي سينماي ايران بهانه ايجاد چنين امكاني شد . اكران اين فيلم در هفته ارامنه و سينماي ايران  بهانه اي شد تا موضوع حفظ فيلم هاي تاريخ سينما بارديگر مورد توجه قرار گيرد .  
  پس از گذشت حدود 70 سال اين فيلم قديمي ايراني در هفته فيلم ارامنه و سينماي ايران به شيوه نمايش فيلم هاي صامت، همراه با موسيقي زنده به نمايش درآمد. كاري كه شايسته است همواره توسط  تنها نهاد دولتي متولي نگهداري فيلم هاي سينماي ايران و منتخب فيلم هاي خارجي در ايران  صورت پذيرد . اما نسخه مورد نظر در آخرين ساعت پيش از اكران به دست متوليان موزه سينماي ايران رسيد . اين تاخير در كنار همراهي يكي از كارمندان فيلم خانه ملي به عنوان مامور محافظت از اثر و جابجايي پرده هاي فيلم همچنين معكوس شدن ميان نويس ها و جابجايي پرده هاي فيلم  زمينه اعتراض مسئولين موزه سينماي ايران را فراهم آورد . در پي اين اعتراض كه در جمع علاقمندان سينما و نمايندگان رسانه هاي گروهي مطرح شد روابط عمومي معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري وزارت ارشاد نيز جوابيه اي ارائه كرد . بررسي اين دعوي به ظاهر ساده آشكارا نشان از تغير ماهيت عمل وجابجايي  امور دارد .
كامران ملكي مدير امور ارتباطات رسانه اي موزه سينما در شب اكران فيلم  با اشاره به اهميت فيلم "حاج آقا آكتور سينما" گفت: اين فيلم جزو ميراث فرهنگي ما است. اما مي بينيم كه هيچ تلاشي براي مرمت آن  صورت نگرفته است. در خبرها خوانده بودم كه اين فيلم در خارج از ايران نمايش داشته؛ واقعا باعث تعجب است كه چطور فيلمي با اين كيفيت را براي خارجي ها نمايش داده اند. در حالي كه "حاج آقا آكتور سينما" از ميراث تصويري ما است. و...
اين اعتراض نماينده  مركزي كه پيگير حفظ ، نگهداري و عرضه تاريخ سينماي كشورمان است چندان بي راه نيست ،  واكنش مسئولين دولتي نيز در اين ارتباط تازگي ندارد ؛ پاك كردن صورت مسئله ، تغيير موضوع مورد مناقشه و فراموشي اصل ماجرا پس از چند روز جنجال .  
در پاسخ روابط عمومي معاونت سينمايي كه فيلمخانه ملي يكي از فعاليت هاي زيرمجموعه آن است ، با ادبياتي قابل توجه  به جاي همراهي با معترضين و تلاش براي رفع نواقص آمده است : خيلي پيش‌تر از آنكه موزه سينما تشكيل شود و مدير دفتر ارتباطات رسانه‌اي موزه سينما فيلم “حاجي آقا ـ آكتر سينما را “جزو ميراث‌ فرهنگي ما” بداند“ و “اميد” داشته باشد كه در طول ‌70 سال اخير فيلم مورد نظر مرمت و بازسازي شود، فيلمخانه ملي ايران ضمن بيشترين مراقبت و توجه در حفظ و نگهداري اين فيلم منحصر به فرد و براي جلوگيري از نمايش و فرسودگي، نسخه اصلي آن، كپي‌هاي متعددي از اين فيلم را بر روي پزيتو ‌35 ميليمتري چاپ كرد تا براي استفاده در اختيار محققان و دانشجويان علاقمند قرار بگيرد. ضمنا با دسترسي به “اينترنگاتيو“ از اين فيلم، چند كپي با كيفيت ديگر از فيلم “حاجي آقا - آكتر سينما” تهيه شد كه نخستين بار  در برنامه‌هاي بزرگداشت صدسالگي سينماي ايران توسط فيلمخانه ملي ايران براي اساتيد، دانشجويان و محققان و اهالي مطبوعات و سينما و ساير علاقمندان در سينما صحرا محل برگزاري نمايش‌هاي هفتگي فيلمخانه ملي ايران به نمايش درآمد.

مخاطبين برنامه نمايش فيلم هاي فيلمخانه ملي به خوبي از كم و كيف نگهداري اين فيلم ها آگاهند . تغيير رنگ ، رنگ پريدگي ، ريختگي تصوير و صدا، پلان ها و سكانس هاي حذف شده  غالبا كليدي  ،عمده نواقص نگهداري نامطلوب فيلم هايي كه اغلب منحصر به فرد و بي همتا هستند را تشكيل مي دهد .

حال اگر مدير دفتر ارتباطات رسانه‌اي موزه سينما اعلام مي‌كند كه ”چرا به اين فيلم توجه نمي‌شود، چرابه آثار بصري ما بي‌توجهي مي‌شود، بايد اين فيلم‌ها در دسترس باشند تا دانشجويان سينما، محققان، نويسندگان و فيلمسازان از آن استفاده كنند” به ايشان يادآوري مي‌كنيم كه اگر فيلمخانه ملي ايران توجهي به آثار بصري نداشت و در حفظ و مرمت و نگهداري آنها نمي‌كوشيد، قطعا موزه سينما با همكاري فيلمخانه ملي ايران قادر به برگزاري ”هفته ارامنه و سينماي ايران“ نمي‌بود. گويا اطلاعي ندارند كه فيلمخانه به جز فيلم “حاجي آقا - آكتر سينما” بخش‌هايي از چهل فيلم مهم تاريخ سينماي ايران را دراختيار نماينده موزه سينما قرار داده كه با استفاده از اين فيلم‌ها مراسم شب‌هاي “ساموئل خاچيكيان، آربي آوانسيان“ بازيگران ارمني، موسيقي فيلم و مانند اينها برگزار شده است. آيا دست‌اندركاران موزه سينما از خود پرسيده‌اند كه اگر فيلمخانه ملي به آثار بصري اين مرز و بوم توجهي نمي‌كرد، دست كم بخش‌هايي از همين چهل فيلم - با اين كيفيت مطلوب - چه گونه در اختيار آنها قرار مي‌گرفت. و...
درواقع به نظر مي رسد اين جوابيه ارتباط چنداني به وضعيت فعلي فيلم هاي تاريخ سينما در انبارهاي غير استاندارد فيلمخانه ندارد . افتخاراتي كه در اين بخش از جوابيه و ديگر بخش هاي آن مورد اتكا قرار گرفته به نوعي شرح وظايف فيلمخانه ملي ست و عملي شدن بخش كوچكي از آن ها جاي مباهات ندارد . ضمن اينكه جمع آوري و طبقه بندي اين آثار به سال هاي دور مربوط مي شود .  همچنين دليل نگهداري فيلم طبق نسخه معيوب بدست آمده از جمله دلايلي ست كه رويكرد غير منطقي مركز پاسخ دهنده را روشن مي سازد . رسمي كه پيش از اين سابقه نداشته . 

انكار اين همه نقص كه هرهفته به روي پرده مي رود به نظر غير ممكن مي رسد . در مقابل شايد انكار نواقص به مراتب از قبول و رفع آن ها ساده تر است . اما نتيجه اين انكار نابودي چيزي ست كه ديگر هرگز قابل بازيافت نيست .

نبايد فراموش كنيم كه اين معضل تنها گريبان فيلم حاجي آقا آكتور سينما را نگرفته بلكه وضعيت مشابه آثار ديگر نشان مي دهد عمر تاريخ سينماي ايران ثبت شده برنوار هاي سلولوئيد  ديگر به جهان نيست مگر آنكه اقدامي سريع و كارشناسانه وضعيت موجود را تغيير دهد .
مخاطبين برنامه نمايش فيلم هاي فيلمخانه ملي كه هر هفته  آثار تاريخ سينماي ايران و جهان را در سينما صحرا به تماشا مي نشينند به خوبي از كم و كيف نگهداري اين فيلم ها آگاهند . تغيير رنگ ، رنگ پريدگي ، ريختگي تصوير و صدا، پلان ها و سكانس هاي حذف شده  غالبا كليدي  ،عمده نواقص نگهداري نامطلوب فيلم هايي كه اغلب منحصر به فرد و بي همتا هستند را تشكيل مي دهد .
انكار اين همه نقص كه هرهفته به روي پرده مي رود به نظر غير ممكن مي رسد . در مقابل شايد انكار نواقص به مراتب از قبول و رفع آن ها ساده تر است . اما نتيجه اين انكار نابودي چيزي ست كه ديگر هرگز قابل بازيافت نيست .
آنچه در گذشته به عنوان فعاليت فيلمخانه ملي شناخته مي شد نيز به نظر حاصل توجه و تلاش افراد حاضر در اين بخش بود و كمتر به سيستم و مديريتي تعريف شده و هدفمند وابسته است . 
شايد در زماني كه  ابنيه ، اشيائ وحتي مهمترين شهرهاي تاريخي كشورمان در اثر كم توجهي مورد تعرض و تخريب روزافزون قرار مي گيرند سخن از حفظ فيلم هاي تاريخ سينما ساده انگاري باشد ولي تلخي سكوت در اين زمينه و بي توجهي نسبت به حفاظت از ميراث فرهنگي يك ملت طعمي ست كه هرگز فراموش نمي شود . حفظ تاريخ سينماي ايران مسئله اي نيست كه وابسته به زمان خاصي باشد توجه به اين امر در هر زماني شايسته است . اما گويا ساماندهي آثار تاريخ سينما ضرورتي كه هنوز از سوي مسئولين به خوبي درك  نشده است . تاريخ سينماي ايران اسنادي از قرن معاصر را پيش رو قرار مي دهد . اين تاريخ علاوه بر ماهيت  ارزشمند خود در آشنايي با سينماي كشور تاريخ يك ملت را در خود پنهان كرده است ، پس ارزش توجه بي دريغ را دارد .   
 
 












  

کد خبر 105752

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha