تعیین دقیق اینکه چه کسی فیلسوف است و چه کسی فیلسوف نیست کاری دشوار است. چرا که در تعریف یک مفهوم باید در نظر داشت دایره شمول آن نه آنقدر فراخ باشد که همه چیز را در برگیرد و نه آنقدر بسته و محدود باشد که خیلی چیزها را مستثنی سازد.
در مورد مفهوم فیلسوف نیز، نه باید هر کس که "فکر" میکند را فیلسوف تلقی کرد و نه آنقدر محدود باشد که خیلی از متفکران را نادیده انگاشته و از دایره شمول خود حذف کند.
در واقع کار فیلسوف پاسخ به پرسش فلسفی است، پرسش از امری که برای دیگران متداول است. از اینرو هر چیزی که با زندگی روزمره انسانها ارتباط دارد میتواند موضوع مورد بررسی فیلسوف باشد.
اما این به آن معنا نیست که هر کسی که چیزهای مختلف را بررسی میکند، فیلسوف است. برای نمونه شکسپیر در نمایشنامهها و اشعار خود موضوعات گسترده و مهمی را مورد توجه قرار میدهد، او در اشعار و نمایشنامههای خود مفاهمیمی چون عشق، درستکاری و صداقت، حقیقت، خلوص و بی ریایی و خوشبختی را مورد بررسی قرار میدهد.
پرسش این است که آیا میتوان گفت شکسپیر یک فیلسوف بوده است؟ آیا او این مسائل را با روشی فیلسوفانه مورد بررسی و توجه قرار داده است؟ مخاطبان بسیاری برای دیدن تئاترهایی که بر اساس نمایشنامههای او ساخته میشوند به سالن نمایش میروند و افراد زیادی نیز اشعار او را میخوانند و لذت میبرند.
حال همین موضوعات اگر توسط یک فیلسوف و به شیوه و منشی فیلسوفانه مطرح شود آیا همین میزان مخاطب را به خود جذب میکند؟!
بنابراین فیلسوف به شیوه و روشی فیلسوفانه به طرح و بررسی مسائل و موضوعات عادی و رایج میپردازد.
الیور لیمن دانش آموخته دانشگاه کمبریج و استاد فلسفه دانشگاه کنتاکی است. مقدمهای بر فلسفه اسلامی در دوران میانه، تاریخ فلسفه اسلامی، دوستی غرب و شرق: دیدگاهی فلسفی و "اینده فلسفه" از جمله آثار لیمن به شمار میروند.
نظر شما