سعید بیابانکی در گفتگو با مهر با اشاره به اینکه جشنواره ای شدن شعر مذهبی آسیبهای جدی بدان می زند، گفت: در سالهای اخیر به ویژه یک دهه گذشته رویکر به شعر فاطمی بیشتر به لحاظ کمی بوده و به لحاظ کیفی بدان توجه کمتری شده است.
وی ادامه داد: دلیل چنین اتفاقی را می توان در این دید که اکثر برنامه هایی که در شاعران برای سرودن شعر مذهبی ایجاد انگیزه می کند برنامه های جشنواره ای و کنگره ای بوده که با اینها خیلی نمی شود برای اهل بیت (ع) شعر گفت. اینها انگیزه های خوبی نیستند. من در خیلی از این برنامه ها بودم و دیدم که در آنها شعر تکان دهنده و گیرا که بر دل نشیند کم است.
شاعر "سنگچین" تاکید کرد: با بخشنامه و دستور از بالا به پایین و سیستم دولتی و اداری نمی توان کاری کرد. در این 10 سال رویکرد به کنگره های شعر مذهبی زیاد شده که این آسیب جدی است. جشنواره ها و کنگره ها باید محلی برای عرضه آثار باشد و اگر به انگیزه تولید آثار تبدیل شوند کارکردشان را از دست می دهند.
بیابانکی با اشاره به اینکه برای اینکه آسیبهای این جریان کاملا مشخص است و برای جلو گیری از آن لازم است کارهای پژوهشی انجام شود بیان کرد: تعدد برنامه های جشنواره ای به نفع جریان شعر مذهبی ما نبوده و بیشتر نتیجه عکس داده است. این برنامه ها با ایجاد فضای برد و باخت شاعر را به رقابتی تشویق می کنند که در آن انگیزه معنوی کم رنگ می شود در حالیکه شعر زاییده ناخودآگاه انسان است. جشنواره ها بهتر است از شکل برد و باخت خارج شده و از شکل فراخوانی هم درآیند.
وی درباره این موضوع که چقدر شعر مذهبی توانسته از سطح توصیف فراتر رفته و به عمق بخشی باورها کمک کند؟ توضیح داد: شعر مذهبی کارکرد اصلیاش توصیف و زنده نگه داشتن حس و حال و عاطفه انسانها نسبت به یک اتفاق و شخصیت است و اندیشه ورزی چندان کار شعر نیست و در گونه های دیگر ادبیات باید به دنبال آن بود.
مولف "باغ دوردست" افزود: البته در مقوله توصیف شعر مذهبی نباید به سمت دوری از واقعیت و اسائه ادب به ساحت بزرگان دین برود. در حال حاضر در برخی مجالس عزاداری برای اینکه اشک حاضران را درآورند به مسایلی اشاره می کنند که به اصل واقعه افزوده شده است در حالیکه آنچه در واقع رخ داده آنقدر خود ماجرا بار تراژیک و عاطفی دارد که دیگر نیاز به اضافه کردن مطالب دور از واقعیت ندارد.
این شاعر تاکید کرد: آنچه مسلم است معصومان از جمله حضرت زهرا(س) آنقدر جایگاه والایی دارند که نیازی به شعر ما نداشته باشند و این ما هستیم که با سرودن شعر یا نوشتن متنی درباره آنها خود را به عالم معنا متصل می کنیم. قلم زدن در این عرصه نیاز به آگاهی از زندگی این شخصیتها دارد.
بیابانکی در پایان گفت: آنچه در ابتدا با شنیدن نام حضرت زهرا(س) در ذهن ما متبادر می شود یک در است و یک پهلوی شکسته و طی این سالها کسی به این تصویر چیزی اضافه نکرده است. آنچه ما عمدتا می دانیم بر اساس آگاهی شفاهی ناچیزی است که از گذشته داریم و این مواد اولیه شعرها هم هست در حالیکه ما باید آگاهیهایمان را در این حوزه بالا ببریم که بخشی از آن به تلاش خودمان و بخش دیگر آن به جهان بیرون ما بازمی گردد.
نظر شما