به گزارش خبرنگار مهر، "هزار جلد از کتابهای کتابخانه شخصی زندهیاد خسرو فرشیدورد به کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پیوست" این خبر از آن خبرهایی است که دلت میخواهد از شنیدش خیلی خوشحال شوی ولی یک چیزهایی در حاشیهاش دارد که نمیگذارد.
روزهای نخستین ماه آبان بود که پیگیری سرنوشت کتابخانه شخصی و دستنوشتههای منتشر نشده خسرو فرشیدورد استاد زبان و ادب پارسی پس از فوتش، مرا به امید مجد رئیس کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رساند؛ شخصی که تا امروز که جدیدترین خبر را از سرنوشت آن کتابها میدهد، به طور مستمر پیگیر این ماجرا بوده است.
امید مجد در این باره به خبرنگار مهر گفت: پس از اینکه مطلع شدم کتابها نزد کدام کتابفروشی است برای دیدن کتابها به آنجا رفته و درباره قیمت با هم مذاکره کردیم.
وی ادامه داد: قیمتی که کتابفروش برای 7 هزار جلد کتاب در نظر داشت 50 میلیون بود که تا رقم 30 میلیون هم به توافق رسیدیم و من برای تامین منابع مالی با نهادهای مختلف فرهنگی وارد مذاکره شدم ولی در نهایت هیچ رقمی از جایی تامین نشد.
این پژوهشگر ادبی همچنین توضیح داد: وقتی همه تلاشها بینتیجه ماند توانستم 10 تا 12 میلیون که عمده آن را شخصا تامین کردم، تهیه کنم و با این مبلغ هزار جلد از کتابهای زندهیاد فرشیدورد را خریده و وقف کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران کردم.
مجد افزود: همچنان در تلاش هستم که با کمک علاقمندان به ادبیات و زندهیاد فرشیدورد بخش دیگری از این پول را تامین کرده تا بتوانیم تعدادی دیگری از آن کتابها را خریداری کرده و به کتابخانه اهدا کنیم.
اختصاص بخش ویژه زندهیاد فرشیدورد در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
رئیس کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در پایان عنوان کرد: پس از ثبت و فهرست برداری از کتابهای خریداری شده بخش ویژهای را در قالب کتابخانه باز برای آنها در نظر میگیریم که به نام زندهیاد فرشیدورد ثبت خواهد شد.
آنچه در صحبتهای مجد وجود دارد باعث میشود که نتوانی به اندازه کافی خوشحال شوی این است که هیچ نهاد رسمی فرهنگی به یاری این جریان نیامده و حاضر به هزینهکرد برای خرید این آثار برای کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران نمیشود.
از سوی دیگر میدانی فقط یک هفتم از آنچه استاد فرشیدورد در طول سالهای عمر گردآوری کرده در جایی که باید باشد قرار گرفته است .یعنی این احتمال وجود دارد دیگر کتابها هر کدام دچار سرنوشتی متفاوت شده و در خوشبینانهترین حالت در قفسه کتابخانههای مختلف قرار گیرد . این بدین معناست که دیگر این کتابها در قالب یک مجموعه تخصصی و نایاب کنار هم نخواهند بود.
ولیکن نمیتوانی از غیرت و همت رئیس کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران خوشنود نباشی. اویی که میدانی در تمام این روزها در تلاش بود تا هر کاری میتواند برای این مجموعه بکند تا ادای دینی هم باشد به خسرو فرشیدورد این استاد مسلّم کرسی دستور و ادب کلاسیک فارسی که در حالی در 80 سالگی در سرای سالمندان نیکان از دنیا رفت که جز معدودی از رسانهها و چهرههای ادبی درباره وی ننوشتند و نگفتند.
این اتفاق شاید تلنگری باشد برای دستاندرکاران فرهنگی کشور در نهادهایی چون کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بخش فرهنگی شهرداری، وزارت علوم و ... تا هر چه بیشتر به اختصاص منابع مالی برای چنین حرکتهایی و همچنین به تصمیمگیری سریع و لزوم حذف بروکراسی در موارد خاص توجه نشان دهند.
همچنین باید از افرادی که همچنان دغدغه فرهنگ داشته و برای ارتقای این امر دست به کوشش میزنند قدردانی شود، گرچه این افراد به دنبال تجلیلها نبوده و انگیزههای والاتری را دنبال میکنند.
در حال حاضر هزار جلد از کتابهای ادبی و بعضا نایابی که فرشیدورد درباره آنها گفته بود"من خیلی از این کتابها را از اطراف و اکناف جهان به زحمت جمع کردهام" با حاشیهنگاریهای وی به کتابخانه دانشکده ادبیات تهران پیوسته که اتفاق خوبی است و این امید را داریم که برای خریداری بخش دیگر این کتابخانه تا دیر نشده است نهادهای مرتبط دست به کار شوند.
گزارش از نغمه دانش آشتیانی
نظر شما