به گزارش خبرنگار مهر، محمود شالویی، مدیر مرکز هنرهای تجسمی و رئیس موزه هنرهای معاصر در مراسم رونمایی از نقاشی قهوهخانهای به طول 32 متر که کار مشترکی از بلوکیفر و احمری بود و نمایش مجموعه آثار احمری که عصر روز گذشته، اول بهمن در نگارخانه 66 افتتاح شد، این آثار را در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب ارشمند توصیف کرد.
وی اظهار کرد: من از بانیان نمایشگاه و پیشکسوتان هنرهای تجسمی سپاسگزارم. این کارها باعث میشود نقاشی قهوهخانهای از میان نرود و شاهد احیای آن باشیم. همچنین آدین آغداشلو، نفاش، مدرس هنر و از شاگردان احمری در ادامه مراسم گفت: وظیفه خود میدانم که در چنین جلسهای حضور داشته باشم. از وقتی بیوک احمری که استادم بود، فوت کرده است خودم را موظف میدانم در تمام جلسههایی که برای بررسی آثار وی بوده، شرکت کنم.
وی افزود: با وجودی که امروز قرار است در مراسم دیگری هم شرکت کنم، اما حاضر بودم هر برنامهای را کنار بگذارم تا در اینجا حضور یابم چون سنت استاد ـ شاگردی سنت اساسی و قدیمی انتقال دانش در فرهنگ ما بوده است و امیدوارم امثال من بتوانیم یادآور این سنت باشیم.
آغداشلو درباره آشنایی با احمری گفت: من سالها با احمری انیس و مونس بودم. مدتی به عنوان شاگرد و مدتی در کار گرافیک با او همکاری کردم. بسیار از استادم آموختم و بعدها که دوستی ما وسیعتر شد، یادگیریام از او بیشتر شد. احمری مستقیم به من چیزی تعلیم نداد و همیشه اشاره میکرد که نیازی به یادگیری از او ندارم، ولی با سنت پشت دست ایستادن توانستم نقاشی با گواش و آبرنگ را تکمیل کنم.
وی در مورد تجربیاتی که از همنشینی با احمری داشته است، گفت: مستقیم در تماس با استاد بزرگی بودم که جامعالاطراف بود. از او تاثیر گرفتم که چطور یک هنرمند میتواند هر نکتهای را در عرصه هنرهای تجسمی بداند و اجرا کند. آغداشلو در مورد مهارتهای احمری عنوان کرد: استادم کارش را با نقاشی در سالهای دور شروع کرد ولی چون در باب درستی و نادرستی، حق و ناحق اعتقادات خود را به عنوان یک نقاش بازگو میکرد، مشهور شد به خصوص در زمینه گرافیک.
این منتقد هنر ادامه داد: او به مجله ملانصرالدین علاقه داشت و همیشه میگفت آنها با استادی و مهارت کار میکنند. وقتی کارهای او را مطالعه میکنم به این نتیچه میرسم که آبشخور آثار او از جای درستی میآمد و تاثیری را به صورت مستقیم در آثارش نیاورد.
آغداشلو در مورد دیگر خصوصیات احمری گفت: او در نقاشی قاجار به استادی رسید و در همه آثارش میبینید که نقاشی را به شیوه قاجاری و زندی کار میکرد اما همیشه معنا و سبکش را به کارهایش میافزود.
وی اضافه کرد: او نگارگری، تذهیب، تشعیر، خوشنویسی، نقاشی مکتب قاجار، زند و رضاعباسی را به استادی تمام بلد بود. او به آموزش شاگردان مختلف پرداخت و هنرمندانی مانند مجید فدائیان را پرورش داد. همه ما دین بزرگی و استادی او را برعهده خود میدانیم.
آغداشلو درباره کارهای احمری گفت: عمر طولانی او در کارکردن گذشت. همیشه حیرت میکردم از نیروی شگفت انگیزی که داشت. هیچ لحظهای ندیدم که بیتاب نباشد. حتی این بیتابی در راه رفتن و صحبت کردنش پیدا بود.
وی در مورد دانش احمری توضیح داد: او نه تنها در هنرهای تجسمی بلکه در هر زمنیهای که در جهان به این هنر مربوط میشد، استاد بینظیری بود.
آغداشلو در مورد استادان هنر در گذشته گفت: وقتی استادان گذشته را میبینیم، یک معنای رایج و مشترک در میان احمری، میرمصور، طاهرزاده بهزاد و ... میبینیم. همه آنها جامع الاطراف بودن، قدرت، استعداد و مهارت را منتقل کردند. آنها به صورت مستقیم تاثیری نگذاشتند و سعی کردند با تاثیری که میگذارند، شاگردانشان را پرورش دهند.
این مدرس هنر در مورد ادامه دوستی خود با احمری گفت: سالهای بعد انقلاب، سالهای گم کردن آدمها بود. من هم با اینکه به استادم سر میزدم اما کمتر او را میدیدم. به دفترش در پاساژی واقع در خیابان منوچهری میرفتم و با یکدیگر حرف میزدیم. او کارشناس طراز اولی در آثار هنری بود. گوهری در طبقه سوم پاساژ منوچهری بود که با فروتنی دانستههای خود را منتقل میکرد.
آغداشلو در مورد احمری در یادگیری خوشنویسی ادامه داد: وقتی تازه با او آشنا شده بودم، آموزش خطاطی به وسیله رضا مافی را آغاز کرده بود و بسیار تمرین میکرد. گاهی از مافی میخواست نکاتی را در کارش اصلاح کند و بعدها استاد چیرهدستی شد. این برای من جالب بود. وقتی استادم به مهارت رسید، تازه شروع به یادگیری خوشنویسی کرد.
وی با بیان اینکه کتابخانه استاد مرعشی در خراسان به وسیله احمری بازسازی و مرمت شده است، افزود: احمری از ستایش شدن چندان دل خوشی نداشت. او آدمی تنها و منفرد بود. دانستههای زیادی داشت و باجی به اینکه کسی او را بشناسد، نمیداد. منزوی بود اما بخش عمدهای از آن خواست خودش بود.
وی همچنین به این نمایشگاه اشاره کرد: این اثر یک کار گروهی است که در نقاشیهای گذشته ما وجود داشته و در اروپا هم معمول بوده است. شاید این نمایشگاه اولین شیوه رسمی معرفی کارگروهی در هنر باشد.
این مدرس هنر در مورد اینکه طرح این نقاشی قهوهخانهای را بلوکیفر و اجرای آن را احمری انجام داده است، عنوان کرد: میان جهان کاملا سنتی مدبر، آغاسی و شیوه احمری فاصله زیادی هست. آنها با شدت زیادی در بند این بودند که عینا مکتب استاد را پاسداری کنند اما شیوه و سبک شخصی احمری به شیوههایی که قبلا بوده است، غلبه داشت. به همین دلیل میتوان گفت تفکر، بنیان اصلی این نقاشی طولانی است.
وی در مورد نقاشیهای مذهبی گفت: پردههای مذهبی همیشه یک موضوع را در قالب کار تنظیم شده، عرضه و تکلیف بیننده را در یک چارچوب مشخص میکردند. ولی در اینجا با روایت مفصلتری سروکار درایم. رنگها و طرحهای شاد در این اثر به وضوح به چشم میخورد و تخیل غنی در کار وجود دارد.
آغداشلو در مورد شخصیت صادق تبریزی به عنوان موسس نگارخانه 66 عنوان کرد: من صادق تبریزی را که خود از بزرگترین نقاشان این سرزمین است، تحسین میکنم چون از نقاشی قهوهخانهای حمایت کرد. اولین نمونههای نقاشی خط به وسیله او خلق شدند ولی با صبر و فروتنی اظهار چندانی در این زمینه نکرده است.
آغداشلو با بیان اینکه نقاشیهای صادق تبریزی درعین معاصر بودن وامدار نقاشی سنتی ایرانی است، در مورد احمری و تبریزی گفت: عصر ما دوران یادآوری و بازشناسی هنرمندان قدیمی است. مردم ما در این سالها سعی زیادی میکنند تکههای ماقبل خود را جور کنند و قطعههای پازل را بیابند تا تصویر کامل شود. قطعا احمری و تبریزی تکهای از این پازل هستند.
نظر شما