
در این میان گروههایی دیگری هم بودند که وارد عرصه ساخت 90 شبیها شدند که از مهمترین آنها میتوان به "بدون شرح"، "کمربندها را ببندیم"، "اکسیژن"، "زندگی به شرط خنده"، "لطفاً دور نزنیم" و "باغ شیشهای" مهدی مظلومی، "باجناقها" فرهاد آئیش و "چارخونه" سروش صحت و "مسافران" رامبد جوان نام برد که با افت و خیزهایی همراه بودند.
مروری کوتاه نشان میدهد امسال تلویزیون بیشتر مجموعههایی با موضوعهای ملودرام را پخش کرده است و کمبود مجموعههای طنز احساس میشود. به همین دلیل خبرگزاری مهر در این باره سلسله گفتگوهایی تهیه کرده که به مرور منتشر میشود.
خشایار الوند، نویسنده مجموعههای طنز درباره کمبود سریالهای طنز تلویزیون به خبرنگار مهر گفت: گرچه تلویزیون سفارشدهنده است، اما تهیهکنندگان باید در ابتدا پیشنهاد ساخت مجموعههای طنز را از طرف نویسندگان به تلویزیون بدهند تا بعد از تصویب کار تهیه شود. ممکن است دوستان طرحهای زیادی به تلویزیون ارائه نکرده باشند. البته باید پذیرفت بعضی از کسانی که در عرصه طنزهای تلویزیونی هم کار میکردند مثل رضا عطاران در حال حاضر بیشتر به سمت بازی در فیلمهای سینمایی کمدی رفتهاند.
متاسفانه خط قرمزها در مجموعههای طنز تلویزیون زیاد است و همین مسئله باعث شده گروهی که در زمینه طنز کار میکنند راهی سینما شوند |
این نویسنده خاطرنشان ساخت: البته تولید مجموعههای طنز کار دشواری است، چرا که باید مراقبت خط قرمزها باشیم و از سوی دیگر نمیتوان با هیچ قشر یا صنفی شوخی کرد، چرا که خیلی سریع معترض میشوند. البته در جریان هستم که سعید آقاخانی و سروش صحت میخواهند برای پائیز مجموعه طنز بسازنند، اما کمبود سریالهای طنز احساس میشود و تلویزیون در این باره غافل مانده و باید جبران کند.
الوند اشاره کرد: متاسفانه خط قرمزها در طنز زیاد است و همین مسئله باعث شده گروهی که در زمینه طنز کار میکنند راهی سینما شوند. بهتر است تلویزیون شرایط را برای نویسندگان خوبی مثال پیمان قاسمخانی مهیا کند. این شرایط شامل ممیزیها و مسائل مالی میشود. وقتی عطاران برای بازی در یک فیلم سینمایی فقط یک ماه و نیم درگیر است و بعد پولی خوبی هم دریافت میکند، مسلماً انگیزه کمتری برای ساخت یک مجموعه طنز را دارد که او را نه تنها چند ماه درگیر میکند، بلکه باید با ناظر کیفی، ناظر پخش و ... هم چانه بزند.
وی یکی دیگر از مشکلات ساخت مجموعههای طنز را محدودیت نویسندگان خوب در این عرصه برشمرد و گفت: متاسفانه در طول این سالها که ما کار طنز انجام میدهیم نویسندگان شاخص به غیر از یک تا دو نفر مثل ژوله به ما اضافه نشده است. من تمایل داشتم با اضافه شدن نویسندگان خوب سرپرستی کنم، اما وقتی در نویسنده خوب محدودیت داریم چه میتوان گفت.
این نویسنده درباره اینکه احساس میشود میان افرادی که در عرصه طنز تلویزیون فعال بودند جدایی افتاده و همین مسئله باعث کمبود مجموعههای خوب طنز شده، توضیح داد: نه، این طور نیست. مثلاً من با پیمان قاسمخانی همسایه هستم و هر شب او را میبینم، اما باید قبول کنید که اگر یک موقعی میتوانستیم بچههای طنز را زیر سایه قاسمخانی جمع کنیم الان هر کدام از آنها برای خودشان وزنهای شدند و جمع کردن این گروه کار دشواری است.
چرا باید برای نشان دادن یک شوخی کوچک دست و پای گروه بلرزد. نمیدانم چرا هر حرف اجتماعی که در سریالهای طنز مطرح شده سیاسی تعبیر میشود |
وی خاطرنشان ساخت: بهتر است تلویزیون از کسانی که در عرصه طنز تلویزیون فعالیت میکنند حمایت کند تا شاهد کارهای خوبی هم باشیم. علاوه بر آن دست این دوستان را در ساخت کارهای طنز مناسب باز بگذارد. نه اینکه برای نشان دادن یک شوخی کوچک هم دست و پای گروه بلرزد. نمیدانم چرا هر حرف اجتماعی که در سریالهای طنز مطرح شده سیاسی تعبیر میشود.
این نویسنده ادامه داد: نویسندگان دو سال پیش جلسهای با آقای ضرغامی داشتند و مشکلات را مطرح کردند. برخی مشکلات حل شد و بعضی دیگر نه. به نظرم بهتر است تلویزیون جلسهای با دست اندرکاران مجموعههای طنز بگذارد تا مشکلات بررسی شده و پتانسیلها هم مشخص شوند.
نظر شما