به گزارش خبرنگار مهر، یوزف شاخت از آن دسته اسلامشناسانی است که تمام عمر خود را وقف تحقیق در معارف اسلامی، به ویژه در حوزه فقه و حقوق کرده است.
وی در کتاب خود، "دیباچهای بر فقه اسلامی" که با ترجمه اسدالله نوری در 388 صفحه و با شمارگان 2000 نسخه از سوی انتشارات هرمس منتشر شده است، در صدد آن برآمده تا داستان پیدایش، شکلگیری و تصور تاریخی فقه اسلام، در ارتباط با توسعه سازمان سیاسی – اداری اسلام خلافت از سدههای اولیه هجری به بعد را بیان کند.
شاخت همچنین علاوه بر تطور تاریخی فقه، به مطالعه نظامواره آن نیز میپردازد و با اسلوبهای جدید به بررسی موشکافانه آن اقدام میکند. بخش نظاممند کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی" بر مبنای یکی از منابع معتبر فقه حنفی، یعنی کتاب "ملتقی الا بحر ابراهیم الحلبی" تألیف شده است.
از سوی دیگر میتوان گفت که بخش کتابشناسی مفصل این اثر شاخت که برخی از منابع شیعه و اهم منابع فقه و اصول اسلامی در عالم تسنن را به زبانهای عربی و زبانهای مهم اروپایی تا دهه 1960 شامل میشود، منبعی ارزشمند برای محققان و دانشپژوهان فقه اسلامی است.
شاخت در این کتاب از نگاه یک شرقشناس غربی که به هر حال مقید به شرایط و اوضاع و احوال و فکر و فرهنگ محیط و زمانه خود است و از روش تحقیق تاریخی جامعهشناسانه استفاده میکند، یکی از عرصههای مهم فکر و فرهنگ اسلامی را مورد بررسی و کنکاش نظاممند قرار داده است.
وی همچنین سرگذشت فقه اسلامی را در چنبره چالش بین سنت و مدرنیته که بیش از یکی دو قرن است در همه کشورهای اسلامی در جریان است، تا یک دهه پیش از انقلاب اسلامی 1357 بررسی کرده و پس از این بحث تاریخی، در بخش نظاممند بحث خود به موضوعاتی چون اشخاص، اموال، کلیات تعهدات، عقود معین، خانواده، ارث، حقوق کیفری، آیین دادرسی و ماهیت فقه اسلامی پرداخته است.
نشست نقد و بررسی کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی" با حضور دکتر اسدالله نوری، مترجم و نیز دکتر سعید محبی، در محل خبرگزاری مهر برگزار شد.
مترجم کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی" در آغاز سخنان خود، ضمن اشاره به اهمیت فقه در زندگی مسلمانان گفت: در بین اهل علم از فقه به عنوان اشرف علوم یاد میشود و این علم دست کم در بخشی از گرایشها، قسمت اعظم منظومه فکری آنان را تشکیل میدهد و این امر سبب شده است که همواره جدالی میان برخی از طرفداران فقه با اصحاب سایر گرایشها در جهان اسلام مثل عرفان، فلسفه و مانند آن وجود داشته باشد.
اسدالله نوری سپس با اشاره به اولین آشنایی خود با کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی"، تصریح کرد: وقتی این کتاب را برای نخستین بار دیدم، به نظرم آمد که شاخت در آن به خوبی ادوار تطور فقه را پله پله و به صورت ابژکتیو، همراه با دیدی علمی و البته به نظر من به صورت نسبتاً بیطرفانه، تشریح کرده است. به همین دلیل فکر کردم از آنجایی که قوانین کشور ما نباید مخالفتی با احکام بیّن شرعی داشته باشد، ترجمه این کتاب میتواند مفید واقع شود.
وی افزود: ما میتوانیم در عالم اسلام گرایشاتی را بیابیم که به دنبال مسلط ساختن فقه بر نظام سیاسی حقوقی کشورهای اسلامیاند. برخی دیگر از گرایشها نیز در برخی موضوعات مثل حقوق زنان از فقه فاصله میگیرند. همچنین گرایشهایی وجود دارد که در پی احیا و بازسازی فقهاند. بنابراین به نظر میرسد این کتاب شاخت میتواند پژوهشگران و محققان ما را با متدولوژی تحقیقی و نحوه مواجهه با مباحث آشنا کند و برای آنها مفید باشد.
نوری ادامه داد: تحلیل تاریخی و جامعهشناسانه کتاب در خصوص چالش بین سنت و تجدد در فقه و تاریخچه تقنین جدید در کشورهای اسلامی و روشن ساختن این امر که در تمام این کشورها فقه در برخی از زمینهها مانند ارث و خانواده همچنان حرف اول را میزند، بسیار جالب توجه است.
مترجم کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی" یادآور شد: من این کتاب را ترجمه کردم تا شاید اهل تحقیق ما نیز با توجه به متدولوژی آن، کتابی درباره تاریخ تطور فقه شیعه بنویسند. چرا که در هر حال شاخت با وجود اینکه محقق و اسلامشناس برجستهای است اما از آنجایی که بیشتر کتابها و منابع موجود در کتابخانههای غربی، درباره فقه سنیاند، وی نیز بیشتر به این منابع رجوع داشته است.
وی یادآور شد: از نظر شاخت، فقه اسلامی بر خلاف نظامهای حقوقی دیگر که خودآیین و خودگردان بوده و به امور قدسی قائل نیستند، این گونه نیست و منشأ قدسی و وحیانی داشته و محکماتی دارد که انسان مؤمن نمیتواند درباره آنها چون و چرا کند.
نوری افزود: با این حال باب تفقه و اجتهاد، جز در مورد نصوصی که لازم الاجرا بودن آن باید مسلم باشد، در سایر امور گشوده است و میتواند فقه را بسیار بارور و غنی کرده و در نتیجه با تحولات جدید نیز سازگار نماید. برخی از عرفی شدن فقه میهراسند، اما اگر عرفی شدن به این معنا باشد که فقه اسلامی توانمند و پویا و مبتنی بر مسلمات سنت، سنگ بنای اصلی نظام تقنینی و حقوقی یک کشور باشد، با مسلمات فقهی اصطکاک ندارد.
مترجم کتاب "دیباچهای بر فقه اسلامی" به برخی از بخشهای مهم کتاب نیز اشاره کرد و گفت: به نظر من چند مقاله این کتاب از اهمیت بیشتری برخوردار است. نخست بخش "حقوق کیفری در اسلام" و دوم بخش "آیین دادرسی" است که جای تحقیق بسیار و نوآوریهای بیشتری دارد. اما فکر میکنم مهمترین مقاله این کتاب، فصل آخر آن یعنی "ماهیت فقه اسلامی" باشد.
وی با اشاره به کتابشناسی این کتاب تصریح کرد: این کتابشناسی میتواند برای طالبان علم در حوزههای دینی و دانشگاهها بسیار سودمند باشد زیرا که اهم منابع فقهی و اصولی علمای اهل تسنن و برخی علمای فرق مختلف شیعه و نیز آثار مکتوب برخی مستشرقین و مسلمین به زبانهای اروپایی را تا اوایل دهه 1960 جمع آوری کرده است.
این مترجم و حقوقدان در پایان خاطرنشان کرد: نکته جالبی که کتاب شاخت نشان میدهد آن است که در حرکت قانونگذاری که در عصر جدید و کشورهای مسلمان آغاز شده است، گرایشی به سمت محدود کردن حق طلاق مردان، تعدد زوجات و کمک به تثبیت حقوقی موقعیت زنان دیده میشود.
وی افزود: در قسمتهایی از حقوق خصوصی نیز مانند وصیت، ارث و خانواده، اکثریت ساکنین کشورهای اسلامی همچنان خواستار حکومت مقررات فقهیاند و دیگر مقررات تقنینی نیز هیچگاه داعیه ناسازگاری و اصطکاک با مبانی فقهی را نداشته و لزوم تصویب خود را در پرتو اوضاع، احوال و مصالح جدید و با استناد به برخی نصوص و نظریههای فقهی و کلامی جدید توجیه مینمایند.
نظر شما