پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۷ مرداد ۱۳۸۹، ۱۰:۵۳

مهر گزارش می دهد/

نوروز صیادان جشنی کهن در میان ساکنان ساحل نشینان جنوب

نوروز صیادان جشنی کهن در میان ساکنان ساحل نشینان جنوب

بندرعباس - خبرگزاری مهر: نوروز صیادان جشنی کهن در میان ساحل نشینان جنوب است که هرساله در روستای سلخ جزیره قشم برگزار می شود و اهالی بسیاری از ساکنان ایران را به آنجا می کشاند.

به گزارش خبرنگار مهر در بندرعباس، ساکنان دریا همیشه روزیشان را از دریا می گیرند، کارشان صیادی است و دیرزمانی است که با دریا اجین شده‌اند. دریا را مانند پدری بزرگ کرامت می نهند و به پاس بخشندگی و سخاوتش برایش شکرگزاری می کنند.

سرزمین ایران با توجه به گوناگونی زیستگاه‌هایش رسومات واعیاد زیادی را به خود دیده شاید جشن نوروز صیادان یکی از زیباترین مراسمات ایران زمین باشد که ساکنان دریا آن را هنوز ارج می نهند و شکرگزار نعمت عظیم الهی هستند.

اهالی روستای سلخ جزیره قشم در روز نوروز صیادان که هرساله در 29 تیر ماه برگزار می شود هرگونه صید را تعطیل می کنند و به جشن و پایکوبی همراه با شنا و آب تنی در کنار ساحل می گذرانند. این روز برای خود آداب و رسوماتی دارد که در چند سال پیش تمامی اهالی ساحل نشینان خلیج فارس آن را اجرا می کردند اما امروزه تنها سلخی‌ها هستند که در 100 کیلومتری جنوب قشم به این رسم کهن وفادار مانده‌اند.

مردم این روستا بر این باورند که نوروز صیاد روز زاد و ولد ماهیان و باروری دریاست به همین خاطر در آن هیچ لنچ و قایقی به دریا نمی رود و اگر برود از تور و قلاب خبری نیست.

آغاز سرخ  نوروز صیادان

آغاز روز نوروز از برآمدن خورشید شروع و تا پایان شب ادامه دارد. برای شروع این مراسم اهالی روستا گوسفندان خود را از آغل بیرون آورده و با خاک سرخ یا به زبان محلی (گلک) به پیشانی دامهای خود می زنند. این خاک از جزیره هرمز آورده شده که برای اهالی جنوب مصارف زیادی دارد. این لکه سرخ نشان از شروع مراسم دارد و آنها بر این باورند که مالیدن گلک روی پیشانی حیوانات دام‌ها را از بیماری نگه می دارد و مالیدن آن بر روی درخت‌ها و نخل‌ها باعث می شود تا محصول بهتر و  خرمای شیرین‌تری بدهد.

این گلک مالی تنها برای دام‌ها و درختان نیست بلکه این رسم به خانه‌ها هم کشیده می شود، سلخی‌ها در‌های خانه‌های خود را با خاک سرخ نقاشی می کنند. البته اغلب آن با همان  گلک کلمه یا الله را به باور اینکه رزق و روزی حلال پا به خانه‌شان بگذارد می نویسند.

گلک مالی مرحله دیگری هم دارد که به آن "لوین خوانی" می گویند و به نوعی نوروزخوانی سلخی‌ها است که به وسیله یکی از اهالی پیر روستا انجام می شود. بچه‌های روستا گوسفند‌ها و بره ها را گوشه خانه جمع می کنند تا لوین خوان با لهجه سلخی دعایش را بخواند و به حیوانات خانگی و درخت‌ها فوت کند، با رفتن پیر‌مرد مرحله بعدی شروع می شود.

تن به آب زدن به نیت سلامتی

سلخی‌ها بر این باورند که همه آب‌های معدنی دنیا سرانجام به دریا می ریزد و برای همین باید تن به آب زد تا بیماری از بدن دور شود و تا نوروز آینده در سلامت ماند. در این مرحله همگی مشغول آبتنی و شادی و سرور در دریا می شوند. در این روز پیرزنان نان دریایی می پزند. برخلاف تمام ایرانیان که در شب نوروز ماهی می خورند اهالی این روستا در این روز که موسوم به نوروز صیادان است ماهی و خوراک دریایی نمی خورند. یکی از خوردنی‌های این روز نان محلی است که در آرد آن از ماهی پودر شده استفاده و رویش گلک مالیده اند.

در نزدیکی ظهر روستانشینان خلیج فارس برای خواندن نماز و استراحت ساحل را به سوی خانه ترک می کنند. آنها ساعتی زیر بادگیری می آسایند و بعد از نماز عصر به ساحل می آیند و جشن می گیرند و در آخر شب برای دید و بازدید نوروزی به خانه یکدیگر می روند.

گاه شماری صیادی و نوروز

سلخی‌ها می گویند درست یک ماه بعد از نوروز صیاد، ستاره سهیل در آسمان دریای فارس می دمد، از شب رویت سهیل، آب چاه‌ها خنک می شوند و نسیمی خنک به ساحل می وزد برای همین در نوروز صیاد کمر گرما می شکند. نوروز خورشیدی آغاز بهار است اما نوروز صیاد آخر تیرماه، دریانوردان تغییر فصل‌ها را با تغییر احوالات دریا، می سنجند بر این اساس سال صیادی از اول مرداد آغاز می شود و چهار فصل آن به ترتیب: گرما، شهری ماه، زمستان و جوزا هستند.

گرما با اولین فصل سال دریایی 65 روز طول می کشد و براساس این گاهشماری اقلیمی سه فصل دیگر صد روز طول می کشد. فصل بعدی که شهری ماه است بیش از سه ماه خورشیدی طول می کشد و تا باد‌های پاییزی ادامه دارد. زمستان نام فصل سوم است که تا هفته سوم فروردین طول می کشد و جوزا که فصل آخر به حساب می آید و این فصل که تمام شد نوروز به سر می رسد و ساحل نشینان زمان صید و گشت زنی را از روی این تقویم تعیین می کنند.

 

آغاز شادی و مراسم شکرانه

نزدیک بعد از ظهر زمانی که آفتاب کم کم فرو می نشیند جشن و پایکوبی اصلی شروع می شود. در این زمان روستا پر از رفت و آمد می شود، همگی لباس نو به تن کرده و لبخند به لب به کنار ساحل می آیند طبلهای چوبی طناب پیچ زیر سایه بان و پیرمرد ها با چوب خیزران دو دست نشسته کنارشان مدام زمزمه می کنند. نوازندگان با لباس‌های سفید و نو ایستاده اند، جوانان با اجازه بزرگتر‌ها جشن را شروع می کنند در این زمان است که صدای موسیقی اصیل بندری از بلندگوی ساحل پخش می شود و با جمع شدن بزرگتر‌ها جشن آغاز می شود.

مردان سفید پوش که همگی لباس دش داشه به تن دارند به صف می شوند و با چوب‌های کوتاه دهل می زنند. تا نمایش موسیقیایی "رزیف" که اولین آداب نمایشی این مراسم است آغاز شود. چند دهل نواز در وسط می ایستند و در دو طرف در یک صف گروه هم آوایان و هم سرایان همه با جامه سفید دست در دست هم کنار یکدیگر آواز شادی را زمزمه می کنند، صف به همراه نوازندگان به جلو و عقب حرکت می کنند.

گروهی شعری می خوانند و دیگران پاسخ می دهند اشعار رزیف به شکل سئوال و جواب یا مناظره ای است یا زبان‌های مختلف از جمله فارسی با گویش بندری، سواحیلی و عربی است. مضمون این اشعار گاه داستان تلخ و شیرین یک ساله دریانوردی یک لنچ از ابتدا تا انتهای سفر است که در سه شکل مجزا به نام‌های "ازوا"، "حربی" و "لیوا" اجرا می شود.

ازوا مخصوص شادی ها است و آن را موقع بالا کشیدن تورهای پر ماهی بر روی لنچ می خوانند. حربی زمانی اجرا می شود که دریانوردان از دریای طوفانی جان سالم به در برده و از جنگ با دریا بیرون آمده اند.

هنوز در بعضی از کشور‌های عربی و جزیره لارک هنگام اجرای موسیقی حربی شمشیر در دست می گیرند و آن را نماد جنگ آوری می دانند اما در بیشتر شهر‌های جنوبی ایران و سواحل قشم خیزران را به جای عصا در دست می گیرند که نمادی از خرد و پختگی به حساب می آید.

لیوا بخش سوم رزیف هم در اصل یکی از بازی‌های مشهور مردم جنوب بوده که روی ساحل و کنار لنچ ها اجرا می شده است. در قدیم ناخدا و جاشو‌های لنچ‌های بادبانی بازرگانی و صیادی در حین سفر و کار هماهنگ و هم صدا ترانه هایی را زمزمه می کردند. در سفر‌ها این ترانه‌ها به سرزمین‌های مقصد راه می یافت و زبانزد می شد. این شد که این مراسم در سواحل جنوبی فراگیر شد.

معمولا برای هر سفر دریایی با لنچ‌های بادبانی گروهی رزیف خوان استخدام می کردند که ملوان و جاشو هم بودند. آنها کارشان را از لحظه کشیدن لنگر(پادره) شروع می کردند و به محض دیدن خشکی بر روی عرشه رزیف خوانی را از سر می گرفتند. رزیف موسیقی کار و سفر ایرانیان قدیم در گستره تنگه هرمز است که چون همراه فرهنگ ایرانی به سواحل جنوبی دریا هم راه یافته، بعضی به اشتباه آن را عربی می دانند.

آوزخوانی ادامه می یابد تا زمانی که دوسیاه پوش که صورتشان را با لیف نخل خرما پوشانده‌اند با کلاهی از خرما وارد می شوند، این نشان از شروع مرحله تازه‌ای از مراسم است.

شوشی‌ها

سیاه‌پوشان ابتدا مات و مبهوت و بی خبر میان مردم می‌چرخند انگار که از ساز و دهل خوششان نمی‌آید ناگهان جیغ کشان به مردم حمله ور می‌شوند با دو شاخه برگ نخل همراه با زدن مردم، می کوشند ساز و دهل را جمع کنند، اما جمعیت گریزان همچنان دهل می نوازند. هرکس پا تند نکند ضرب شاخه های نخل را نوازش می کند حتی اگر نوازنده باشد جماعت با ساز و آوازشان پا به فرار می گذارند. مردمان سفید پوش از سیاه پوشان ضربه می خورند اما دست از شادی و خنده بر نمی دارند. سلخی‌ها می گویند اینها شوشی‌اند واز پشت کوه آمده اند آنها از سرو صدای جشن بیدار شده اند و آمده اند ببینند چه شده است. البته این قضیه به بازیگران نمایش اشاره دارد و سیاه پوشان از بچه های محله های سلخند نه پشت کوه شوشی‌ها بازیگران نمایشی سنتی به همین نامند که فقط آن را در جنوب ایران می توان دید و نمونه‌ای نادر از تئاتر میدانی است که جایش در تاریخچه نمایش ایران خالی مانده است. مراسمی که جوانان در جامه پیران در جنوب جزیره ظاهر می شوند و جلوی شادی و ساز و دهل را می گیرند، معمولا موسیقی پیش درآمد شوشی‌ها با نی جفتی و دهل اجرا می شود.

کم کم سر و کله نقش‌های بعدی این مراسم پیدا می شود شتری کوچک با ساربان که از پشت جمعیت می آید خود را به ساحل می رساند و بی اعتنا به مرم و شوشی ها به سمت دریا می رود. شوشی ها به ن حمله نمی کنند انگار شتر هم به آب نیاز دارد.

پشت سر کاروان دونفره که هم شتر و هم ساربانش از جوانان روستا هستند نقش شتر را دو مرد با هم بازی می کنند. جلویی سروگردن حیوان را گرفته و عقبی پاها را روی شانه هایشان تخته‌ای گذاشته اندتا اندام شتر واقعی به نظر برسد.

سر و کله یک مرغ دریایی پیدا می شود او هم منقار بلندش را باز و بسته می کند و بسوی ساحل می رود. سیاه پوشان، شتر و ساربان پسر و مرغ کاکایی اعضای نمایش هستند.آرام کردن شوشی‌ها یکی از بخش‌های لازم این مراسم است که معمولا توسط یکی از بزرگان مراسم انجام می‌شود.

در اندک اسنادی که در دست است روستای سلخ خواستگاه اصلی شوشی‌ است. بعضی می‌گویند شوشی کلمه ای است با ریشه عربی به معنی مشوش کردن و بعضی دیگر می‌گویند، کلمه شوشی از ((شواش)) یا ((شاباش)) عروسی می‌آید. اما تمام این‌ها بیشتر ریشه یابی‌های عامیانه نام این نمایش به نظر می رسند.

پس از هجوم نیم ساعتی با مردم گفتگو می کنند و آخر کار همراه ساربان و مرغ دریایی به دریا می‌روند تا آنها هم از بیماری دور شوند.

پایان نوروز

با تاریک شدن هوا مراسم نوروز به سر می‌رسد. جمعیت ساحل را به سمت روستا ترک می کنند تا چند ساعت بعد دید و بازدیدها شروع شود و فردا روز تازه‌ای برای کار و صید باشد.

مراسم نوروز صیادان دیگر در روستا ها وشهر‌های ساحلی خلیج فارس اجرا نمی‌شود. شاید دیگر صیادان روز باروری ماهیان را که خیر و برکت زندگی‌شان است فراموش کرده‌اند و یادشان نمانده که این جشن شکرانه دریا و نعمتهایش است.

کد خبر 1124899

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha