دکتر سید یحیی یثربی درمورد فلسفه اخلاق و نقش آن درسامانمند کردن زندگی روزمره به خبرنگار مهر گفت: فلسفه اخلاق فهم انسانی و بشری اخلاق است. این از واژههایی است که روشنفکران غربی مطرح کردند بدین صورت که پس از نقد دین و سکولاریزه کردن جامعه سؤالی مطرح شد که پس اخلاق چه تکیهگاهی میتواند داشته باشد. بنابراین آنها تلاش کردند برای اخلاق یک تکیه گاهی مشخص کنند و همین مباحث به فلسفه اخلاق منجرشد. خوب، بد، زشت و زیبا چیست باید نبایدها به کجا تکیه دارند و ارزشهای اخلاقی را چگونه میشود توجیه کرد با این سؤالها مواجه شدند. البته برای پاسخگویی به آنها هم چندان موفق نبودند. ولی برای مثال سودگرایان و آرمان گرایان هریک با دیدگاه خودشان اخلاق را معرفی کردند.
این استاد بازنشسته فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی درادامه تصریح کرد: اما درجامعه دینی بویژه درجهان اسلام تکیه گاه استواری برای اخلاق داریم. ایمان به خدا و دین اسلام بهترین تکیه گاهی برای انجام عمل صالح و رفتارهای اخلاقی است. اما از دیرباز وقتی که آثار یونانیان ترجمه شد ماهم به تقلید از آنها به تفسیر اخلاق البته نه به اندازه روشنفکران غرب پرداختیم. برای مثال خواستیم بدانیم اخلاق روی چه پایهای استوار است و عناصر اصلی آن کدامها هستند. دراینباره یک مبنای ارسطویی داریم که از هستی شناسی و طبیعیات ارسطویی گرفته شده و آن تعادل است. اینکه پیدایش موجودات بر اساس تعادل و ترکیباتشان است. همین حد وسط و تعادل را ارسطو مبنای اخلاق قرارداد و پیروان او هم به شرح و بسط آن پرداختند. درجهان اسلام هم از فارابی و ابن سینا گرفته تا متفکران امروزی ما همین مبنای حد وسط یونانی را مبنا قرار دادند.
این محقق و پژوهشگر حوزه علوم قرآنی و فلسفه اسلامی یادآورشد: اینها دیگر با نگاه امروزی قابل مطرح شدن نیستند. حدوسط را نمیشود براحتی در ارزشها و حتی در طبیعیات تعیین کرد. ما خودمان پشتوانه و تکیه گاه اخلاقی داریم و باید از آموزههای یونانی دست برداریم واگر به دنبال پشتوانه عقلی درمورد اخلاق هستیم باید به سراغ قرآن و رهنمودهای معصومین(ع) برویم تا عناصر و تکیه گاههای اخلاق را در این آموزهها جستجو کنیم. متأسفانه ما در این زمینه کار نکردهایم. درفلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و دیگر فلسفههای مضاف همه جا اقرار نکرده غرب زده هستیم . یعنی میخواهیم غرب زده نباشیم و اقرار هم میکنیم که غرب زده نیستیم ولی عملاً غرب زده هستیم. بنابراین ما یک بازگشت به قرآن و اهل بیت برای تکیه گاه اخلاق میخواهیم وبا الگوهای غربی به جایی نمیرسیم.
یثربی درمورد فرااخلاق و ارتباط آن با زندگی عادی مردم همچنین اظهارداشت: ازمردم بپرسید که فرااخلاق چیست جزآنهایی که این واژه را مصطلح کردند کسی نمیداند فراخلاق به چه درد زندگی میخورد. ما یکجور خودمان را درگیر مسائلی کردهایم که مسئله جامعه ما نیست. بارها گفتهام یک فلسفه زنده آن فلسفهای که به پرسشهای جامعه جواب بدهد اینها پرسشهای جامعه ما هستند. فلسفه اخلاق پاسخ پرسش جامعه سکولار است همانطوری که فلسفه اخلاق ارسطو یک فلسفه اخلاق سکولار است. ارسطو به یکتاپرستی و نبوت عقیده نداشت.
این استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی درمورد رشد تفکر منسجم و فلسفی اخلاق در دیار ما هم گفت: ما در ابتداییترین مسئله رشد و تحرک و تحول نداریم و این هم مشکل علوم انسانی جامعه ماست. از همه اینها جلوتر منطق که الفبای تفکر است هنوز منطق و معرفتشناسی ما مال یونان است.
نظر شما