پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۱۸ دی ۱۳۸۹، ۸:۲۳

صداقت توأم با ژرف‌اندیشی به تفکر اصیل می‌انجامد

صداقت توأم با ژرف‌اندیشی به تفکر اصیل می‌انجامد

عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درمورد اصالت در تفکر گفت: در تفکر اصیل صداقت به تنهایی اگر لازم است ولی کافی نیست و صداقت باید توأم با تحقیقات و مطالعات و تفکرات قبلی باشد.

دکتر کریم مجتهدی در مورد اصالت در تفکر به خبرنگار مهر گفت: تشخیص اصالت در تفکر به صورت دقیق ممکن نیست. به همین دلیل چه بسا متفکران بزرگی بودند که در عصر حیات خود شناخته نشدند و اگر شناخته شدند ارزش افکار آنها دریافت نشد. به همین ترتیب آنچه که ما می‎توانیم از ضوابط و شرایط تفکر اصیل در نظر بگیریم یکی از آنها صداقت است. یعنی متفکری تفکرش می‎تواند اصیل باشد که حداقل سوء‌نیت نداشته باشد و دارای صداقت باشد.
 
وی افزود: صداقت به تنهایی اگر لازم است ولی کافی نیست. یعنی ممکن است آدم راستگو باشد ولی اطلاعات دقیقی از مطلب نداشته باشد. این صداقتش تأمین است ولی کافی نیست. صداقت باید توأم با تحقیقات و مطالعات و تفکرات قبلی باشد. توأم با شناخت تفکرات قبل از خود و شناخت تفکر دیگران و مبادله فکری با دیگران برای رسیدن به عمق اصالت بیشتر باشد. صداقت به تنهایی صحت و ارزش یک تفکر را تأمین و تضمین نمی‎کند ولی در عین حال اگر صداقت نباشد آن تفکر به جایی نمی‏رسد. در تفکر اصیل نباید سوءنیت باشد و باید میل به حقیقت‌گویی باشد.
 
عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درادامه تصریح کرد: یعنی تفکر فلسفی از دل تفکر فلسفی بیرون می‎آید یعنی تجسس خودش موجب عمیقتر شدن فکرمان می‏‎شود و نباید به آن تجسس اکتفا کنیم تا اینکه به نکات جدید و تازه‎تری پی ببریم ولی آن تجسس قبلی شرط لازم است هرچند کافی نیست. این روند باید ادامه پیدا کند. یک چنین حالتی را فکر نمی‎کنم کسی به سهولت بتواند کسب کند. یعنی صداقت توأم با تحقیقات کافی داشته باشد.
 
این محقق و پژوهشگرحوزه فلسفه بامثالی از یک تجربه شخصی خود اظهارداشت: یک روز دانشجویی به من گفت چرا ما برای تفکر و اندیشیدن نیازداریم که کتاب متفکران بزرگ را بخوانیم و من خودم صاحب فکر هستم. این دانشجو دچار جهل مرکب شده بود زیرا اصلاً سوابق کار را نمی‌شناخت. سوابق تفکر باید تحقیقات باشد و آن تحقیقاتی که به تفکراتش عمق دهد و اگر همراه با صداقت باشد نوعی اصالت به تفکر او می‏دهد.
 
مجتهدی درباره نیاز ما به تفکر اصیل همچنین گفت: ما به تفکر اصیل نیاز داریم برای اینکه به هر جهت به حقیقت نیازمندیم. این اصالت به لفظ است درواقع دقیقتر بخواهم بگویم ما به تفکر دقیق و مستند نیازداریم و این تفکر مستند ما را می‎تواند به یک نحوی به حقیقت برساند. لازم نیست این حقایق الزاماً اخلاقی باشند، یک دانشمند فیزیک وقتی که تفکر می‏کند تفکرش موقعی اصیل است که در کشف آن حقیقت یک قدم به پیش رود یعنی فراتر از اطلاعات و داده‏های قبلی برود یعنی پیشرفتی در آن رشته حاصل کند. این اصالت همان حقیقت‌جویی است. تفکری که در سلسله حقیقت نباشد اصلاً تفکر نیست. انسان به ناچار از روی مطالعات خودش می‎خواهد به یک حقایقی دست یابد. دقت کنید مفرد نگفتم که به یک حقیقت اخلاقی دست یابد بلکه جمع بستم.
 
این استاد گروه فلسفه دانشگاه تهران درمورد شرایط رشد تفکر اصیل در حال حاضر نسبت به چند دهه قبل نیز گفت: شرایط رشد تفکر اصیل موقعی به‌وجود می‏آید که تعلیمات و آموزشهای ما ظاهرسازی نباشد. یعنی اینکه استادی که هر درسی که در دانشگاه می‎دهد تظاهر به علم نکند، زیرا تظاهر به علم کردن اصالت کار او را زیر سؤال می‏برد. باید با صداقت کارش را درست انجام دهد. یعنی هر چقدر تعلیمات ما صحیحتر و معتبرتر باشد آن شرایط لازم برای رشد تفکر اصیل هم پیدا می‌شود .اینجا باید وضع مدارس و دانشگاههایمان را که محیطهای هستند که خانه فرهنگ محسوب می‎شوند ببینیم، ببینیم تفکر چقدر در این محیطها رشد پیدا کرده و می‏کند چرا که باید در آنجا فرهنگ رشد و تکامل پیدا کند.
 
این نویسنده و مترجم درادامه تصریح کرد: تاچه اندازه یک اراده قوی برای یادگیری و آموزش وجود دارد. به نظر بنده ما می‌توانیم بیش از اینها شرایط را برای یادگیری مساعد کنیم و برای پیدایش اذهان قوی و قدرتمند مساعد کنیم. ولی با این حال چنانچه عرض کرده‎ام من آدم خوش‌بینی هستم یعنی اراده می‎کنم که خوش‌بین باشم حتی اگر درباطن هم خوش بین نباشم می‎خواهم که خوش بین باشم. خوش بینی را سازنده‎تر از بدبینی می‎بینم و روی همین اصل سازندگی و خوش بینی به فراهمترشدن شرایط رشد تفکر اصیل درجامعه‎امان باوردارم. ولی باید بگویم خوش بینی این نیست که مشکلات را نادیده بگیریم و به آنها فکر نکنیم. بلکه مشکلات هرچقدر هم که زیاد باشند می‏شود بر آنها فائق آمد. خوش بینی یکجور اراده و اصلاح است.
 
مجتهدی در پایان گفت: باید یاس و ناامیدی و منفی بافی را کنار گذاشت و برای رفع آن مشکلات اراده کرد و نسبت به آن اراده و قدرت و استقامت شخصی خود باید خوش بین بود و بر مشکلات فائق آمد. البته ازاین نظر شاید شرایط مساعدتر از عصر گذشته شده است ولی هنوز خیلی از کارها باقی مانده است که باید انجام بشوند.
کد خبر 1226895

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha