کریسپ: اخلاق هنجاری پیوند بیشتری با زندگی روزمره دارد
دکتر راجر کریسپ استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد و فیلسوف اخلاق معاصردر اینباره به مهر گفت: مرزهای میان انواع اخلاق تا اندازهای تیره و تار هستند. به عبارت دیگر نمیتوان به وضوح میان انواع اخلاق مرز ترسیم و آنها را به طور مشخص از یکدیگر بازشناخت.
مؤلف "دیدگاه هیوم درباره فضیلت" در ادامه گفت: برای نمونه فایدهگرایی اخلاقی از رویکردها و مکاتب اخلاقی است که در مورد فعل درست اخلاقی و اینکه چه کاری باید انجام دهیم اصول و مبانی خاص خود را دارد. بر اساس دیدگاه این مکتب سقط جنین درست و صحیح است و حال آنکه از منظر دیدگاه مکتبی دیگر ممکن است این فعل درست نباشد. اخلاق هنجاری اهمیت بیشتری برای زندگی روزمره دارد.
کریسپ تأکید کرد: به عبارت دیگر پیوند این اخلاق با زندگی روزمره وثیقتر است. علت این امر این است که این نوع اخلاق به ما میگوید که چگونه باید زندگی کنیم. اگر کسی یا چیزی به ما بگوید که چگونه رفتار و عمل کنیم بدون اینکه دلیلی بیاورد (مانند آنچه اخلاق عملی میگوید) این به تنهایی کافی نخواهد بود. بیان چگونه رفتار کردن، مستلزم ارائه دلیل است.
کرامر: فرااخلاق در زندگی روزمره کمتر مورد بحث قرار میگیرد
دکتر متیو کرامر استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج و مدیر برنامه فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در این دانشگاه نیز به مهر گفت: در کتاب خود با عنوان "رئالیسم اخلاقی به مثابه دکترینی اخلاقی" به طور مبسوط و مفصل این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دادهام که انشقاقی اساسی میان موضوعات فرااخلاقی و مسائل اساسی و قائم به ذات اخلاقی وجود ندارد.
وی یادآور شد: در عوض، تقسیم و انشقاق در بین موضوعات خیلی انتزاعی و مسائل عینی و واقعی اخلاق وجود دارد. به خاطر ماهیت بسیار انتزاعی فرااخلاق، این موضوعات در زندگی روزمره کمتر بحث میشود و از همین حیث کمتر نیز محل چالش و منازعه قرار میگیرد. به رغم این موضوع، برخی مباحث و مسائل مطرح در حوزه فرااخلاق به طور ثابت در زندگی روزمره حضور و ایفای نقش میکنند.
مؤلف "رئالیسم اخلاقی به مثابه دکترینی اخلاقی" تأکید کرد: چنین دیدگاهی نوعی از واقعگرایی اخلاقی به شمار میرود. با استناد به این موضوع، الزامآور بودن بیشتر ارزشهای اخلاق سیاسی ممکن است مستقل از پذیرش عمومی از آن ارزشها باشد. البته این موضوع خیلی زشت است که حاکمان به اخلاقی متصف باشند که مورد پذیرش عمومی و عامه مردم نباشد.
اندرسون: فرااخلاق باید نسبتی با زندگی روزمره داشته باشد
دکتر الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان نیز معتقد است: یکی از راهها و شیوههای آزمون درستی نظریه فرااخلاق این است آیا قادر است که مستقل از قضاوتهای اخلاقی مرتبه اول باشد یا نه. اگر فرااخلاق نتواند ما را قادر سازد به طور منسجم قضاوتهای اخلاقی مرتبه اول انجام دهیم در این صورت ناقص و معیوب است.
فیلسوف و نظریه پرداز اخلاق معاصر تأکید کرد: علاوه بر این، نظریه فرااخلاق موفق نظریهای است که بتواند نسبتی با افعال ما برقرار کند. ممکن است کسی معتقد به این باشد که فرااخلاق هیچ ارتباط عمیقی با زندگی روزمره ندارد. حتی جان ماکی فیلسوف اخلاق استرالیایی که اعتقاد بر این داشت که همه قضاوتهای اخلاقی نادرست و اشتباه هستند، خودش را با این مسئله مواجه دید که باید قلمرو و حوزهای برای قضاوتهای اخلاقی بسازد که مردم را قادر باشندبر اساس آن با یکدیگر تعامل داشته و رفتار کنند.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد یادآور شد: به نظر میرسد بایستی رفتارهای خود را بر اساس قضاوتهای اخلاقی تنظیم کنیم. باید رفتارهای خود را بر این اساس تنظیم کنیم که کجا فرااخلاق این قضاوتهای اخلاقی را مورد تأکید قرار میدهد. این موضوع و مسئله ویژگی غیرقابلی اجتنابی برای بشر است. نظریههایی تخصصی و پیچیده باید قادر به مفهوم سازی درباره قضاوت اخلاقی در مورد افعال و اعمال ما باشند. همچنین باید در مورد تنبیه، مجازات، مسئولیتپذیری نیز حرفی داشته باشند.
تالیافرو: نسبت میان فرااخلاق و ارزشهای عینی موضوع مهمی است
دکتر چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینهسوتای آمریکا نیز دراین مورد به مهر گفت: همانطور که از عنوان مفهوم برمیآید آنچیزی که به عنوان اخلاق عملی شناخته میشود شاخهای از اخلاق است که به بررسی و ارزیابی رفتارهای عملی و بالفعل در مورد انسانهای واقعی میپردازد.
وی افزود: اخلاق عملی به عنوان یک حوزه مطالعاتی تقریباً تمام اعمال و افعال را مورد پوشش قرار میدهد. این اخلاق برای نمونه به مسائل اخلاقی مربوط به حوزههای علوم کامپیوتر، پزشکی و حتی اخلاق مربوط به میزبان و میهمان نیز میپردازد.
وی تأکید کرد: از حیث انتزاعی بودن، اخلاق هنجاری هم میتواند دارای این خصیصه و ویژگی باشد. در اخلاق هنجاری میتوان وضعیتها و موقعیتهایی را به وجود آورد که به موارد انتزاعی و ذهنی اشاره داشته باشد و فقط بتوان آنها را مورد آزمایش ذهنی و نظری قرار داد. بر اساس این تعاریف و در مورد اینکه کدام یک از این بخشها با رفتار و اعمال افراد در زندگی روزمره ارتباط و پیوند بیشتری دارند به نظر میرسد که اخلاق عملی دارای این ویژگی باشد. البته این به معنای نادیده گرفتن سایر بخشها نیست بلکه همه بخشهای اخلاقی باید مورد توجه باشند چرا که همه این بخشهای اخلاقی مهم هستند.
وی در مورد این موضوع که آیا ارتباط عمیقی میان فرااخلاق و زندگی واقعی انسانها وجود دارد نیز گفت: این موضوع بستگی زیادی به فرااخلاق دارد. اگر فرد مانند جان ماکی فیلسوف استرالیایی شک گرا باشد و معتقد به این باشد که فرااخلاق لزوماً نظری درباره ارزشهای عینی اخلاقی ندارد در این صورت ارتباطی میان فرااخلاق و زندگی روزمره وجود ندارد. به عبارت دیگر بر اساس دیدگاه شک گرایانه فرااخلاق با اعمال انسان در زندگی واقعی ارتباطی ندارد. چنین دیدگاهی تأثیری بر رفتار و اعمال انسانها نخواهد گذاشت.
کالبرن: فرااخلاق پرسشهای مهم و بنیادی مطرح میکند
دکتر بن اندرو کالبرن استاد فلسفه دانشگاه کمبریج درگفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه کدام یک از حوزههای اخلاق اعم از فرااخلاق، هنجاری، توصیفی و عملی ارتباط نزدیکتری با زندگی روزمره دارند با اشاره به اینکه در این مورد نمی توان به آسانی سخن گفت، تصریح کرد: در واقع نمیتوان تعیین کرد کدام بخش از اخلاق ارتباط نزدیکتری با زندگی روزمره داشته و کدام در مقایسه با دیگری از این حیث دارای اهمیت بیشتر است.
مؤلف "میراث هارت: فلسفه سیاسی و اخلاق" با اشاره به اینکه یک نظریه اخلاقی کامل و جامع از تمام حالات و عناصر اخلاقی که شما آنها را از یکدیگر تفکیک کردید استفاده و بهره میبرد، گفت: به عبارت دیگر نظریه اخلاقی کامل، ساختار خود را بر اساس تمام حالات اخلاقی اعم از هنجاری، عملی، توصیفی و فرااخلاق بنا مینهد. اگر منظور شما از اینکه کدام یک از حوزههای اخلاق در مقایسه با دیگری در زندگی روزمره مردم "اهمیت" بالاتری دارد را به "بنیادیتر" ترجمه کنم در این صورت میتوانم جواب این سؤال را بدهم.
کالبرن گفت: حوزه فرااخلاق برای شروع مباحث اخلاقی مقدم است. چرا که این حوزه پرسشهای مهم و بنیادیتری را مطرح میکند. برای نمونه به بررسی این موضوع میپردازد که اخلاق چیست و چرا آنرا باید به کار برد. با تمرکز بر این موضوع که موجود انسانی چیست و ماهیت او چیست میتوان دریافت که چرا انسان محدود به اخلاق و محاط در دایره اخلاق است و به اخلاق نیاز دارد. همچنین با تمرکز بر ماهیت مبنایی اخلاق است که میتوان دریافت که چه جزئیاتی مورد توجه اخلاق است. با توجه به این جزئیات است که میتوانیم دریابیم چگونه بایست در زندگی رفتار و عمل کنیم.
ریمان: ارتباط عمیقی میان فرااخلاق و زندگی روزمره وجود دارد
دکتر جفری ریمان استاد فلسفه دانشگاه امریکن نیز به مهر گفت: فرااخلاق به طور معمول مطالعه منطق احکام و گزارههای اخلاقی است. این حوزه به بررسی سؤالات مبنایی و اصولی از اخلاق میپردازد. برای نمونه فرااخلاق این پرسش را مورد بررسی قرار میدهد که آیا احکام و گزارههای اخلاقی درست هستند یا نادرست؟ همچنین این پرسش مورد توجه قرار میگیرد که آیا احکام اخلاقی الزام آور و دستوری هستند یا نه؟
استاد ممتاز دانشگاه امریکن یادآور شد: فرااخلاق ارتباط عمیق با زندگی روزمره انسانها ندارد. اما باید توجه داشت که در معنای برشمرده چنین ارتباط عمیقی وجود ندارد در حالیکه در مجموع فرااخلاق و پرسشهایی مبنایی که مطرح میکند دلالت به احکام و گزارههای اخلاقی مردم دارد.
وی تأکید کرد: با مطالعه این موضوع که چگونه افراد اجتماع گزارهها و احکام اخلاقی را به کار میبرند و مورد استفاده قرار میدهند، فرااخلاق قادر خواهد بود تا پرسش در مورد منطق گزارهها و احکام اخلاقی را مطرح کند. در این معنا فرااخلاق ارتباط عمیقی با زندگی روزمره انسانها و احکام اخلاقی که مردم مورد استفاده قرار میدهند دارد.
گلسپی: فلسفه اخلاق پرسش از چیستی هنجارهای اخلاقی است
دکتر مایکل آلن گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه دوک آمریکا نیز تصریح کرد : اخلاق از بسیاری جهات انعکاسی از سنتها، رسوم و هنجارهای اجتماعی به شمار میرود. ما انسانها به طور عام در چنین چارچوبهای هنجاری زندگی میکنیم. فرااخلاق زمانی برای ما مهم میشود که این هنجارها را مورد پرسش قرار دهیم و چیستی این نرمها و هنجارها برای ما مورد پرسش قرار گیرند و دغدغه ما شوند.
برنده جایزه "لئو اشتراس" انجمن فلسفه آمریکا در ادامه تصریح کرد: در هنگامه بروز و ظهور چنین تناقضاتی باید چارچوبی وسیعتر و گستردهتری در مقایسه با سنتها و اخلاقیات ترسیم شود تا بتواند راهحلی برای این مشکلات و تناقضات ارائه دهد. در هنگامه چنین آشوب و اضطرابی است که فرااخلاق یاری میرساند و به عنوان موضوعی اساسی و محوری مطرح میشود.
مؤلف "بنیان تاریخ" در پایان تأکید کرد: افراد و جوامعی که از قبل و با حزم و دوراندیشی به این پرسشها جواب دهند و این پرسشها را مورد بررسی جدی قرار دهند طوفانهای ناشی از این تناقضات را با موفقیت پشت سر خواهند گذاشت.
میلر: فرااخلاق آگاهی مردم از رفتارها و قضاوتهای اخلاقی را افزایش میدهد
دکتر دیل میلر رئیس دانشکده فلسفه و مطالعات دینی دانشگاه اولد دومینیون آمریکا و استاد فلسفه این دانشگاه نیز تصریح کرد: وقتی کسی درگیر مسئلهای اخلاقیای است که با زندگی روزمره او پیوند دارد در واقع در آن لحظه چندان به پرسشهای فرااخلاق فکر نمیکند. در واقع وقتی شخص درگیر مسائل عینی اخلاقی است که در آن باید دست به قضاوت اخلاقی بزند در این صورت پرسش از مبانی اخلاق و آنچه با عنوان فرااخلاق شناخته میشود جایگاهی ندارد.
مؤلف "اخلاق، احکام و عواقب" تأکید کرد: پرسش فرااخلاق زمانی رخ مینماید که فرد در بستر و شرایطی آرام و به دور از شرایطی که در آن باید دست به قضاوت اخلاقی بزند به سر میبرد.
میلر با اشاره به اینکه فرااخلاق پرسشهای مهمی را مطرح میکند و اینکه چگونه "باید" زندگی کرد از جمله پرسشهایی است که فرااخلاق آنرا به طور غیرمستقیم مورد بررسی قرار میدهد، گفت: طرح پرسشهای مبنایی از اخلاق و بحث و گفتگو درباره آن برای پیشبرد اخلاق و آگاهی مردم از رفتارها و قضاوتهای اخلاقی حائز اهمیت هستند.
داناهر: فرااخلاق و اخلاق کاربردی اهمیت بیشتری در علم اخلاق دارند
دکتر جفری داناهر استاد فلسفه دانشگاه سنترال کوئینزلند استرالیا نیز دراینباره معتقد است: همه ابعاد اخلاق و علم اخلاق مهم و اساسی هستند. ولی به نظر میرسد در این میان فرااخلاق و اخلاق کاربردی از اهمیت بیشتری برخوردار باشند. زمانی که فوکو درباره اخلاق فرد و اخلاق "خود" نوشت او به رویههای بازتابی و انعکاسی توجه نشان داد.
مؤلف "شناخت فوکو" تصریح کرد: در واقع فوکو بر این موضوع تأکید کرد که چگونه انتخابهای اخلاقی تحت تأثیر روابط قدرت و رویههای گفتمانی قرار دارند. پرسش در مورد شیوههایی که ما در آن تحت انقیاد و فرمانبرداری قرار میگیریم تنها پرسشی سیاسی و مربوط به حوزه سیاست نیست بلکه این انقیاد از طریق نهادهایی چون آموزش و پرورش و خانواده اعمال میشوند. این پرسشها بخشها و اجزایی از فرااخلاق بازتابی هستند که مورد توجه فوکو است.
نظر شما