وي در گفتگو با خبرنگار سياسي مهر گفت: روابط ايران و اتحاديه اروپا با توجه به تبليغات گسترده و جنگ رواني خزنده آمريكا عليه ايران روزهاي حساسي را پيشرو دارد و هرگونه عمل نسنجيده دستگاه ديپلماسي كشور به همگامي و انسجام اروپا و آمريكا منجر خواهد شد.
مرتضوي ابراز داشت: آمريكا از سال 1981 سياست محدودكردن فعاليتهاي ايران را دنبال كرده است و بخشي از تحريمها را درباره آن به اجرا گذاشته است و جديدترين ترفند آمريكا براي محدودكردن ايران، دستاويزي به نام پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته اي است. آمريكا در حال حاضرهم تلاش مي كند با همگامي اروپا اين روند را پي بگيرد.
اين كارشناس مسائل بين الملل افزود: مخالفت جدي برخي از سران كشورهاي اروپايي با جنگ آمريكا عليه عراق براي چند ماه در مناسبات آمريكا و اروپا شكاف عميقي ايجاد كرد، اما جرج بوش با شركت درجشنهاي سيصدمين سال بنيانگذاري سن پترزبورگ و پس از آن در نشست سران 7 كشور صنعتي و روسيه نخستين قدم را براي پركردن اين شكاف برداشت.
مرتضوي تصريح كرد: بوش رئيس جمهوري آمريكا و رايس مشاور امنيتي كاخ سفيد و چند عضو ديگر هيئت دولت آمريكا هم در سن پترزبورگ و هم در اويان فرانسه كوشيدند نظر رهبران كشورهاي اروپايي را بيش از هر چيز به سياست اعمال فشار بر كشورهايي كه به زعم آمريكا درصدد دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي هستند، جلب كنند.
وي ابراز داشت: ناكامي برخي كشورهاي اروپايي درمسئله عراق و تلاش بوش باعث شد كه در اعتمادسازي بين اروپا و آمريكا خيلي سريع عليه ايران جبهه گيري شود؛ چنانكه پس از نشست سران گروه 7 و روسيه در اويان تمام كشورهاي اروپايي از ايران خواستند تا به نگرانيهاي جامعه جهاني در زمينه برنامه هاي هسته اي خود پاسخ دهد.
اين كارشناس مسائل بين الملل افزود: درپي نشست سران گروه 7 و روسيه فشار بر ايران افزايش يافت و اين فشار با نشست رهبران اتحاديه اروپا در 25 ژوئن با آمريكا در واشنگتن وارد مرحله جديدي شد، در واقع هدف نهايي نشست واشنگتن نشان دهنده اين امر بود كه آمريكا و اتحاديه اروپا عليرغم اختلاف نظرهاي موجود قصد دارند تا در زمينه هاي معيني به همكاري تنگاتنگ ادامه دهند. مبارزه با تروريسم ، مبارزه با گسترش سلاحهاي هسته اي، هماهنگي سياستهاي تجاري ازمهمترين محورهاي نشست واشنگتن بود كه درحاشيه آن ايران و مسائل مربوط به آن تاثير فراواني بر اين نشست داشت.
مرتضوي تاكيد كرد: اروپاييها درجريان جنگ عراق دريافتند كه آمريكا براي پيشبرد سياستهاي خود درجهان منتظر تصميمات و نظرات سازمانهاي بين المللي و يا كشورهاي اروپايي نخواهد ماند و هر جا منافع ملي خودرا در درازمدت در خطر ببيند دست به اقدام مي زند، بنابراين تلاش كردند با همسوي با آمريكا بر سياستهاي اين كشور تاثير گذارند.
اين كارشناس مسائل بين الملل اظهارداشت: براي همكاري دوطرف در زمينه جلوگيري از گسترش سلاحهاي هسته اي هم اكنون سنگ محكي به نام ايران وجود دارد، خوشبختانه مقامات دست اندركار سياست خارجي در گفتگو با آژانس بين المللي انرژي اتمي به عنوان سنگ محك رويه مثبتي را پيش گرفته اند، سفر البرادعي به تهران و گفتگوهاي مثبت و سازنده با مقامات كشورمان تا حدودي روند انسجام سياست مشترك اروپا و آمريكا را در باره ايران به تعويق انداخته است.
وي گفت: ايران اكنون درموقعيت تعيين كننده سياست مشترك اروپا و آمريكا قرار دارد بدين معنا كه درپيش گرفتن سياست همگون و مشترك با مجامع جهاني، پيشبرد رفتار سياسي خود با استفاده از گفتار تاثيرگذار، ادامه روند نقش فعال دربحرانهاي منطقه اي، در نقش آفريني ايران به عنوان كانون فعاليتهاي سياسي درعرصه جهاني و ازهمه مهمتر اهميت دادن به مناسبات با اروپا به عنوان حربه اي در برابر تهديدات آمريكا مي تواند سنگ بناي محكمي درسياست ايران باشد.
داريوش مرتضوي كارشناس مسائل بين الملل گفت: ديپلماسي كارآمد جمهوري اسلامي ايران درمسائل منطقه اي و جهاني، اروپا و آمريكا را براي درپيش گرفتن يك سياست مشترك در باره كشورمان دچار مشكل كرده است.
نظر شما