پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۹:۵۱

در مراسم بزرگداشت شهوق:

ارتباط محیط‌‌های آکادمیک با زندگی قطع است

ارتباط محیط‌‌های آکادمیک با زندگی قطع است

نصرت الله مسلمیان یکی از مشکلاتی را که چنگیز شهوق را رنج می‌داد و تا امروز هم ادامه دارد، جدابودن محیط‌های آکادمیک با فضای زندگی عادی دانست.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت زنده یاد چنگیز شهوق به عنوان یکی از پیشکسوتان مجسمه‌سازی عصر روز گذشته، 14 اردیبهشت در نگارخانه برگ برگزار شد.

نصرت الله مسلمیان، نقاش، محقق و از دوستان شهوق در مورد این شخصیت توضیح داد: شهوق در سال 1312 بدنیا آمد و در سن 61 سالگی از دنیا رفت. وی جز هنرمندان بسترساز بود. اگر شرایط رشد هنر او را در فاصله سال‌های 1330 تا 1340، بررسی کنیم، می‌فهمیم جز اولین هنرمندان نوگرا بود که سعی می‌کرد مولفه‌های مدرنیسم را مطرح کند.

وی در مورد شرایط دوران شهوق گفت: با توجه به فضای سنتی آن زمان، ارائه کار مدرن یک نوع خطرکردن بود. طرح مجسمه‌هایی که شهوق در آن زمان، ارائه می‌کرد شهامت خاصی می‌خواست یعنی هنرمند باید واقعا به کارش ایمان داشت. شهوق یک هنرمند نوگرا بود و در جامعه‌ای که نوگرایی و مدرن بودن نوعی خطرکردن است، پیشگامان هنر نوگرا سعی می‌کردند سنگرهایی برای هنر نو فتح کنند.

مسلمیان در مورد سختی‌هایی که شهوق برای ادامه کارش در هنر نوگرا انجام داد، عنوان کرد: بخش بزرگی از انرژی یک هنرمند صرف ایجاد شرایطی برای مطرح کردن آثارش می‌شد. شهوق تلاش کرد راهی برای نسل بعد ایجاد کند. حتی کارهای شهوق را روشنفکران آن زمان نیز قبول نداشتند. روشنفکران سطح بالای آن زمان در برخورد با او با بی‌مهری رفتار می‌کردند.

این محقق در مورد خصوصیات دیگر شهوق افزود: او یک هنرمند درونگرا بود و کوشش می‌کرد فردگرا باشد. فضا برای نقاشان و هنرمندانی مانند شهوق با توجه به شرایط آن روز خیلی آسان نبود.

مسلمیان در مورد تاثیر شهوق در برگزاری دوسالانه‌ها ابراز داشت: او کارهای اجرایی متعددی انجام داد. به اتفاق پرویز تناولی و مارکو گریگوریان، نمایشگاه‌های دوسالانه را در ایران راه‌اندازی کردند. او بعد از سفر به خارج از کشور می‌فهمد دوسالانه‌ها، فضایی برای نقادی و کمک به جوانان ایجاد می‌کنند و بسیاری از هنرمندان طراز اول برای اولین‌‌بار از همین دوسالانه‌ها معرفی شدند.

وی درباره تحصیلات شهوق گفت: او در سال1343 نگارخانه صبا را تاسیس کرد و تلاش نمود تا محفلی برای جمع‌شدن شعرا و هنرمندان باشد. اما یکی از نکات جالب دیگر این بود که او بعد از یک سال ورود به دانشکده هنرهای زیبا، آن را ترک می‌کند و همیشه برایم این سوال بود که چرا این کار را کرد. بعدها که با شهوق دوست شدم این سوال را مطرح کردم.

مسلمیان سپس به پاسخ شهوق در مورد ترک دانشگاه اشاره کرد: شهوق گفت که نمی‌توانسته است در دانشگاه نفس بکشد و محیط آنجا دور از انتظارش بوده است. شهوق در محیط آکادمیک آن زمان از موضوع‌هایی رنج می‌برد که ما هنوز هم رنج می‌بریم یعنی فقدان یک نظریه معرفت شناسی که باعث منتفی شدن بحث نقادی در این فضا شده است.

وی  در مورد مشکلات دیگر دانشگاه‌ها عنوان کرد: دانشکده‌های ما از آن زمان تا الان این مشکل را دارند که با فضای زندگی قطع رابطه کرده‌اند. اولین چیزی که سعی می‌شود، قطع شود، فضای زیستی دانشجو است که باعث ایجاد یک شرایط انتزاعی می‌‌شود. شهوق به یک فضای باز نیاز داشت و دوست داشت با دانشجویان ارتباط عمیق‌تری داشته باشد. درحالی که فضاهای آموزشی ما این نوع ارتباط را نفی می‌کنند.

این نقاش افزود: شهوق در فرایند زندگی هنری خود برنده چندین جایزه شد اما در زمان حیاتش کمتر دیده شد. وقتی هر دو تدریس می‌کردیم، ساعت‌هایی پیش من می‌آمد و درد و دل می‌کرد. آن سال‌ها برای شهوق سال‌های سختی بود. او که تا سال 1350 جز هنرمندان مطرح بود،  به فراموشی سپرده شد.  شهوق نیز دچار مسائل مالی، گسست از فضای هنری و مخاطبان خود شده بود که او را رنج می‌داد.

مسلمیان با بیان اینکه شهوق با توجه به این مشکلات بشدت نگران وضعیت آینده خود و خانواده‌اش بود، ادامه داد: شهوق بشدت تدریس می‌کرد چون نگران مسائل مالی بود و می‌گفت اگر تدریس نکند نمی‌داند باید از چه راهی زندگی کند. برای همین همیشه خسته بود ولی با اینهمه سعی می‌کرد کارش را بدرستی انجام دهد.

مسلمیان در مورد دیگر ویژگی‌های شخصیتی شهوق گفت: او استاد استفاده از مواد و مصالح بود. بسیار شجاع بود و از خطرکردن نمی‌ترسید. بسیاری از موادی که امروز در مجسمه‌سازی رواج دارد، او در آن زمان استفاده می‌کرد. استفاده از مجسمه‌های بزرگ و آبستره را اغاز کرد و در نقاشی‌هایش هم با نوعی فضای متافیزیک مواجه می‌شوید.

این نقاش در مورد آثار شهوق اظهار داشت: او حرکت در هنرش را از فیگورها با مجسمه‌های گلی و کوچک شروع کرد و در پایان به آبستره و کارهای مدرن رسید. خطوط پهن در آثار او نشانگر نوعی استواری است.  

شهوق متفاوت بود

عباس مشهدی‌زاده، مجسمه‌ساز هم در بخش دیگری از این مراسم در مورد شهوق گفت: او درمیانه تحصیل از دانشگاه نرفت بلکه رانده شد. اولین نفری که از دانشگاه رانده شد منوچهر یکتایی بود. هیچکس را به اندازه شهوق نمی‌شناسم که ضد قالب‌بندی باشد. حتی وقتی کسی می‌خواست در یک آتلیه سیستمی ایجاد کند او به نوعی متفاوت بود.

وی اضافه کرد:  ما عادت کرده‌ایم چگونه نگاه کنیم و وقتی یک آدم ضد قاعده این عادت را از خودش دورریخته است، برایمان سخت می‌شود. از این بابت شهوق  توانست یک شخصیت متفاوت و توانمند داشته باشد.  

مشهدی‌زاده نیز در مورد خصوصیات شخصیتی شهوق ابراز داشت: ژازه طباطبایی نگارخانه هنرهای جدید را تاسیس کرد و شهوق اولین گروه آموزش به کودکان را در این نگارخانه برعهده گرفت. کودکان او را دوست داشتند چون وقتی با آنها کار می‌کرد بچه می‌شد و این ویژگی از توانمندی‌های شخصیت او بود.

این مجسمه‌ساز با بیان اینکه شهوق هیمشه شوخ و خنده‌رو بود، اظهار داشت: کم او را عصبانی دیدم ولی گاهی که خشمگین می‌شد دیوارها و کوه‌ها هم نمی‌توانستند با او مقابله کنند. کسی را به اندازه او راستگو و استوار ندیده‌ام.

وی ادامه داد: یادم می‌آید  کامران کاتوزیان با شهرداری مذاکره کرد که می‌توان روی پایه‌های مجسمه‌هایی که در پارک ملت وجود داشتند و مجسمه‌های آنها دیگر  نبودند، مجسمه‌های مفاخر ایران را ساخت. یکی از این مجسمه‌ها که از جنس برنز است، صورت ندارند و سردیس فردوسی است، ساخته شهوق است.  

مشهدی‌زاده همچنین در پایان جلسه گفت: فرهنگ ما طوری است که نمی‌توانیم افراد متفاوت را بپذیریم.

کد خبر 1076979

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha