انتفاضه الاقصي
انتفاضه تعبيري است كه از سال 1987 همزمان با آغاز اين حركت در فلسطين وارد فرهنگ لغت سياسي جهان گرديد. اين واژه به لحاظ لغوي به معني جنبش و لرزش است كه همراه با نيرو و سرعت ميباشد و برگرفته از حركت پرندگان است كه هنگاميكه قطرات باران بر روي آنها قرار دارد آنها سعي دارند از بار سنگين آن با حركتي برقآسا و لرزشي، خود را از اين بار خلاصي بخشيده و رهايي يابند. ليكن انتفاضه در ادبيات سياسي حاكي از اقدامي اعتراضي و دليرانه مردمي ستمديده در برابر اشغال است كه با شروع اين حركت در انتفاضه اول تمام معادلات رژيم صهيونيستي را بر هم ريخت.
انتفاضه دوم الاقصي در 28 سپتامبر 2000 در پي گفتگوهاي سري باراك و نتانياهو براي تشكيل حكومت وحدت ملي و با ورود شارون رهبر ليكود به صحن مطهر حرم شريف آغاز شد. حال در اينجا سؤال اين است كه چه عواملي در شكلگيري انتفاضه مؤثر بودند.
در اين خصوص به علل گوناگوني ميتوان اشاره كرد كه عبارتند از:
1) شكست روند سازش در كمپ ديويد دوم
اين گفتگوها كه در ژولاي 2000 (20 تيرماه 1379) بمدت 15 روز در كمپ ديويد در پنسيلوانياي آمريكا در خصوص مسائلي نظير حاكميت بر بيتالمقدس، مهلت اعلام كشور فلسطيني و وضعيت آوارگان بود به شكست انجاميد و اين مسئله باعث سرخوردگي ملت فلسطين و نااميدي آنها از، دست يافتن به حقوق حقه خود گرديد و يكي از دلايل آغازگر انتفاضه مسجدالاقصي شد.
2) پيروزي حزباللـه لبنان
ديگر عاملي كه باعث شروع انتفاضه الاقصي گرديد و از بيرون از سرزمين فلسطين بود پيروزي حزباللـه لبنان در مقابل رژيم اشغالگر قدس بود كه نيروهاي اشغالگر را از جنوب لبنان بيرون راندند. گرچه اين يك عامل بيروني بود، ليكن تأثيري بسيار مثبت، در شروع انتفاضه داشت. ضمن اينكه حزباللـه از گذشته نيز در شيوههاي مبارزاتي به عنوان يك ايدئولوژي براي مردم فلسطين مطرح بود و پيروزي آنها نيروئي دوچندان به فلسطينيان داد و اين بينش را در آنها بيدار كرد كه ارتش تا دندان مسلح رژيم صهيونيستي به راحتي قابل شكست است.
3) نااميدي از دولتهاي عربي منطقه
يكي از عواملي كه باعث شروع انتفاضه گرديد، نااميدي و سردي مردم مظلوم فلسطين از حمايت كشورهاي عربي بود. آنها به اين نتيجه رسيدند كه كشورهاي عربي منطقه به ويژه كشورهاي خط مقدم نظير اردن و مصر به دلايل مختلف از جمله وابستگي اين حكومتها به آمريكا سعي دارند ملت فلسطين را پاي ميزي بكشند كه در آن يك قانون حكمفرماست و آن تحميل تمام خواستهها بر فلسطينيان بود در حاليكه طرف اسراييلي هيچگونه تعهدي را به ويژه در شروع روند سازش نميپذيرفت.
4) ورود آريل شارون به مسجدالاقصي
در واقع ورود شارون به صحن حرم شريف را ميتوان اصليترين عامل شروع انتفاضه مسجدالاقصي عنوان كرد كه اين حركت وي كه با هماهنگي نيز همراه بود باعث خشم بسياري از مسلمانان و شروع قيامي خودجوش و مردمي ديگر شد، كه چهار سال از عمر آن ميگذرد و خسارات بسياري را بر پيكره رژيم صهيونيستي وارد كرده است.
*** انتفاضه و اسرائيل
هزينههاي انتفاضه براي رژيم صهيونيستي
رژيم صهيونيستي با شروع انتفاضه دچار زيانها و صدمات بسياري شد. به طوري كه آمار و ارقامي كه از سوي نهادهاي مربوطه در خصوص مسائل اقتصادي و غيره منتشر ميشد، حكايت از تأثير بسيار منفي اين قيام مردمي بر پيكره اين رژيم داشت. حال در اين بخش به چند نمونه از زيانهايي كه اسرائيل از ابتداي انتفاضه متحمل شده اشاره ميكنيم:
الف) زيانهاي اقتصادي
بر پايه گزارش هاي سازمان ها و ارگان هاي ذي ربط دولت عبري اقتصاد اين دولت از سال 1983م. شاهد ركود بي سابقه اي است. گزارش بانك مركزي در اين زمينه آورده است كه ميانگين توليد ساليانه از زمان شروع انتفاضه 6 درصد كاهش يافته است. نشانه هاي دال بر افزايش كاهش ميانگين توليد ساليانه وجود دارد و انتظار ميرود به 7 تا 8 درصد برسد. در عين حال اين ميانگين در اين مدت از سال 2000م. ـ زمان شروع انتفاضه ـ به 5/5 درصد رسيد. در حالي كه قبل از آن اقتصاد رژيم اسرائيل شاهد رشد بود. توليد در بخش صنعت نيز حدود 11 تا 15 درصد و توليدات داخلي 10 درصد كاهش نشان ميدهد.
امجد التميمي در پژوهشي كه هفته نامه "بانك ها در فلسطين" ـ ارگان انجمن بانكداري فلسطين آن را منتشر ساخت ـ ميگويد: پس از سالها شكوفايي و پيشرفت اقتصاد دولت عبري و افزايش سر سام آور ميانگين رشد ساليانه، انتفاضه فلسطين چون تندبادي اقتصاد اين دولت را در هم نورديد و آن را با بحران عميقي مواجه ساخت و دچار ركود بي سابقه اي شد و در حال انفجار و فروپاشي است.
انتفاضه اين توانايي را دارد كه اقتصاد رژيم صهيونيستي را تهديد و به تبع آن اين رژيم را با يك بحران حقيقي روبرو سازد و تأثير قابل توجهي بر روند درگيري ها بگذارد.
با گذشت چهار سال از عمر انتفاضه امروز ما شاهد تحولاتي هستيم كه خود بيانگر وجود يك بحران شديد اقتصادي در فلسطين اشغالي است و نشانگر آغاز ضعف و ركودي است كه اقتصاد رژيم صهيونيستي با ادامه انتفاضه با آن مواجه مي باشد.
اين تحولات را مي توان در دو مساله خلاصه كرد:
اول: بنا بر تحقيقات جديد دو تن از اساتيد دانشگاه تل آويو و كارشناس مسائل اقتصادي، بحران امنيتي سه سال اخير ناشي از تداوم انتفاضه، باعث شده است كه اقتصاد رژيم صهيونيستي ده سال به عقب بازگردد و تقريباً ميزان تورم در اين دوره به تورم شديد سال 1967 اسرائيل نزديك شود.
نتيجه پژوهشهاي اين دو استاد دانشگاه گوياي آن است كه ميانگين قدرت خريد ساكنان فلسطين اشغالي در مقايسه با شهروندان آمريكايي به ميزان 43 درصد كاهش يافته است يعني دقيقاً مشابه وضعيتي كه در سال 1967 در فلسطين اشغالي حاكم بود.
در قسمت ديگر اين پژوهشها آمده است كه سطح نسبي رفاه اجتماعي نيز در اين سال به كمتر از نصف اين ميزان در آمريكا رسيده است.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص پيرامون اين پژوهش مي نويسد كه اقتصاد رژيم صهيونيستي هرگز پويايي خود را به دست نخواهد آورد و نخواهد توانست رشد سريع خود را بازيابد. حال اگر هم همسو با رشد جهاني و تكنولوژي جهاني بتواند پيشرفت و رشدي موقتي براي خود به ثبت برساند، اما نجات از اين بحران مرهون پايان يافتن انتفاضه است.
دوم: خطر ديگري كه رژيم صهيونيستي را تهديد ميكند آن است كه اين بحران اقتصادي ميرود تبديل به يك بحران مالي شود كه نمودهاي آن را مي توان در موارد ذيل مشاهده كرد:
ـ كاهش قدرت خريد
ـ كاهش سطح رفاه اجتماعي
ـ افزايش شكاف طبقاتي ميان ثروتمندان و افراد كم بضاعت
ـ كمبود شديد بودجه
ـ افزايش رو به رشد مشكلات طبقات كم بضاعت جامعه
ـ 20% از ساكنان فلسطين اشغالي به شرط يافتن كار آماده مهاجرت از اين منطقه هستند.
مطبوعات صهيونيستي معتقدند كه جامعه تاب تحمل تمامي اين مشكلات را دارد ولي مشكلي كه در اين جا وجود دارد وحشت از آن است كه اين بحران كوچك يك باره تبديل به يك بحران مالي غير منتظره و دامنه دار شود.
اين روزنامه ها در ادامه مينويسد كه اين بحران غير منتظره هنگامي رخ ميدهد كه افراد در مورد آينده خود نگران باشند و در واكنشي طبيعي در برابر اين مساله به خريد دلار روي آورند و در نتيجه شاهد كاهش غيرقابل كنترل ارزش پول ملي و تورم و خروج سرمايه هاي هنگفت به خارج از كشور خواهيم بود. اين پديده به نوبه خود ورشكستگي بانك ها و افزايش نرخ بيكاري را به دنبال خواهد داشت.
براي درك بهتر اين مسئله به مطلبي كه اخيراً در خبرگزاري رويتر تحت عنوان اقتصاد اسرائيل بر اثر اعتصاب فلج شده نگاه ميكنيم. در اين مطلب آمده است كه وضعيت بد پرداختهاي حقوق كارمندان بخش عمومي باعث اعتصاب اين گروه و فلج شدن جامعه گرديده است، در اين اعتصاب 400 هزار كارمند به علت پرداخت كم حقوق در بخشهاي هوايي، دريايي، دفاتر حقوقي، بانكها، بازارهاي مالي، بيمارستانها، آتشنشاني، خدمات پست، راهآهن و قبرستانها دست به اعتصاب زدند. به طوريكه رويتر خبر از روي زمين ماندن مردهها به خاطر اعتصاب و دفن نشدن ميداد.
ب) فروپاشي بخش گردشگري
بخش گردشگري دولت عبري كه يكي از مهمترين منبع درآمدهاي اين رژيم است نيز از تأثيرات مقاومت فلسطين و عمليات هاي شهادت طلبانه مستثني نيست. بر اساس گزارش هاي منتشر شده، شمار گردشگران نسبت به سال هاي گذشته 60 درصد كاهش يافته است. همچنين شركت هواپيمايي "اِلعال" صدها ميليون دلار زيان ديده است. آفي روزنتال دبيركل اتحاديه صاحبان هتلهاي فلسطين اشغالي مي گويد: تأثيرات انتفاضه بر اقتصاد دولت عبري تا كنون بي سابقه بوده و اقتصاد اسرائيل بيش از هر دوراني زيان ديده است.
ج) مهاجرت معكوس
منابع امنيتي غرب گزارش دادند كه اوضاع نابسامان امنيتي اراضي فلسطيني و رژيم صهيونيستي ناشي از انتفاضه الاقصي و ضربات پياپي نيروهاي مقاومت، شمار زيادي از صهيونيستها را به مهاجرت به كشورهاي اروپايي و آمريكاي شمالي وادار كرده است. روزنامه آبزرور چاپ لندن نوشت كه انتفاضه الاقصي مهاجرت از اسرائيل و مناطق تشكيلات خودگردان را به دنبال داشته است. از سوي ديگر، گزارش هاي ارگان هاي دولتي رژيم صهيونيستي فاش ساختند كه 700 هزار تا يك ميليون يهودي به علت اوضاع نابسامان امنيتي و عمليات هاي شهادت طلبانه حماس و جهاد اسلامي و گردان هاي شهداي الاقصي مهاجرت معكوس كرده اند. در عين حال، شمار مهاجران يهودي به فلسطين اشغالي به شدت كاهش يافته است و علت آن هم به خودداري يهوديان جهان از مهاجرت به فلسطين به خاطر نبود امنيت در آن بر مي گردد. مقامات عالي رتبه وزارت جذب مهاجران يهود و آژانس جهاني يهوديان، پيش بيني مي كنند كه كاهش مهاجرت يهوديان به دولت عبري به علت ادامه انتفاضه الاقصي ادامه يابد.
د) تخليه شهرك هاي صهيونيست نشين
روزنامه هاي عبري نوشتند كه انتفاضه و اوضاع آشفته امنيتي و اقتصادي رژيم صهيونيستي شهرك نشينان صهيونيست ساكن كرانه باختري و نوار غزه و منطقه دشت اردن را به تخليه شهرك هاي خود و مهاجرت به داخل فلسطين اشغالي 48 واداشته است. همچنين وزارت جنگ دشمن صهيونيستي اعلام كرد كه دهها شهرك، خالي از سكنه شده است و نيروهاي ارتش براي محافظت از دارايي هاي آنها در اين مناطق مستقر شده اند. بر اساس اين گزارشها، انتفاضه الاقصي در سومين و چهارمين سالگرد خود ثابت كرد كه دوران شكوفايي كه توافق نامه اسلو براي توسعه پروژه استعماري صهيونيسيم فراهم كرده بود، به دنبال تلاش شهرك نشينان صهيونيست براي يافتن مكاني امن دچار سير قهقرايي شده است.
ذ) تخريب وجهه بين المللي "رژيم اسرائيل"
همچنين كاهش جايگاه بين المللي دولت عبري از دستاوردهاي انتفاضه است و هم اكنون زنگ خطر فروپاشي جايگاه اين دولت در سطح بين المللي به صدا درآمده است. تظاهرات چشمگير در اروپا در اعتراض به حمله رژيم صهيونيستي به مناطق تشكيلات خودگردان نشانه بارز تنزل جايگاه مردمي و رسمي اسرائيل در جهان است. انتفاضه در منزوي ساختن اسرائيل در عرصه بين الملل مؤثر بوده است به استثناي اين كه، آمريكا همچنان به حمايت خود از اين رژيم ادامه مي دهد. پس از اين كه روند مذاكرات سازش درهاي بسته جهان عرب و كشورهاي جهان را به روي اسرائيل گشود اما انتفاضه اين درها را دوباره به شدت بست و اسرائيل را منزوي ساخت. به عنوان مثال مقامات نظامي و سياسي رژيم صهيونيستي به دنبال تغييرات اعمال شده در قوانين و ريكرد رسانهها در اروپا به اتهام ارتكاب جنايات جنگي تحت تعقيب قرار گرفته اند. در اين راستا مي توان به موافقت دادگاه هاي بلژيك براي اولين بار براي رسيدگي به شكوائيهاي مبني بر محاكمه شارون قصاب صبرا و شتيلا و بلواي سياسي ناشي از انتصاب كارمي گيلون رئيس اسبق سازمان شاباك به سمت سفير دولت عبري در دانمارك اشاره كرد. از جمله روند مخالفت جهاني با اقدامات رژيم صهيونيستي مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
1- مواضع وزير امور خارجه فنلاند و وزير دادگستري دانمارك در خصوص محكوم كردن شيوه هاي وحشيانه دولت عبري در سركوب فلسطينيان.
2- مخالفت كليساي ارتدوكس روسيه ـ بالاترين ارگان ديني اين كشور ـ با استقبال شارون به علت اقدمات وي عليه فلسطينيان.
3- محكوميت رژيم صهيونيستي در دادگاه بينالمللي لاهه به خاطر ساخت ديوار حائل
4- محكوميت دولت عبري در افكار عمومي جهانيان به خاطر ساخت ديوار حائل
5- طرح مسئله ديوار حائل در مجمع عمومي سازمان ملل كه قرار است بر روي اين مسئله رأيگيري شود.
6- حملات تبليغاتي عليه رژيم صهيونيستي كه شارون را خمشگين ساخت و در تحريك افكار عمومي اروپاييان براي حمايت از انتفاضه و مخالفت با اسرائيل سهيم بود. اخيراً جرج بوش رئيسجمهور آمريكا نيز در سخنراني پنجاه و نهمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل اسرائيل را به خاطر ساخت شهركها، مورد انتقاد شديد قرار داد.
ر) تأثيرات انتفاضه بر ارتش و سازمان هاي امنيتي
انتفاضه ضعف ارتش صهيونيستي را كاملاً آشكار و اين ارتش را براي اولين بار پس از جنگ لبنان با چالشهائي در زمينه تحقق اهداف صهيونيسم جهاني روبرو ساخت. اين چالش ها نيز در استفاده بيش از حد دولت عبري از سلاح هاي مرگبار مانند بالگردهاي آپاچي، هواپيماهاي اف 16، تانك ها و خودروهاي نظامي و انواع مختلف موشك ها و خودداري از به كارگيري نيروهاي زميني از ترس متحمل شدن خسارات و تلفات جاني سنگين در درگيري مستقيم با نيروهاي مقاومت نمود يافته است. (مانند آنچه در مقاومت جنين اتفاق افتاد و به كشته شدن 23 سرباز صهيونيست منجر شد) كارشناسان نظامي معتقدند كه ارتش صهيونيستي در باتلاق انتفاضه گرفتار شده است و پس از 36 ماه از آغاز انتفاضه نتوانسته آن را سركوب كند. اين ارتش در طول انتفاضه دو گزينه پيش رو دارد و راه سومي ندارد:
1- سركوب كامل تشكيلات خودگردان از طريق استفاده گسترده از توان نظامي بدون توجه به نتايج آن در عرصه داخلي و خارجي.
2- تسليم در برابر واقعيت موجود و تلاش براي جلوگيري از درگيري هاي روزانه و قرار دادن اين درگيريها در پايينترين سطح خود.
يك كارشناس نظامي دولت عبري خاطر نشان مي كند كه اشغال مجدد مناطق تشكيلات خودگردان در كرانه باختري و نوار غزه به كشته و زخمي شدن هزاران نظامي صهيونيستي و فرسايش توان نيروهاي صهيونيست منجر خواهد شد و احتمال دارد نتايج وخيمي بر ارتش اسرائيل بر جاي گذارد.
ز) تأثيرات روحي و رواني بر يهوديان
اوضاع نابسامان امنيتي سؤالات زيادي در اذهان صهيونيست ها درباره فلسفه پروژه صهيونيسم و اهداف آن ايجاد كرده است. خيلي از روشنفكران و مورخان، اين سؤال را مطرح ميكنند كه اسرائيل دچار سير قهقرايي شده است و دوباره به سال 1948 يعني زمان وقوع جنگ براي تشكيل دولت عبري بازگشته است. اما ديگران درباره بازگشت يهوديان به عهد گتو (محلههاي يهوديان در اروپا) و منزوي شدن مانند وضعيت آنها در نيمه اول قرن بيستم در كشورهاي اروپايي سخن مي گويند.
مانولا دافري نويسنده روزنامه صهيونيستي معاريو در مقاله اي تحت عنوان "گتوي ترس" اين احساسات را اين گونه توصيف مي كند:"اين روزها فاجعه پس از فاجعه و عمليات پس از عمليات و سلسله نامتناهي از ضربات دردناك، ما را در هر جا تعقيب مي كند. كشور ما در ابتدا بر اين اساس تشكيل شد كه مكان امن و افتخار آميزي براي يهوديان جهان باشد اما اكنون ناامن شده است و از ناحيه همسايگان مورد تهديد قرار ميگيرد. اسرائيل آينده خود را به خطر انداخته است و مانند ديوانه رفتار ميكند و هيچ ابتكار عملي ندارد و تحجر، ناتواني و نوميدي بر همه چيز سايه افكنده است. توفان هاي تند مي وزند و ما را از جا بر مي كنند و ما در خواب زمستاني فرو رفته ايم. در واقع اين ما نيستيم كه سرنوشت خود را رقم مي زنيم. همه معتقدند كه نمي توان كاري كرد و شكست خورده هستيم و اين عاقبت ماست."
موانع موجود در راه انتفاضه
در حاليكه به چهارمين سال آغاز انتفاضه الاقصي نزديك ميشويم، بسياري از كارشناسان بر اين عقيده هستند كه اين قيام خودجوش و مردمي از آن شور و شوق اوليه افتاده است. نكتهاي كه در اينجا مطرح است با وجوديكه انتفاضه به شريانهاي حياتي رژيم صهيونيستي آسيبهاي جدي وارد كرده است. پس چرا اين حركت مردمي اخيراً دچار موانع شده است. حال به نظر ميرسد اين مسئله داراي دلايل متعدي باشد كه در ذيل به صورت فهرستوار به آنها اشاره ميكنيم.
يكي از دلايل اين امر را ميتوان، توافق رژيم صهيونيستي و مقامات دولتي فلسطين بر سر اين موضوع دانست كه توقف انتفاضه را، اساسي براي شروع گفتگوها عنوان ميكردند و از ابتدائيترين مسائلي كه از سوي طرف اسرائيلي عنوان ميشد، پايان خشونتها از طرف فلسطينيان بود.
سند مهم ديگر در اين فرايند استفاده از قدرت نظامي براي سركوب انتفاضه از سوي اسرائيل بود. بدين معني كه بروز بحرانها در سطح منطقهاي بويژه عراق، و غفلت جهان از فلسطين، باعث سركوبي بيشتر انتفاضه گرديد.
اختلافات دروني مانعي ديگر بر سر راه انتفاضه بود. بطوريكه اين اختلافات كه در سطح بالاي دولت خودگردان بروز داد باعث شد تا فلسطينيان به اين نتيجه برسند كه بايد به حل مشكل در درون سيستم خود نيز همت گمارند.
فشارهايي كه از سوي بيرون در سطح منطقهاي و بينالمللي بر فلسطينيان وارد شد تا آنها اقدام به كنترل قيام بكنند. از جمله از سوي كشورهاي عربي و غربي كه خواستار توقف درگيريها در فلسطين بودند. ضمن اينكه فشار كشورهاي غربي براي اصلاحات در درون دولت خودگردان نيز به اين مسائل افزوده گرديد.
محاصره و فشار اقتصادي از ديگر عواملي بود كه از سوي رژيم صهيونيستي اعمال گريد. (فشار بر قشر كارگر، صنعت، كشاورزي، دامداري، توليدي بازرگاني، حمل و نقل، خدمات اجتماعي و سرمايهگذاري)
ترور رهبران انتفاضه باعث شد تا انتفاضه با از دست دادن بسياري از شخصيتهاي راهبردي خود با مشكلي جدي مواجه شود. حال نكتهاي كه در اين بين از همه مهمتر است مسئله گفتگوهاي سازش بود كه انتفاضه را از درون با چالشي بزرگ روبرو ساخت. اين گفتگو كه در گذشته در واشنگتن، پاريس و شرمالشيخ صورت ميگرفت اينبار در بيتالمقدس صورت پذيرفت گرچه بدون دستيابي به راه حلي پايان يافت ليكن انتفاضه را از درون با مانعي جدي مواجه شد.
از ديگر عواملي كه بر انتفاضه تاثير گذاشت حوادث يازده سپتامبر سال 2000 بود.
هنگاميكه حادثة 11 سپتامبر رخ داد، انتفاضة مسجدالاقصي در آستانة ورود به دومين سال خود بود. همانطور كه در صفحات پيشين اين نوشتار بيان شد، انتفاضة مسجدالاقصي در سال قبل از حادثة 11 سپتامبر، دستاوردهاي زيادي را براي فلسطينيها محقق كرده بود تا جايي كه افكار عمومي جهاني در حمايت و تأييد قيام فلسطينيها به طرز بيسابقهاي بسيج شده بود. وضعيت پيش از حوادث 11 سپتامبر، تنگناهاي زيادي را براي سياستهاي رژيم صهيونيستي و ايالات متحده آمريكا در منطقه به وجود آورده بود، اما با وضعيتي كه پس از 11 سپتامبر در نظام بينالمللي به وجود آمد، ناگهان چالشهاي جديدي فراروي انتفاضه قرار گرفت، البته اوضاع پس از 11 سپتامبر به توقف انتفاضه منجر نشد، اما آن را با مشكلاتي روبهرو ساخت كه ميتواند در استمرار و تداوم آن خلل ايجاد كند.
** مواضع جمهورياسلامي ايران در قبال انتفاضه
با شروع انتفاضه الاقصي عملكرد ايران در راستاي حمايت از اين حركت خودجوش مردمي بوده است. استراتژي جمهوري اسلامي ايران در اين موضوع مبتني بر رفع ظلم و ستم و جلب حمايت جهاني از حركت مردم فلسطين است. ايران همواره انتفاضه و مقاومت را تنها راه نجات فلسطين مظلوم ميداند و نص صريح قرآن را در راستاي مقابله با ظالمان چراغ راهنماي مبارزاتي ملت فلسطين ميداند. جمهورياسلامي همواره از سياست ضعف و سستي كشورهاي منطقه در قبال مسئله فلسطين انتقاد كرده است، در اصول خود به تداوم مبارزه عليه رژيم غاصب صهيونيستي تأكيد ورزيده است و موضع آشتيناپذيري خود را اعلام نموده است.
رهبر معظم انقلاب نيز در طرح خود مبني بازگشت آوارگان فلسطيني كه بالغ بر 5 ميليون نفر هستند و در سه كشور اردن، لبنان و سوريه در شرايط بسيار نامساعدي زندگي ميكنند تأكيد كرده است. بدين نحو كه با بازگشت آوارگان و استقرار آنها در ميهن خود، انتخاباتي با حضور تمامي اديان صورت گيرد و حكومتي تشكيل و قانون اساسي نيز تدوين شود. همچنين جمهوري اسلامي براي حمايت خود از فلسطين تاكنون اقداماتي به شرح ذيل را انجام داده است.
جمهوري اسلامي با تشكيل نهادهاي ويژه همچون كنفرانس بينالمللي حمايت از انتفاضه وابسته به مجلس شوراي اسلامي دست به حمايت مردم فلسطين زده است.
همچنين مجلس شوراي اسلامي قانوني تحت عنوان حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين به تصويب رسانده كه خواهان تشكيل كشور فلسطين است.
نظام اسلامي در راستاي حمايت از قشر آسيبپذير انتفاضه اقدام به درمان مجروحان فلسطين ميكند.
در بعد فرهنگي نيز شهردار تهران در ديدار با نماينده بيتالمقدس اين دو شهر پيمان خواهرخواندگي امضاء كردند كه اين سند با عنايت به خواهرخواندگي بسياري از شهرهاي رژيم اسرائيل با شهرهاي موجود در آمريكا ميتواند گامي مثبت در اين راستا ارزيابي شود.
علاوه بر حمايت نظام اسلامي در سطح افكار عمومي نيز در ايران همدردي ويژهاي با مردم فلسطين صورت ميگيرد كه از آن جمله ميتواند به راهپيماييها در مناسبتهاي ويژه از جمله ناميدن آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز جهاني قدس، برگزاري نمايشگاههاي ويژه در اين خصوص اشاره كرد.
نتيجهگيري
انتفاضه مسجدالاقصي، در منازعة اعراب و اسرائيل تحولي مهم است. از آنجا كه انتفاضة ملت فلسطين، حركتي آگاهانه و با اهدافي مشخص به شمار ميآيد, ميتوان با آن به عنوان گزينهاي مناسب براي تحقق حقوق مشروع ملت فلسطين برخورد كرد. انتفاضه در چهار سال گذشته دستاوردهاي بسيار مهمي را محقق ساخته است. اين دستاوردها ميتواند تحولات جديدي را در منازعة عربي، اسرائيلي به ويژه فلسطينيها با رژيم صهيونيستي وارد سازد. مشكلات سياسي و اقتصادي كه در داخل اسرائيل به سبب انتفاضه به وجود آمده است، در واقع بر افسانة شكستناپذيري اين كشور خط بطلان كشيد. وحدت و انسجامي كه ميان كشورهاي منطقه از يك سو و ميان گروهها و جريانات سياسي در نتيجة انتفاضه پديد آمد، موجب شد بار ديگر مسأله فلسطين به عنوان آرمان مشترك عربي و اسلامي مطرح شود.
انتفاضه مسجدالاقصي بار ديگر مسأله فلسطين را در كانون توجه افكار بينالمللي قرار داد. تا پيش از انتفاضه، مجامع بينالمللي نيز ديگر به مسائل فلسطين توجهي نداشتند، چون با امضاي قرارداد اسلو و ساير قراردادها، مسأله فلسطين را پايان يافته اعلام ميكردند، اما وقوع انتفاضه بار ديگر مجامع جهاني را بر آن داشت تا از حقوق فلسطينيها صحبت كنند و از اجراي قطعنامههاي بينالمللي در خصوص فلسطين سخن گويند. در وضعيتي كه انتفاضه در منطقه پديد آورده بر تمامي رهبران عربي و اسلامي ويژه رهبري فلسطين لازم است تا با رژيم صهيونيستي از موضع قدرت برخورد كنند و تمامي حقوقي را كه تا كنون اين رژيم از تحقق آن براي ملت فلسطين جلوگيري كرده است، باز گردانند.
منابع:
1) خبرگزاري مهر
2) مركز اسنادو مطالعات راهبردي جمعيت دفاع از ملت فلسطين
3) مركز اطلاع رساني فلسطين 21/7/1382
4) روزنامه الوطن چاپ قطر 31/12/2003
5) روزنامه الرايه قطر 7/7/1383
نظر شما