به گزارش خبرنگار مهر، کتاب "نظریه سیاسی پس از دلوز" اثر ناتان وایدر با هدف بررسی آرای سیاسی دلوز از سوی انتشارات کانتینیوم منتشر میشود. ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی و شاگرد و همکار پژوهشی ژاک لکان بود و از فروید و نیچه و مارکس سخت تأثیر گرفته بود.
این کتاب راهنمایی است مقدماتی بر آرای دلوز درباره سیاست. بحثها و دیدگاههای دلوز در سیاست و نظریه سیاسی او باعث به وجود آمدن دیدگاههای رقیبی شده و مباحثی جدی را به دنبال داشته است.
آنچه در ادامه میآید گفتگو با ناتان وایدر مؤلف کتاب "نظریه سیاسی پس از دلوز" درباره این کتاب و نظریه سیاسی دلوز است.
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: در ابتدا در مورد این کتاب توضیح بدهید؟
وایدر: اولین نکته که باید یادآور شوم این است که عنوان این کتاب از "نظریه سیاسی پس از دلوز" به "دلوز و نظریه سیاسی" تغییر نام داده است.
سعی بر این است که این کتاب را در طول تابستان به انجام برسانم. ساختار کلی کتاب کمی با آنچه اول عنوان شده بود تغییر کرده است. اما این تغییرات به معنای تغییرات اساسی در کتاب نیست.
*تأکید نظریه سیاسی غالب در قرن بیستم بر روی چه محورهایی بوده است؟
-نظریه سیاسی غالب در پنجاه سال اخیر در غرب بر فردگرایی و گروهها بوده است. به عبارت دیگر در این دوران سیاست بر اساس تأکید بر افراد و گروههایی درک میشده که در نهادهای عمومی عمل میکردند و بر منافع و حقوق خود در آن نهادها تأکید داشتهاند.
این نظریهها در کانون توجه خود لیبرال بودند. بر این اساس توجه آنها بر افراد و حقوق فردی بوده است.
این نظریهها، گروهها را به عنوان انجمن و محل اجتماع افراد تعریف میکنند و بر این اساس گروه اصالت خود را از افراد میگیرد. بر اساس همین توجه به فردگرایی است که این نظریهها نقش نهادهای سیاسی را ایجاد زمینهای بی طرفانه برای گفتگو و مباحثه میدانند.
این نظریهها تعریفی محدود از فرد انسانی نیز ارائه میدهند. بر اساس این نظریهها فرد انسانی به عنوان بازیگری عقلانی به شمار میرود که به دنبال به حداکثر رساندن منافعش است.
* تعریف کردن وجود انسانی به عنوان بازیگر عقلایی چه جنبههایی از انسان را مورد غفلت قرار میدهد؟
-تعریف انسان به عنوان بازیگری عقلایی و عقلانی که درصدد به حداکثر رساندن سود است باعث غفلت در برخی جنبههای انسان میشود. در این نظریهها به این موضوع توجه نمیشود که موجود انسانی چگونه منافعی را به عنوان منافع شخصی تعریف میکند.
از دهه 1980 میلادی به این طرف چالشهایی متوجه چنین نگرشی به فرد و سیاست وجود داشته است. این چالشها در ابتدا متمرکز بر این موضوع هستند که هویت وجود انسانی چگونه تشکیل شده است. به عبارت دیگر وجود انسانی چگونه هویتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود را تعریف میکند. همچنین چگونه این وجود انسانی منافع خود را تعریف و دنبال میکند.
* این رویکردها به چه جنبههای معرفتی تأکید داشتهاند؟
-بر اساس رویکرد و تمرکز آنها بر مسائل هویتی و چگونگی برساخته شدن آن، مسائلی چون زبان، فرهنگ، روابط قدرت و غیره در کانون توجه این رویکردها بوده است.
بر این اساس چگونگی برساخته شدن فرد انسانی و گروههای انسانی مورد توجه قرار میگیرند و سیاست بر روی جنبههای دیگر از جمله تحلیل سیاست بر اساس خانوادهها و آموزش نیز متمرکز میشود.
*این تغییرات، مطالعات سیاسی و نظریه سیاسی را با چه تغییراتی مواجه کرده است؟
-بر اساس این تغییرات شاهد تغییراتی در مباحث هستی شناختی نظریه سیاسی هستیم. هستی شناسی شاخهای از فلسفه سنتی است و به لحاظ ادبی به معنای "علم هستی" است. اما در مباحثات نظریه سیاسی، هستی شناسی اغلب به عنوان مطالعه هستی انسان در نظر گرفته میشود و به معنای فاکتورهایی است که به کیستی انسان معنا میدهد.
حجم گستردهای از مطالعات فلسفی در قرن نوزدهم و بیستم معطوف به این موضوعات بود. به ویژه متفکران و فیلسوفانی چون نیچه، هایدگر، دریدا، لکان و فوکو به این مقوله توجه زیادی نشان دادند.
*جایگاه دلوز در این مباحثات کجاست؟
-تز اصلی که در این کتاب به آن پرداخته شده همین موضوع است. تز اصلی این کتاب این است که دلوز این تغییر هستی شناختی را میگیرد و آنرا به جهت جدیدی سوق میدهد. تمرکز دیدگاه دلوز بر مفاهیمی چون زمان، قدرت، میل، زبان و ضمیر ناخودآگاه است. در واقع چگونگی پیوند این مفاهیم با چگونگی هویت انسانی و برساخته شدن هویتهای گروهی و نهادهای اجتماعی و سیاسی مورد بررسی قرار میگیرند.
سعی بر این است تا نشان داده شود که دلوز چگونه مفهوم سیاست را بسط میدهد و چگونه تعریف او مفهوم "میکروپالتیکس" (سیاست خرد) را دربرمیگیرد.
این تعریف چگونگی برساخته شدن هویتهای فردی و اجتماعی را دربرمیگیرد. بر اساس تعریف دلوز ما انسانها در وهله اول "میکروپالیتک" هستیم تا سیاسی (پالیتیک). بر این اساس تأکید دلوز بر این است که وجود انسانی چگونه هویت شخصی و فردی خود را میسازد و چگونه میتواند چنین روابط بنیادینی را تغییر دهد.
از اینرو نظریه سیاسی دلوز چیزی بیشتر از آنچه نظریههای سنتی سیاسی در اختیار ما قرار میدهند به دست میدهد.
..................
دکتر ناتان وایدر رئیس دانشکده علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه لندن است. وی استاد پیشین مدرسه اقتصادی لندن و دانشگاه اکستر بوده است. "تأملاتی بر زمان و سیاست" و "نسب نامه تفاوت" از جمله آثار او به شمار میروند.
نظر شما