به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه مجموعه نشستهای شهر کتاب، نشست نقد و بررسی کتاب "معنویت در سازمان، با رویکرد روانشناختی" نوشته دکتر عباسعلی رستگار که از سوی انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب قم منتشر شده است، با حضور دکتر غلامرضا خاکی و دکتر عباسعلی رستگار روز سهشنبه دهم اسفند در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
معنویت روشی برای بودن و تجربه کردن است
مؤلف کتاب به ارائه توضیحاتی درباره کتاب و علل تألیف آن پرداخت و ضمن اشاره به سنخشناسی معنویت در عصر جدید یعنی معنویتهای دینی، رازورزانه، غیر دینی، فرادینی و روانشناختی گفت: در رویکرد روانشناختی به انسان بما هو انسان توجه میشود و در واقع رویکرد اصلی در اینجا انسانگرایی است.
وی با بیان اینکه امروزه گرایش و علاقمندی روزافزونی به مطالعه معنویت در سازمان قابل مشاهده است، افزود: معنویت نیازی بشری است و انسانی سالم است که بتواند تمامی نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی خود را تأمین کند.
مؤلف کتاب "معنویت در سازمان" در ادامه از مشکلات تعریف معنویت که هم بسیار دشوار است، هم گوناگون و متفاوت، سخن گفت و در تعریف خود از معنویت گفت: معنویت تلاش در جهت ارتباط اثربخش نسبت به خدا، خویشتن، دیگران و موجودات غیرانسانی است همراه با کندوکاوی در جهت آنچه برای انسان شدن مورد نیاز است.
وی افزود: غربیها بین دین و معنویت تفاوت قائل میشوند. دین به معنای نظام اعتقادی به خدا یا نیروی فوقبشری، شعائر عبادی یا دیگر مراسم متمایل به چنین نیرویی است اما معنویت به معنای نقش زندگی یا روشی برای بودن و تجربه کردن است. بنابراین معنویت در واقع با امور شخصی تأثیرگذار ناشی از تجربه تفکر آمیز نسبت به خدا، خود و دیگران مربوط است.
رستگار در مورد معنویت در کار تصریح کرد: معنویت در کار به معنای پرورش حساسیت و مراقبت در برقراری چهار نوع ارتباط مؤثر نسبت به حضور خدا و نیروی برتر برای معنا بخشیدن و هدفمند کردن کار نسبت به خویشتن برای بروز خود تمام عیار نسبت به همکاران برای رسیدن به هدفی مشترک در راستای اهداف سازمان و نسبت به محیط کاری برای یکپارچگی و یگانگی با آن به منظور بالندگی محیط کار است.
وی در ادامه به پارادایمهای سنتی، پارادایمهای مدرن و پارادایمهای پست مدرن در بحث مدیریت اشاره کرد و یادآور شد: پارادایم مدرنیسم بیشتر مبتنی بر حاکمیت عقلانیت منطقی است که همه چیز در آن به نحو علمی در نظر گرفته میشود و ما در آن با پیشرفت چشمگیر فناوری مواجهیم که البته این حاکمیت عقلانی همه چیز را ابزاری کرده و به مدیریت دانش منتهی شده است.
مؤلف کتاب "معنویت در سازمان" در مورد ویژگیهای پارادایم پستمدرن در نظریههای سازمان و مدیریت نیز گفت: حاکمیت عقلانی معنوی، توجه به هنر مدیریت و توجه روزافزون به ارزشهای انسانی که البته حکمت و خرد در آن نقش پررنگی بازی میکنند.
خاکی: کتاب "معنویت در سازمان" نیازمند ویرایش و روانسازی در زبان است
در ادامه غلامرضا خاکی با ابراز تأسف از اینکه ضرورت توجه به معنویت در کار و شغل را باز غربیها متذکر شدهاند و نه ما، گفت: برادلی میگوید بسیاری از ما زمان زیادی را در زمان حال کردن سپری میکنیم. بنابراین شرمآور خواهد بود اگر نتوانیم خدا را در آن پیدا کنیم.
وی با تأکید بر اهمیت توجه به ضرورت کار کردن در مکانی به وسعت هستی و بیان این بیت مولانا که میگریزند از خودی در بیخودی، به ضرورت توجه به معنویت در کار و شغل اشاره کرد و افزود: مدیریت مولود مدرنیته است و در نتیجه طبیعی است که تمام ویژگیهای آن از جمله پیشرفت را نیز بازتاب دهد که سبب مشکلات بسیاری در جهان امروز شده است.
خاکی با تأکید بر اینکه هماکنون مسئولیت در سازمان امری مهم تلقی میشود که در دل آن میتوان به بحث معنویت نیز پرداخت، ادامه داد: مدیریت به دنبال این است که روابط انسان و سازمان را به نحوی تنظیم کند که اهداف سازمان محقق شود. بنابراین علم مدیریت نیز باید به تمامی مسائل انسانی از جمله معنویت توجه کند.
وی تصریح کرد: علم مدیریت از آمریکا شکل گرفته است و در نتیجه میتوان گفت که رویکرد اصلی آن پراگماتیستی است. همچنین بحث معنویت در نسلهای اول روانشناسی مطرح نبود اما عاقبت این موضوع هم در مدیریت و هم در روانشناسی مورد توجه بسیار قرار گرفت.
این پژوهشگر حوزه مدیریت در ادامه نکاتی را درباره کتاب یادآور شد و گفت: انتظار میرفت دیباچه کتاب مختصرتر باشد و مخاطب عام را هم در نظر بگیرد اما چنین نیست و به عنوان مثال تقدم و تأخر مطاب و پیوندهایی که موردنیاز بوده در این کتاب لحاظ نشده است در حالی که همواره باید مطالب از کلی به جزئی بیان شوند اما مؤلف در بخشهایی از این منطق تخطی کرده است. به عنوان مثال تا صفحه 71 بحثهای گوناگونی درباره معنویت طرح شدهاند و سرانجام در این صفحه ریشه لاتینی معنویت بیان شده است. همچنین صفحه 17 دیباچه عیناً در صفحه 41 تکرار شده است. همچنین به نظر میرسد این کتاب نیازمند ویرایش و روانسازی در زبان است که نمونههای آن را میتوان در صفحههای 17، 21، 31 و 33 دید.
خاکی در پایان یادآور شد: یکی از مواردی که به نظر میرسد میتوانیم در رابطه با آن در حوزه مدیریت نوآوری داشته باشیم، مسئله نیت است زیرا معنویت به نوعی واکنشی در مقابل کلیشهای شدن مسیحیت بوده و ما با بحث درباره انسان دینی میتوانیم معنویت را در محیط کار نیز بسط دهیم.
نظر شما