محمد جعفری قنواتی در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: در طول تاریخ این سرزمین مقاطعی که باران نمیباریده یا دیر میباریده است، آئینهای مختلفی با هدف باران خواهی و طلب بارش باران از خدا انجام میشده است.
وی با اشاره به این نکته که متوسط بارش در ایران سه برابر کمتر از میانگین جهانی است، افزود: در مقاطعی که بارش کم بوده، آئینهای بارانخواهی در مناطق سردسیر معمولاً در بهار و در مناطق گرمسیر در پائیز انجام میشده است.
این پژوهشگر حوزه ادبیات فولکلور همچنین به برخی از این آئینها پرداخت و گفت: در بسیاری از مناطق مردم به بیرون شهر میروند و نماز باران میخوانند، در برخی مناطق روحانیان و ریش سفیدان همراه مردم، لباسشان را وارو میپوشند و دو رکعت نماز میخوانند.
قنواتی اضافه کرد: در برخی جاها هم اگر خشکسالی شدید باشد، زنها با نوزادهایشان، گوسفندها با برههایشان، گاوها با گوسالههایشان، شترها با بچههایشان بسته به نوع منطقه، به بیرون از محل سکونت مثلاً صحرا و دشت میروند و آنجا نوزادها را از مادرهایشان جدا میکنند و معتقدند خداوند با شنیدن گریه، ناله و ضجه این نوزادان بیگناه به رحم میآید و باران میباراند.
وی گفت: در بعضی جاها هم شعر میخوانند مثل "گندم به زیر خاکه / از تشنگی هلاکه" و یا "ای خدا بارون بزن". این شعرها در هر منطقه فرق میکند. در بعضی جاها هم این شعرها را با تکان دادن عروسکها و مترسکهایی که قبلاً ساختهاند، انجام میدهند.
این پژوهشگر ادبیات عامه ادامه داد: در بعضی از مناطق ایران هم نان میپختند و با نوعی قرعهکشی آن را بین برخیها تقسیم میکردند؛ نان به هر کسی رسید، دیگران او را به عنوان گناهکار شدیداً به باد کتک میگیرند. بعضی جاها هم غذاهایی درباره باران مانند آش باران میپزند.
قنواتی تاکید کرد: البته این آئینها در سالهای اخیر نسبتاً کمرنگتر شده است و فکر میکنم آخرین مورد جامع آن در سالهای 68 و 69 و در مناطق جنوبی ایران بود.
وی در پایان گفت: من کار پژوهش درباره بارانخواهی را تمام کردهام و در حال نوشتن کتاب مربوط به آن هستم و فکر میکنم به حدود 300 تا 350 صفحه برسد. بعد از تکمیل کتاب هم درباره ناشر آن تصمیم خواهم گرفت.
نظر شما