دکتر سید مصطفی شهرآئینی درگفتگو با خبرنگارمهر درمورد اینکه متون علوم انسانی را با توجه به چه قواعدی باید خواند؟ آیا کدهای خاصی برای خوانش متون رشته خود دارید؟ گفت: این خوانش بستگی به این دارد که این متون ترجمه باشند یعنی متون دست دوم باشند یا متون اصلی باشند. اگر ترجمه باشند باید اول ازمترجم و فضای ترجمه و انتقالش به زبان فارسی مطمئن بشویم که انتقال درست اتفاق افتاده یا نه و بعد درباره خوانشش صحبت کنیم.
وی افزود: اما اگر نگارش یک متن اصیل باشد پیش از ورود به بحث باید نویسنده و ذهنیت او را در نظر بگیریم و اینکه او چه گرایش فکریای دارد. اما از همه اینها مهمتر باید نحوه مواجهه با متون علوم انسانی در دانشگاهها را توسط اساتید به دانشجویان بیاموزیم. این مشکل ما در دانشگاههاست یعنی دانشجو وقتی فارغ التحصیل میشود درطول مدت تحصیل حتی یکبار هم با متن اصلی یک فیلسوف مواجه نمیشود و ممکن است تا دکتری فلسفه بیاید و خیلی کم با متنهای فلسفی دکارت، کانت و اسپینوزا ،یا ابن سینا و ارسطو و اینها مواجه بشود. اینچنین است که من فکر میکنم که نحوه خوانش را دانشجوی ما چه در طول تحصیل و چه در سابقه تحصیل یاد نگرفته و این هم وظیفهای است که در نحوه آموزش فلسفه بطور خاص و علوم انسانی بطور عام باید لحاظ شود.
این استاد فلسفه گروه فلسفه تبریز در مورد اینکه آیا متون رشته خود را بیش از چند بار مطالعه میکند همچنین اظهارداشت: به طبع خوانش متون فلسفی با یکبار خواندن منظور حاصل نمیشود. در بیشتر فلاسفه برای مثال دکارت که من با متونش یک انسی دارم و همچنین متون فلسفه اسلامی آثار ملاصدرا یا کتابهای متأخر علامه طباطبایی مثل بدایه و نهایة الحکمه نویسندگان این متون به خوانندگانشان توصیه میکنند که از شتابزدگی و قضاوت زود هنگام پرهیز کنند و با یکبار خواندن و سریع رد شدن نتیجه گیری نکنند.
این محقق و پژوهشگر درادامه تصریح کرد:ما باید متون فلسفی را با این نگاه بخوانیم که طرح پرسشهای هرچه عمیقتر برای ما در حین خوانش اتفاق بیفتد نه اینکه یک سؤالی در ذهنمان شکل بگیرد و بیاییم در کتاب فلسفی سریع به دنبال جواب بگردیم و سریع جواب را بگیریم و برویم دنبال کار خودمان. درواقع در خوانش متون فلسفی این تأمل و تعمق است که هرچندبار که این متون را بیشتر بخوانید وجهههای دیگری از آن کتاب عاید ما میشود که شاید در بار اول و دوم این اتفاق نیفتد. غیر از اینکه باید چندبار خوانده شوند باید در مراحل مختلف تکون شخصیت دانشجو این مسئله (نحوه خوانش) اتفاق بیفتد. شاید دانشجو در دوره کارشناسی یک متن را چند بار بخواند و یک برداشتی کرده باشد وهمین دانشجو در کارشناسی ارشد یک وجهه نظری دیگری از خواندن آن متن پیدا کند و حتی در مورد اساتید هم همین امر مصداق دارد.
شهرآئینی درمورد اینکه یادداشتهایش از متون مطالعه شده چگونه هستند نیز گفت:من از همان دوره دانشجوییم و حالا هم در دوره تدریس دانشگاهیم در خوانش متون چه خواندن برای امتحان چه برای تحقیق و مقاله و ترجمه، همیشه محصول خوانشم را به صورت چکیده نه اینکه خلاصه و کوتاه نویسی بلکه به عنوان فهم خود از خوانش آن متن که گویای فهم من از آن متن است بصورت چکیده یادداشت میکنم. این کار در خوانش متون فوق العاده مهم است و واقعاً نتیجه دارد.
نظر شما