به گزارش خبرنگار مهر، برای اولین بار مجموعه آثار جعفر روحبخش عصر دیروز، 24 دی در نگارخانه خانه هنر با حضور اعضای خانواده، احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران و دوستان وی به معرض دید عموم گذاشته شد.
پرویز کلانتری، نقاش در بخشی از این مراسم گفت: اینجا صحبت از هنرمندی است که یکی از چهرههای برجسته نقاشی ایران محسوب میشود. نقاشی معاصر ایران دارای تاریخ 70 سالهای است که هنرمندان آن مانند زنجیر آن را بههم متصل کردهاند و روحبخش یکی از حلقههای این زنجیر است.
وی درباره نقاشی معاصر ایران ابراز کرد: نقاشی معاصر ما به یک روایت از کمالالملک شروع میشود. وقتی کمالالملک به اروپا رفت، نگاه اروپایی را که تحت تاثیر مکتب رنسانس بود، به ایران آورد. منتهی یکی از نکتههایی که از آن غافل ماند این بود که وقتی به اروپا رفت، متوجه تاثیر انقلاب صنعتی در نقاشی نشد و نفهمید امپرسیونیستها آغازگر هنر مدرن شدهاند.
کلانتری سپس به چگونگی شکلگیری دانشکده هنر در ایران اشاره کرد و گفت: یک سال قبل از جنگ جهانی دوم، دانشکده هنرهای زیبا ابتدا در مدرسه مروی و بعد از آن در طبقه زیرین دانشکده فنی آغاز به کار کرد تا اینکه ساختمان مستقلی برای آن ساخته شد. دانشجویان این دانشکده به اروپا رفتند و تحت تاثیر جریانهای آنجا هنر معاصر ایران را مانند یک زنجیر شکل دادند.
این نقاش از اینکه هنوز موزهای برای نگهداری آثار نقاشان صاحبنام وجود ند ارد، گله کرد: هنوز موزهای نداریم که آثار نسلهای پیش از ما همچون ضیاپور و..در آنجا نگهداری شود. خوشبختانه این نگارخانه توسط ایکوم به عنوان یک نگارخانه ـ موزه شناخته شده و آثار جعفر روحبخش برای اولینبار در چنین مکانی که همانند موزه است و تابلوها در معرض فروش قرار نگرفتهاند، ارائه شده است.
کلانتری از اینکه روحبخش مورد بیمهری قرار گرفت و آنطور که شایسته بود، شناخته نشد، ابراز نارضایتی کرد و ادامه داد: او توانست بورسی در فرانسه بگیرد و با خوان میرو و...دوشادوش در یک کارگاه کار کند و تجربیات ارزشمند خود در این زمینه را به ایران آورد که یک نمونه آن کار با ماشین پرس بود.
وی اضافه کرد: او با استفاده از یک نمونه ماشین چاپ که پرس است، روی کاغذهای دستساز آثاری خلق کرد که بهنظرم یکی از بینظیرترین آثار روحبخش به شمار میرود. یکی دیگر از کارهای او این بود که این ماشین به همت او توسط دانشکده هنرهای تزئینی خریداری شد و برای استفاده دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت، هرچند که امروز معلوم نیست چه برسر این دستگاه آمده است.
کلانتری در پایان صحبتهایش، اینگونه نتیجه گرفت: ما در سرزمینی زندگی میکنیم که هیچ نسلی نتوانسته است، تجربیات خود را به نسل بعد منتقل کند و خوشحالم این نمایشگاه برپا شد تا جوانان بتوانند آثار گذشتگان خود را ببینند.
هادی سیف، پژوهشگر هنر در مورد دوستی خود با روحبخش اظهار کرد: ارتباط من با او به عنوان یک دوست بود. اگر نقدی راجع به جعفر روحبخش داشتم، براساس همین خاطرات و دوستیها بوده است. یکی از خاطراتی که برای اولینبار آن را بیان میکنم در مورد شبی است که تنها و پریسشان از خانهاش راه افتاده و به خانه من آمده بود.
وی توضیح داد: وقتی روحبخش را دیدم، همراهش یک مقوای مشکی تا شده بود. آمده بود آن را به من نشان دهد. او در این مقوا یک نگارگری تصویر کرده بود به غایت زیبا ولی نمیدانم چرا احساس کردم در آن لحظه به جای اینکه او غافلگیر شده باشد، من غافلگیر شدهام.
سیف در مورد رویکرد روحبخش به نگارگری گفت: او هیمشه خود را نگارگر معرفی میکرد و برای همین من نباید در آن شب از اینکه اثری در زمینه نگارگری کشیده است، تعجب میکردم اما باید این راز را بگویم که او یک نقاش به تمام معنا ایرانی با همان غیرتها و حساسیتها بود. پس چقدر برایش سخت بوده است وارد عرصهای شود که نوآوری به به این رشته را نشان دهد.
این پژوهشگر در مورد آثار روحبخش تصریح کرد: یکی از کارهایش که من را تحت تاثیر قرار داد، برخورد آگاهانهاش با موتیفهای ایرانی بود. او خیلی رندانه توانست موتیفهای ایرانی را در آثارش نشان دهد. اما او در اواخر زندگیاش برخورد جانانهای با طبیعت پیدا کرد و میگفت که شاعر شده است و با گل واژههای رنگ سروکار دارد.
وی با بیان اینکه روحبخش در اوج پختگی دچار بیماریهای گوناگون از جمله ناراحتی در چشمهایش شده بود، عنوان کرد: این بیماریها او را به سفرهای خارجی واداشت. او هرگز در این سفرها آرام و قرار نداشت. همیشه میگفت در این سفرها چمدانش بسته است چون میخواست به ایران برگردد.
سیف همچنین گفت که امروز این نمایشگاه یک ضیاف نقش و رنگ است که در واقع جشن 70 سالگی جعفر روحبخش به حساب میآید و به دنبال آن اکبر عالمی، منتقد سینما ابراز کرد: روحبخش صاحب سبک بود. سبکی که او آفرید در زمره آثار نگارگری نوین محسوب میشود. این سرآغازی بود برای ورود به مرحله پست مدرنیسم که از دهه 1970 از معماری آغاز شده و تب آن خیلی بالا گرفت.
محمدرضا اصلانی نیز در بخش دیگری از این مراسم گفت: شاید اینجا ناظر یک نمونهای هستید که دهه 40 و 50 را مشخص میکند. شاید باید تاریخ نویسان ما به این دهه به عنوان یک دهه مهم توجه کنند چون تنها سالهایی است که چند مکتب در نقاشی و حتی یک مکتب در سینما داشتیم و روحبخش نماینده بسیار مهمی از این دهه است.
وی افزود: ما در این دهه برای نقاشی و حتی تئاتر تعیین تکلیف میکردیم و متاسفانه بسیاری از هنرمندان این دوره درهالهای از فراموشی قرار گرفتهاند که یکی از آنها روحبخش است. او نمونه کامل سرنوشت جمعی است که در دهه 40 و 50 نقش تعیین کنندهای داشتند.
اصلانی اظهار کرد: شاید وقت آن است که این جریانها به نسلهای بعد منتقل شوند. ما همواره سهم تاریخ جهانی از خودمان را فراموش میکنیم و این نسل میتواند این ظلم را از بین ببرد.
احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران در ادامه گفت که خانه هنر به عنوان نگارخانه ـ موزه به عضویت ایکوم درآمده است و این کار میتواند یک نوع تحول در نگاه موزهای و فضاهای فرهنگی ایجاد کند.
نگار روحبخش، دختر جعفر روحبخش هم اظهار کرد: اگر اینجا ایستادهایم و نمایشگاه برپا شده است به خاطر مادر، خواهر و افراد خانوادهام است.همه ما داریم قدمی برای کسانی که حق زیادی برگردن جامعه هنری دارد، برمیداریم.
همچنین رضا کاخی از دوستان روحبخش در این مراسم ابراز کرد: من 50 سال با این هنرمند دوست بودم. متاسفانه در این روزگار پیدا کردن هنرمندانی که صفاتشان با هنرشان هم اندازه باشد، خیلی کم است. هرکس که فرد خوبی باشد، لزوما هنرمند خوبی نیست اما مسلما هر هنرمند خوبی آدم خوبی نیز هست چون خلاقیت بدون منزه کردن روح ایجاد نمیشود و روحبخش جز این دسته بود.
وی با بیان اینکه حسادت و دورویی در روحبخش وجود نداشت، افزود: او در مدت کوتاهی که برای درمان چشمهایش به سوئیس رفته بود، از دانشگاهی که تدریس می کرد، اخراج شد. درحالیکه او برای معالجه به خارج از کشور رفته بود و چند بار این مطلب را به مسئولان دانشگاه گفت اما چون آدم محترمی بود و نمیتوانست التماس کند، توضیحهایش به جایی نرسید.
کاخی در ادامه عنوان کرد: روزی که جنازه او از تالار رودکی تشییع میشد، مدیر همان دانشگاهی که روحبخش را اخراج کرده بود، حضور داشت و میگفت تنها اثر هنری که برای خود نگه داشته، یکی از تابلوهای روحبخش است. من واقعا از اینکه در زمکان حیاتش با او اینگونه رفتار شد، نارحت شدم.
وی با اشاره به اینکه نبود هنرمندانی همچون روحبخش را در جامعه احساس میکند، در مورد این هنرمند گفت: روحبخش همیشه برایم تعریف میکرد که در بچگی شاگرد حسین بهزاد بوده و از او نگارگری یاد گرفته است. روح نگارگری همیشه در اثارش بود. با اینکه تکنیکهای نقاشی مدرن را آموخته بود اما نگاهش به سنت و نقاشی ایرانی بود و گویی یک نوع محکومیت به هنر ایرانی داشت.
نظر شما