به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، کورش کمالی سروستانی پیش از ظهر چهارشنبه در جریان سخنرانیهای علمی یادروز سعدی افزود: غزلیات سعدی جایگاه ویژهای در میان سرودهها و نوشتههای او دارد، این غزلها تراوش روح بزرگ و شاعرانه متفکری است که بوستان و گلستان را آفریده و در آن دو اثر با تکیه بر حکمت نظری و حکمت عملی به سیر آفاق و انفس پرداخته و میتوان در غزلهایش حاصل تلفیق پرشگون نتایج نظری و عملی این دو اثر را در قلمرو جمال و کمال دریافت.
وی ادامه داد: ساختار شعر غنایی در اوایل قرن ششم هجری (دوازدهم میلادی) شکل گرفت، از این زمان است که حماسهسرایی و یا داستانهای قهرمانی جای خود را به تدریج به شعر غنایی و بیان احساسات و عواطف فردی میدهد، رونق غزل در ایران با سنایی آغاز میشود و با مولوی و سعدی و حافظ به اوج میرسد.
مدیر مرکز سعدی شناسی تصریح کرد: غزلهای سعدی نیز در قرن هفتم هجری (سیزدهم میلادی)، در زمانی سروده شده که پترارک در ایتالیا سونت میسرود.
کمالی سروستانی گفت: غزل سعدی آمیزه انگیزه و ساحت اندیشه است، سبک او را "سهل و ممتنع" خواندهاند و معنای غزلش را برخی زودیاب یافتهاند اما برخلاف این باور هنوز در تقسیمبندی غزلهای سعدی اجماعی وجود ندارد.
وی اضافه کرد: استادان فروغی و یغمایی غزلهای او را به دو بخش "موعظه و حکمت" و "مغازله و معاشقه" تقسیم میکنند، برخی چون دشتی، پورنامداریان، شمیسا و کاتوزیان آن را عاشقانه و با الهام از تقسیمبندی تاریخی اوج غزل عاشقانه میدانند، برخی چون ضیاء موحد آن را به عاشقانه، عارفانه و پندآموز تقسیم میکنند و کسانی چون دکتر حمیدیان آن را عارفانه، آشکارا عارفانه و آشکارا غیرعارفانه مینامند.
مدیر مرکز سعدی شناسی عنوان کرد: اما همه این تقسیمبندیها بن مایهای مشترک دارد و آن عشق است، این پربسامدترین واژه در ادبیات فارسی که به تنهایی بیش از 500 بار و با ترکیبات عاشق و معشوق و محبوب و... نزدیک به یک هزار بار در غزلیات سعدی تکرار شده است.
کمالی سروستانی توضیح داد: تفاوت نگاه سعدیپژوهان در تفسیر این عشق است و در اصل آن به عنوان دغدغه اصلی در غزل و دیگر آثار سعدی تردیدی ندارند، شاید بتوان بر تقسیمبندیهای گفته شده این نظر را نیز افزود که سعدی شاعر عشق و همه غزلهای او "عاشقانه" است، گاهی این عشق کاملا زمینی، ملموس، دریافتنی و گاهی متعالی، آرمانی و آسمانی است.
وی اظهار داشت: در جهان امروز و براساس نظریههای نوین نقد ادبی این نظریه به باور عمومی رسیده که "متن باز" را تنها مؤلف (نویسنده و شاعر) معنی گذاری نمیکند چرا که پی بردن به نیت قطعی مؤلف نااستوار و خدشهپذیر است و از سوی دیگر خواندن کاری انفعالی و غیر خلاق نیست و هر خواننده، نقشی اساسی در تعیین معنای متن، بازی میکند و به باوری هیچ متنی معنای مطلقی ندارد، معنای هر متن عارضی است یعنی تابعی است از فرهنگ حاکم بر زمان قرائت و نیز اندیشه و توان خواننده در واقع برداشت نسبی هر یک از ما از متن میتواند بخشی از حقیقت را در خود داشته باشد و بر این اساس می توان برداشتهای گوناگون از شکل و درونمایة غزلهای سعدی را که هر کس از نگاه خود یار او شده محترم شمرد و آن را به فال نیک گرفت.
پس از سخنرانی مدیر مرکز سعدی شناسی، با رونمایی از کتابی از انتشارات نوید شیراز، از خاندان فرهنگی مصطفوی، برای چاپ کلیات دیوان سعدی به خط شادروان میرزا محمود ادیب مصطفوی به تصحیح فصیحالملک شوریده شیرازی در سال 1388 تقدیر شد.
نظر شما