به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب حاشیه هایی از نشست اندیشه های راهبردی در جمهوری اسلامی ایران که چهارشنبه شب با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و دهها نفر از اندیشمندان، استادان و صاحبنظران دانشگاهی برگزار شد به قلم محمد تقی خرسندی منتشر کرد.
متن این حاشیه نگاری به این شرح است: وقتی به بیت رهبری میرسم، خبری از هیچکدام از خبرنگاران نیست. هول برم میدارد که مبادا «همه رفتند و تنها ماندهام من». اما دایی (مسوول تیم خبرنگاران) میگوید هنوز هیچکس نیامده. با هم تا جلوی درب حسینیه امامخمینی(ره) میرویم و دایی برمیگردد برای آوردن بقیه خبرنگارها. میخواهم وارد حسینیه شوم که تیم حفاظت جلویم را میگیرد: «اسمت تو لیست نیست. باید خود دایی باشه تا اجازه بدیم بری.» اتفاق تکراری همه برنامههای دیگر. ناچار همانجا میایستم به انتظار دایی.
یکی از مسوولان اجرایی بیت را میبینم. از دور سلام میکنم. او هم جواب میدهد و انگار نکته مهمی در ذهنش جرقه زده باشد، یکی از محافظها را صدا میکند: «همه خبرنگارها باید این گوشه بنشینند. کسی بین ردیفهای اصلی نباشد.» محافظها هم یکییکی پیدایمان میکنند و میآورند به گوشه سالن. جایی که ستونهای سالن هم به زور دیده میشود، چه برسد به حضار و میزبان اصلی برنامه. حتی یکی از میهمانان برنامه که چهره جوانی هم دارد و درنتیجه شبیه خبرنگاران است، مشمول این اصل میشود و از جایش بلندش میکنند.
پس از قرائت قرآن، واعظزاده، دبیر همایش صحبتهایی کلی در مورد برنامه میکند و همزمان اسلایدهایی روی پردهها به نمایش درمیآید. اسلایدهایی که میگوید فقط 30 درصد مقالات از شهرستانها بوده. اسلایدهایی که میگوید فقط 20 درصد مقالات از حوزههای علمیه بوده، حوزههایی که قرار است خوراک علمی کشور را تامین کنند.
نوبت به سخنرانها میرسد. بیشتر صحبتها معطوف به تعریف «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» است. فرق پیشرفت با توسعه، لزوم استقلال فکری، استفاده از مبانی الهی، محوریت عدالت، بهرهگیری از اصول اسلامی، توجه به شرایط ایرانی، تغییر ادبیات حاکم، همراه کردن افکار عمومی، ضرورت جایگزینی الفت در جامعه بهجای مدارج، تولید دانش برای تمدنسازی و دهها نکته دیگر، محور صحبت هشت نفر از حاضرین است که مقالاتشان برای ارائه انتخاب شده است.
بعضی نکات مطرح شده، بسیار جالب است. مثلا خانم دکتر علاسوند پیشنهاد میدهد که پژوهشگران کشور در زمینه ایجاد این الگو «استنطاق» شوند تا مقالات تولیدی، فقط تکرار دانستههای آنان نباشد. یا پیشنهاد خانم دکتر نصراللهی که با تهلهجه یزدی خواهان تعریف جوایز نوبل اسلامی باعنوان جایزه «صدرا» یا «رازی» میشود.
آیتالله حائری هم نکته کوتاهی میگوید که ظاهرا ربطی به این جلسه ندارد، اما باطنا چرا. او میگوید بسیاری از مشکلات کنونی جامعه، تقدیر الهی و از باب «لَن یُصِیبَنَا إِلاَّ مَا کَتَبَ اللّهُ لَنَا؛ بگو هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد مگر آنچه خداوند برای ما نوشته است»(2) نیست. بلکه از کمکاری خود ما و از باب «وَ مَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ؛ هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند.»(3) است.
جلسه طولانی شده و خستگی را در خمیازههای گاه و بیگاه بعضی میهمانان میتوان دید. آنقدر که دکتر رفیعپور میگوید همیشه در این ساعت خواب بوده و اصلا دلش نمیخواست جای رهبر باشد. اما رهبر با دقت به تمام حرفها گوش میدهد و نکته برمیدارد. اواسط جلسه است که میفهمیم تمام این مقالات و سایر مقالات رسیده به دبیرخانه همایش را، رهبر قبلا مطالعه کرده.
رهبر، «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» را اینطور تعریف میکند: «الگو یعنی نقشه جامع، تا حرکتها حدس و خطایی نباشد. اسلامی بودن یعنی مبنای اهداف، ارزشها و راهبردها باید الهی باشد. ایرانی بودن یعنی علاوه بر توجه به شرایط جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... ایران، این طرح را اندیشهورزان ایرانی نوشتهاند. پیشرفت هم یعنی حرکت رو به تعالی؛ چیزی غیر از توسعه، که دارای معنی و ارزشهای مشخص در جهان امروزی است.»
رهبر، عرصههای پیشرفت را به چهار بخش فکر، علم، زندگی و معنویت تقسیم میکند و از اندیشمندان میخواهد که در تعریف این الگو به نکاتی توجه کنند؛ از جمله تعریف دقیق مبدا و معاد، عدم تفکیک دنیا و آخرت، نگاه محوری به انسان در اسلام، تعریف حکومت، نگاه غیرمادی ولی ارزشمدار به اقتصاد و تولید ثروت، عدالت و دهها موضوع دیگر.
جلسه که تمام میشود، همهچیز میشود مثل جلسات معمولی. همه هجوم میبرند به سمت جلوی سالن و کنار رهبر. قبل از این که من برسم، یکی از خانمها چفیه رهبر را گرفته. یک عده هم نوشتههایشان را به رهبر میدهند. کاری که هنگام شام هم ادامه دارد و مرتب پوشههای مقالات را به رهبر میدهند.
شام که تمام میشود، باز هم دور رهبر جمع میشوند. یک نفر نظراتش را برای رهبر میگوید. رهبر به دقت گوش میدهد و در آخر میگوید: «این شفاهی گفتن فایده ندارد. نه من یادم میماند، نه تکلیف شما رفع میشود. باید نظراتتان را بنویسید و بفرستید تا به دقت بررسی شود.»
2) سوره توبه، آیه 51
3) سوره شوری، آیه 30
نظر شما