حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور رئیس پژوهشکده دانشنامه نگاری دینی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تعمیق فرهنگ قرآنی به تبیین فرهنگ پرداخت و گفت: قبل از اشاره به مؤلفه های فرهنگ قرآن باید تعریفی از فرهنگ مورد توافق ارائه دهیم.
وی افزود: فرهنگ جنبه مانا و ماندگار یک فکر، رفتار و خواست در جان و دل شخص یا جامعه است. وقتی باوری، سنت، عادت و ادبی در جامعه ای مانا شده و مورد قبول و عمل مردم قرار گیرد می توان گفت که فرهنگ شکل گرفته است. به طور طبیعی اسلام نیز در نوع خود یک دستگاه معرفتی و رفتاری است که آمده تا بینشهایی را در جامعه ارائه و ابهامات و تاریکی های بینشی را از جامعه رفع کند. ادب و بدعتی که غلط است کنار زده و به جای آن ادب و سنت صحیح را بنشاند.
حجت الاسلام بهجت پور یادآور شد: قرآن به همین دلیل واجد یک فرهنگ است. در این قرآن کتاب فرهنگ ساز است کسی تردید ندارد. نوشته های نویسندگانی چون گوستاو لوبون در تاریخ تمدن اسلام و غرب یا ویل دورانت در تاریخ تمدن به نقش فرهنگ ساز قرآن تأکید کرده است؛ چه رسد به نویسندگان مسلمان، جامعه اسلامی و روشنفکران باورمند به اسلام و ارزشهای اسلامی که بر تأثیرگذاری قرآن بر فرهنگ و همچنین فرهنگ سازی قرآن تردیدی به خود راه نمی دهند.
این محقق و صاحب تفسیر همگام با وحی تصریح کرد: ایجاد یک فرهنگ مسیر خاص خود را دارد و در ساخت یک فرهنگ نوعی مهندسی رخ می دهد. ارائه یک فرهنگ دارای مقدمه ای است و آن رفع اموری است که با فرهنگ جدید تعارض دارد. پس از ارائه ارزش جدید، این ارزشها باید با تدبیرهای لازم ماندگار شود تا به فرهنگ تبدیل شود.
وی اضافه کرد: قرآنی که به تدریج در طول 23 سال بر پیامبر نازل شد همین مسیر را طی کرده است. با فرهنگ جاهلی جنگید، باورهای نادرست را کنار زد. اسلام در مرحله اول این بخش را از زندگی مردم خارج کرد و به جای آن ارزشهای جدیدی ارائه کرد. این ارزشهای جدید ماندگار شد و فرهنگ شد. خداوند آیه اول سوره ابراهیم که می فرماید: ای پیغمبر قرآن را برتو نازل کردیم تا تو به وسیله این قرآن مردم را از ظلمات و تاریکی هایی که در آن گرفتار شده بیرون آورده و به سمت نور ببری. در این آیه مقصود از نور فرهنگ اسلامی و ظلمات فرهنگ جاهلی است.
رئیس پژوهشکده دانشنامه نگاری دینی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: این مسیر اصولا با تغییر آغاز می شود و کار فرهنگی با تغییر شروع می شود. پیغمبر یا مصلح دینی پس از مشاهده ضعفهای فرهنگی و انحطاط فرهنگی برای تغییر آنها به ترویج و تبلیغ می پردازد.
وی تأکید کرد: مؤلفه اول تغییر در فرهنگ باطل است که خود زیر شاخه هایی دارد. در این مسیر باید انذار رخ دهد، مردم باید احساس نیاز به تغییر کنند، مقاومت کسانی که در برابر تغییر ایستادگی می کنند شکسته و به شبهات آنها پاسخ داده شود.
حجت الاسلام بهجت پور گفت: وقتی از تعمیق فرهنگ قرآن یاد می کنیم باید بدانیم گاهی علت اینکه قرآن به عمق جامعه راه نیافته این است مسیری که برای مانا شدن فرهنگ قرآنی باید طی می شده مورد توجه قرار نگرفته است. یعنی در مرحله اول تغییر اساسی و ریشه دار را انجام نداده ایم.
وی با اشاره به اینکه یکی از علل عدم تعمیق این است که در بخش تغییر فرهنگ برای تغییر ریشه دار و عمیق، کاری صورت نگرفته است گفت: تغییر در قشر و پوسته مانده و به اعماق نفوذ نکرده است به همین علت شاهد تعمیق فرهنگ قرآنی در زندگی مردم نیستیم. برای مثال اگر ورزش میان مردم ترویج شود مردم در مدت زمان کوتاهی به ورزش توجه می کنند اما چون عمیق نشده ماندگار هم نخواهد شد.
این محقق و پژوهشگر با تأکید بر اینکه تغییر شرط لازمه فرهنگ بوده و عمیق بودن تغییر زمینه عمق یافتن فرهنگ قرآنی در زندگی مردم می شود اظهار داشت: گام بعدی برای تعمیق فرهنگ قرآنی ارائه ارزشها است. اگر ارزشها در قالبهای آموزشی به مردم منتقل شود و آنها را به منظور متقاعد کردن مردم در دسته ها و بسته های آموزشی ارائه دهیم، موجب می شود نتوانیم در پذیرا کردن این ارزشها موفق عمل کنیم. در واقع باید جهت ارائه ارزش یک جهت تربیتی بوده و تأثیرگذاری آن روی شخصیت و روان افراد باشد.
وی افزود: قرآن در ایجاد تحول فرهنگی، هنگامی که یک ارزش را ارائه کرده، آن را با رویکرد آموزشی منتقل نکرده بلکه به رویکرد تربیتی آن توجه داشته است. به این معنا که آموزش و دانش را ارائه کرده و در انتظار مانده تا اثر عملی اتفاق افتاده است یا خیر. به همین منظور توحید در قرآن به گونه ای منتقل شده که انتقال مفهوم توحید در کتابهای درسی از این ویژگیها برخوردار نیست. قرآن به صورت پراکنده به قدری از توحید می گوید که تغییر ایجاد شود.
حجت الاسلام عبدالکریم بهجت پور گفت: اگر به رویکرد تربیتی قرآن توجه داشته باشیم به طور طبیعی تأثیر و نفوذ قرآن به اعماق جان فرد و جان جامعه را شاهد خواهیم بود . اما اگر نگاه آموزشی داشته باشیم، نقش ماندگار و ثابت و تأثیرگذار را نخواهد گذاشت.
وی اظهار داشت: ماندگار شدن فرهنگ قرآنی نیز دارای برنامه است که یکی از مؤلفه های تعمیق فرهنگ قرآن محسوب می شود. وقتی افراد در مرحله تغییر عمیقا تغییر کرده و تحت تأثیر رویکرد تربیتی قرار گرفته اند، برای ماندگاری این حالت باید به شبهاتی که پیش می آید پاسخ داد، همچنین برای ماندگاری آن برنامه های مروری درنظر گرفت که در آن میان می توان به خواندن قرآن در شب، قرائت حجم قابل قبول، قرائت همراه با تدبر در معارف قرآنی اشاره کرد که برنامه دین برای ماندگاری این فرهنگ است.
وی همچنین تصریح کرد: گاهی برنامه ها آنچنان که باید مورد تأکید قرار نمی گیرد. جامعه دینی شکل گرفته اما جامعه دارای انس با قرآن نیست. قرآن را مرور نمی کند، تدبر در قرآن نمی کند. در هر سه مرحله تغییر، تحول و مرور معارف و آیات قرآنی باید بازبینی کنیم و اگر این اتفاق رخ دهد، امکان تعمیق فرهنگ قرآن در جامعه فراهم خواهد شد.
نظر شما