نمایش" راز ماهی طلایی آکواریوم آقای ژان" این روزها در سالن اصلی تالار مولوی میزبان علاقمندان است. این نمایش اثری است در5 اپیزود که هر اپیزود زمان خاصی را به نمایش میگذارد و ساز کرنا ارتباط دهنده این روایتها به یکدیگر است. نمایشی مذهبی که مضمون خود را فریاد نمی زند وبیشتر قصد دارد به تقابل انسانها در ارتباط با یکدیگر و جامعه بپردازد. با احمد ایرانیخواه درباره شکلگیری این اثر به گفتگو پرداختیم.
- در اجرای این نمایش من ونویسنده می خواستیم علاوه بر دراماتورژی اجرا به دراماتورژی مخاطب نیز برسیم. در این نمایش قصد داشتم که مخاطب از اجرا دور نیفتد و جدا نشود. در این راستا بود که تلاش کردیم با فرمی جدید روایتی مذهبی را ارائه دهیم. استفاده از ساز کرنا به این دلیل بود. همه ما وقتی به حرم امام رضا(ع) می رویم به یاد نقاره خانه حرم ایشان می افتیم. البته ساز کرنا از قدمت چندهزارساله برخوردار است. این ساز در زمان پادشاهان هخامنشی وجود داشته است و به عنوان مظهر قدرت هنگام مرگ با آنها دفن میشده است. در این نمایش قصد داشتم سیر تاریخی ساز کرنا را بررسی کنم. جهانشمولی این ساز را با اپیزود فرانسه به نمایش گذاشتم. با توجه به این نگاه تصمیم گرفتیم که این نمایش به صورت اپیزودی ارائه شود. ما ابتدا 7 اپیزود داشتیم اما بعدا با توجه به تعداد زیاد بازیگران وطولانی شدن نمایش تصمیم گرفتیم که اپیزودها را به 5 کاهش دهیم. در این اثر تلاش کردم تا یک مولتی مدیا را به معرض نمایش بگذارم. در ابتدا با ویدئو پروجکشنی که از حرم امام رضا(ع) پخش میشود به تماشاگر ذهنیتی از اجرا داده میشود. در ابتدای نمایش به سرعت از یک نشانه به نشانه دیگر منتقل می شویم . نشانهها و کدها با تماشاگر حرف می زنند وارتباط او را با نمایش شکل میدهند. در همه اپیزودها تلاش شده ازاین مولتیمدیا وچند رسانهای بودن بهره مناسب برده شود.
- بله از طراحی صحنه نمایش بسیار راضی هستم. در این اثر ما احتیاج نداشتیم که با طراحی صحنه فضا را معرفی کنیم. این نمایش یک اثر مینیمال است و با طراحی نور موفق شدیم به این نیت دست یابیم. از ابتدا قرار نبود که همه عناصر را به نمایش بگذاریم. به عنوان نمونه لامپی که در اپیزود رپرها به تماشاگر نشان داده میشود دال بر وجود زیرزمین است و اینکه این گروه موسیقی به صورت زیرزمینی فعالیت می کنند. من طراحی نور و نمایش فضاهای نمایش با نور را خیلی دوست دارم. همچنین مونتاژ سینمایی که مثلا دراپیزود قاجار وجود دارد. در این نمایش تلاش شده فضا سازی به کمک بازیگر و نور به نمایش گذاشته شود و دیگر نیازی به معرفی فضاها با طراحی صحنه نبوده است. طراحی صحنه این نمایش به صورت پازل شکل گرفته است. در هر اپیزود قطعه ای پیدا میشود ودر جای خود قرار می گیرد. قطعه نهایی و گمشده را خود تماشاگر باید پیدا کند. این مسئله به مهندسی تئاتر ودراماتورژی مخاطب باز می گردد. در موسیقی نمایش نیز به یک موسیقی مینیمالیستی رسیدیم. آوازهای خراسانی که در این اثر مشاهده میکنید فضای حرم امام رضا(ع) را با مخاطب نشان می دهد. من احساس میکنم که تماشاگر راضی از سالن تئاتر بیرون میآید.
- بله بسته شدن تالار مولوی تاثیر زیادی بر اجرای نمایشهایی که در این تالار اجرا میشد گذاشت. قبل از تعطیلی مولوی ما 6 اجرا رفته بودیم واستقبال مخاطبان از این نمایش نیز بسیار خوب بود اما در حال حاضر بسیاری از مخاطبان از باز شدن تالار مولوی با خبر نشدهاند. در رسانه های خارجی هنوز اعلام می کنند که تالار مولوی باز نشده است. رسانههای ایرانی نیز اطلاع رسانی درستی درباره باز شدن تالار انجام نمیدهند. خبر پلمپ شدن این تالار را همه خبرگزاریها اعلام کردند اما خبر باز شدن آن را تنها چند خبرگزاری پوشش دادند. رسانهها باید به اهالی تئاتر کمک کنند. یکروز بعد از بسته شدن تالار گروه نمایش این اثر را اجرا کردند تا خبر بسته ماندن مولوی پخش نشود اما متاسفانه صدا وسیما هیچ خبری در این زمینه منتشر نکرد. دراجرای این نمایش تصمیم براین گرفته شده که که بلیط مهمان نداشته باشیم تا بتوانیم کف فروش را رعایت کنیم. فروش این نمایش نیز تا بحال خوب بوده وموفق به جذب تماشاگر شده است. پس چرا مرکز هنرهای نمایشی اصرار دارد که این اثر باید تنها 15 اجرا داشته باشد. مگر خود مسئولان معتقد نیستند که این نمایش اتفاق نویی درحوزه تئاتر مذهبی است پس چرا اجازه نمیدهند 30 اجرا یا بیشتر داشته باشد.
چرا بازیگری که 4 ماه تمرین روزی 8 ساعت برای اجرای جشنواره داشته است و 3 ماه هم برای اجرای عموم باید 500 هزار تومان دریافت کند و یا با بازیگر/ آهنگساز این نمایش تنها قرارداد یکنفر امضا شده است وهمین دستمزد هم قرار است به نصف تقلیل یابد. این روش اصلا منصفانه ومنطقی نیست. مسئولان بهتر است ابتدا کار را ببینند وبعد قضاوت کنند. در حال حاضر گروه نمایش دچار تنش شده واین عصبیت مطمئنا بر روی اجرا نیز تاثیر می گذارد. سمینارهای بسیاری هر ساله درباره تئاتر وسینمای مذهبی برگزار می شود اما چرا از اجراها حمایت نمیشود. حق گروه نمایش من ضایع شده و کسی باید از حقوق آنها دفاع کند. من اعتراضی به دستمزد خودم که بعد از اجرای11 نمایش 3 میلیون تومان دریافت می کنم ندارم اما احساس میکنم که حق بچههای گروهم پایمال شده است. تنها کاری که از دستم بر میآید این است که اعضا گروهم بدانند برایشان دل میسوزانم وبه فکر آنها هستم. مسئولان باعث میشوند که کیفیت کارهای نمایشی تنزل پیدا کند این مسئله بر کمیت کار نیز تاثیر می گذارد. در شورای ساخت یکنفر برای این نمایش تصمیم گرفته است. اعتراض من این است که اعضا شورای ساخت باید به اهالی تئاتر معرفی شوند تا این ابهامها از بین برود. این به نفع تئاتر ماست. در تئاتر امروز صداقت کمرنگ شده است وهمه مسائل با حب و بغض بررسی می شود. من دوست دارم مسئولان، اعضای شورای ساخت و منتقدان به دیدن نمایش بیایند و کیفیت کار و تعداد مخاطبان را ببینند بعد اعتراض کنند که این کار مخاطب ندارد. امیدوارم مشکلات این نمایش زودتر رفع شود تا بتوانیم اجراهای ماندگاری را به مخاطب عرضه کنیم.
نظر شما