چه شیوهای بهترین شیوه مطالعه متون تخصصی است؟ آیا پیش از خواندن یک متن باید در مورد آن با کسی گفتگو کرد و یا این امر را به مرحله بعد مؤکول کرد؟
آیا اساساً نیازی به بحث و گفتگو با کسی در مورد یک اثر وجود دارد؟ آیا باید در حین خواندن از آن متن و اثر یادداشت برداری کرد؟ اینها سؤالاتی هستند که گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر در گفتگو با دکتر اریک توماس وبر مدیر انجمن فیلسوفان امریکا و استاد فلسفه دانشگاه میسیسیپی مطرح کرده که در ادامه میآید.
گروه دین و اندیشه: شما چگونه متون تخصصی حوزه مطالعاتی خود را میخوانید؟
وبر: حوزه مطالعاتی بنده فلسفه است. در این حوزه آثار افلاطون از جمله متون اصلی و کلیدی به شمار میروند. این متون به رغم پیشرفتی که فلسفه داشته، هنوز قابل توجه هستند. آنچیزی که در مورد افلاطون و گفتگوهای سقراط حائز اهمیت است این است که گفتگو فرایند یادگیری است و از رهگذر گفتگو میتوان چیزهای زیادی آموخت.
ضرورت گفتگو برای افلاطون، پویایی طرح سؤالات در آن زمان است. باید در نظر داشت که گفتگو در دوران سقراط به سبب محدودیت آثار مکتوب بسیار مهم بوده است. گفتگو عرصه گشودهای است که در آن پویایی حفظ میشود و پرسشها مطرح میشوند.
در زمان حاضر وقتی فلسفه میخوانیم بهتر است که خود را به عنوان خوانندهای در نظر بگیریم که با متن درگیر است و در یک گفتگو با متن قرار دارد. ما باید آن آثار را به مثابه متونی در نظر بگیریم که برای طرح پرسش گشوده هستند.
علاوه بر دیالوگ و گفتگو با متن، باید در نظر داشت که شرایط و موقعیت کنونی ما با آنچه نویسنده در آن به سر میبرده یکسان نیست. بر این اساس باید با نگاه سخاوتمندانه به متن نظر انداخت و سعی کرد متن را در شرایط و بستر آن فهمید.
با وجود این باید توجه داشت که خوانش و قرائت ما از متن نباید صرفاً به منظور فهم آنچه نویسنده در زمان خود گفته، باشد. به عبارت دیگر، درست است که باید متن در شرایط و بستر تاریخی نویسنده مورد ملاحظه قرار گیرد، اما این شرایط نباید تعیین کننده همه چیز باشد و متن باید فراتر از آن شرایط نیز مورد توجه قرار گیرد.
دغدغه ما از مطالعه متن باید برای دریافت و کسب معرفت، حقیقت و اخلاق و سایر چیزهایی باشد که زندگی را عادلانه و خردمندانه میسازد.
*آیا شما نکات مهم را در حین مطالعه یک اثر تخصصی یادداشت میکنید؟
-بله. یادداشت برداشتن از نکاتی که مرتبط با حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی ما است خوب و مناسب است. بنده از موضوعاتی یادداشت برمیدارم که احتمال رجوع مجدد به آن هست. در حال حاضر برخی افراد یادداشتهای خود را در یک کتابچه مجزا و یا در یک فایل کامپیوتری ذخیره میکنند.
برخی نیز یادداشتهای مورد نظر خود را در کنار کتاب و اثری که مطالعه میکنند یادداشت میکنند.
تجربه بنده این است که یادداشت برداری از نکات کلیدی و مهم، حائز اهمیت است. نکاتی که در مورد اولین مواجهه با متن یادداشت شده برای بنده جالب هستند و میتوانند راهگشای تحقیقات باشند.
برای نمونه وقتی درمواجهههای بعدی به متن با یادداشتی روبرو میشویم که نشان از تفسیر و درک اشتباه ما از متن در اولین مواجهه بوده، این نکته فرا گرفته میشود که چه چیزهایی برای ما نامشخص و نامفهوم هستند. با مشخص شدن این نکات نامفهوم، در مواجهه بعدی با متون دیگر این درک نادرست از متن صورت نخواهد گرفت.
شیوه مطالعه بنده اینگونه است که ضمن اینکه بستر تاریخی نویسنده را در نظر میگیرم و سعی میکنم نیات او را دریابم، به گفتگوی چالشی با متن میپردازم.
*آیا شما به متونی که قبلاً مطالعه کردهاید رجوع میکنید؟
-برای این منظور چند استراتژی و راهکار متفاوت وجود دارد؛ چرا که برخی مردم تند مطالعه میکنند و برخی کند و آهسته. ولی به طور کلی خواندن مکرر متون تخصصی فلسفی درک بهتری به خواننده از متن ارائه میدهد. کسانی که به دقت مطالعه میکنند میتوانند از مطالعه چندباره یک اثر سود زیادی ببرند.
بنده خودم متون تخصصی فلسفه را با دقت و آهستگی میخوانم و نکاتی که برایم مبهم هستند را با رجوع به منابع دیگر رفع میکنم. این شیوه به بنده کمک میکند تا از تفسیر نادرست و کج فمی در امان باشم. متون زیادی بودهاند که بنده برای چندین بار آنها را مطالعه کردهام. ولی پرسش مهم این است که چقدر وقت و زمان در اختیار داریم!
از آنجا که بنده وقت محدودی دارم ترجیح میدهم یک متن را با دقت و آهستگی بخوانم تا اینکه آنرا دوبار و با سرعت بخوانم. نکته مهم در خواندن متن این است که نکات مهم و پیچیده یک متن باید به خوبی دریافت شوند. مرور و مطالعه مجدد یک متن از جمله راهکارهای اولیه برای این منظور است.
خواندن یک متن با دقت و به آهستگی و دریافت نکات اصلی و مهم آن، روش مطلوبتری به نظر می رسد.
*آیا شما در مورد یک متن به منظور درک عمیقتر آن با کسی بحث و گفتگو میکنید؟
-مسلماً.فلسفه در گفتگو و دیالوگ، عمیقتر و پربارتر میشود. گفتگو نباید بعد از خواندن یک متن قطع شود. باید با متن و نویسنده گفتگو را ادامه داد. زمانی متن بهتر و عمیقتر دریافت میشود که گفتگو در مورد آن ادامه داشته باشد.
محیط دانشگاهی یکی از بهترین مکانها برای بحث و گفتگو در مورد یک اثر و متن است. بحث و گفتگو در مورد یک متن باعث میشود که هم دیدگاههای موافق و هم مخالف با دیدگاه شما در مورد یک متن آشکار شود.
هر خواننده قرائتی از متن دارد و از زاویهای خاص به متن مینگرد که در قرائت ما ممکن است به آن توجه نشده باشد. ولی در مورد بحث و گفتگو با دیگران نباید مبالغه کرد. گاهی قرائتها و خوانشهای افراد از متن، با کج فهمی همراه است که نشان از درک نادرست آنها از متن است.
البته گاهی نیز قرائتها و خوانشهای افراد چنان عمیق است که بر غنای آنچه ما از متن میدانیم میافزاید.
........................
اریک توماس وبر استاد فلسفه و سیاست عمومی در دانشگاه میسیسیپی است. او مدیر اجرایی انجمن فیلسوفان امریکاست. کتاب "رالز، دیوئی و سازهانگاری" از وی اخیراً توسط انتشارات کانتینیوم منتشر شده است.
نظر شما