به گزارش خبرنگار مهر، برای رسیدن به روستای سیس کافی است تا چند کیلومتری از شهرستان دهگلان عبور کنی. در دل کوه های پست و بلند و در نزدیکی یکی از دشت های حاصلخیز استان کردستان مردمانی از جنس مهربانی زندگی می کنند که می شود نوع دوستی و مهمان نوازی آنها را در همان برخورد اول احساس کرد.
انگار امروز در روستای سیس قرار است اتفاقی بیافتد، یا اینکه خبری در راه است که اکثر ساکنان روستا بر خلاف روزهای قبل راهی مزارع نشده و همه خود را آماده استقبال کرده اند. این را می شود در هیاهو و تکاپوی عده ای از اهالی روستا برای آماده شدن جهت مراسم استقبال مشاهده کرد.
ماشین های پلاک دولتی یکی پس از دیگری از راه می رسند. هیاهو برپا می شود و دانش آموزان در لابلای جمعیت روستا از همه خوشحال ترند و هرچند که این روزها فصل امتحانات است ولی انگار مخاطب و میزان اصلی این همه مهمان آنهایند چرا که عده ای با گل به استقبال مهمانان می روند و عده ای دیگر که انگار گروه سرودند برای آخرین بار تمرین می کنند تا آماده اجرا شوند.
استاندار کردستان، مدیرعامل بنیاد برکت، مدیران کل شماری از ادارات و سازمان های دولتی، خیرین مدرسه ساز و کلی آدم دیگر امروز را مهمان مردم روستای سیس هستند و بعد از مراسم استقبال همه راهی مکانی می شویم که قرار است طی سالهای نه چندان دور آینده سازانی برای توسعه و پیشرفت هرچه بهتر ایران اسلامی را تحویل جامعه دهد.
با طی مسیر به مدرسه روستای سیس که از محل کمک های بنیاد برکت و در راستای اجرایی شدن مصوبات سفر مقام معظم رهبری به استان کردستان ساخته شده است، نزدیک می شویم و مراسم افتتاح این مدرسه نیز آغاز می شود و جالب تر از همه هیاهو و اشتیاق دانش آموزانی است که نظرها را به سوی خود جلب می کند.
قرار است تعدادی مسئول، سخنرانی کنند من بیخیال می شوم و قصد دارم تا برای چند لحظه ای با دانش آموزان این روستا که بیشتر در ردیف های آخر نشسته اند همکلام شوم، از همه سنی در میان آنها هست و عده ای در دبستان درس می خوانند و عده ای دیگر در راهنمایی و البته دبیرستانی هم دارند که به دلیل نبود مدرسه در شهرستان دهگلان و در مدارس شبانه روزی روستاهای اطراف مشغول تحصیلند.
وریا سال تحصیلی جاری را در پیش دبستانی درس خوانده و همچنان کیف مدرسه را بر دوش دارد از او می خواهم که دفتر نقاشی هایش را نشانم دهد، از سر و روی دفتر مشخص می شود این کودک دوست داشتنی خلاق است و البته در تمامی صفحات دفترش آفرین و صد آفرین معلمش نیز نقش بسته است.
از وریا می پرسم که درس خواندن را دوست دارد یا نه که بیشتر از آنکه حرف بزند با تکان دادن سر جواب سئوالهایم را می دهد ولی با اصرارهای من به حرف می آید می خواهم در مورد این مدرسه جدید برایم حرف بزند تنها به یک جمله بسنده می کند و آن هم این است "ما خیلی خوشحالیم که صاحب مدرسه ای خوب شدیم و به همین دلیل می خواهیم همه خوب درس بخوانیم تا در آینده مهم شویم".
در کنار دست وریا خواهرش "ئه وین" که یک اسم کردی است با لباس محلی نشسته که کلاس سوم دبستان است با وی نیز همکلام می شوم و البته ئه وین هم نمی تواند خوشحالی خود از افتتاح این مدرسه را پنهان کند و می گوید ما پارسال زمستان خیلی سردمان بود چرا که مدرسه ما وضعیت خوبی نداشت ولی دیگر زمستان امسال مشکلی نداریم چرا که این مدرسه جدید بسیار خوب ساخته شده است.
مراسم تمام می شود مسئولان سخنرانی می کنند و بعد از آن ما هم راهی سنندج می شویم و تنها چند ساعت بعد برای حضور در سیزدهمین جشنواره تجلیل از خیرین مدرسه ساز کردستان راهی سالن آمفی تئاتر صدا و سیمای کردستان می شویم.
سالن تا دلت بخواهد پر است و به قول معروف جایی برای سوزن انداختن نیست از مسئولان ارشد و میانی استان گرفته تا ائمه جمعه و جماعت همه در سالن نشسته اند و بعد از شروع مراسم و سخنرانی مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کردستان و مدیرکل آموزش و پرورش استان ناگهان مجری برنامه کمک های خیرین مدرسه ساز را اعلام می کند.
نوجوانی خردسال که سنش به زحمت به هشت سال می رسد با قلکش روی سن می رود و در گوش مجری برنامه چیزی می گوید و بعد هم مجری با احساس اعلام می کند: این قلک میثم است و او امروز می خواهد قلکش را برای کمک به ساخت مدرسه اهدا کند و جماعت حاضر در سالن هم بلافاصله شروع به دست زدن می کنند و مادری میانسال در کنار دست من هم اشکهایش سرازیر می شود.
فضای سالن به کلی تغییر می کند مجری از میثم پرسید چه میزان پول در قلکش هست که او کمی فکر کرد و گفت: فکر می کنم 100 هزار تومانی بشود و بعد از آن هم قلکش را روی سن می گذارد و بر می گردد سر جایش می نشیند.
جمعی از مسئولان به خاطر این حرکت ارزشمند، میثم را تشویق می کنند و از سوی مدیر امور شعب بانک ملی استان، مدیرکل آموزش و پرورش و فرماندار سنندج هم میثم تشویق می شود و من هم خودم را به میثم می رسانم و وقتی از وی می پرسم که چرا قلکش را برای مدرسه سازی اهدا می کند در پاسخ می گوید می خواستم با این کار به کسانی که در آرزوی مدرسه خوب هستند تا راحت درس بخوانند، کمک کنم.
از خیرین مدرسه ساز نمونه استان تجلیل می شود و در همان مراسم میثم هشت ساله هم نشان خیر نمونه مدرسه ساز را دریافت می کند و مراسم امسال هم تمام می شود ولی دست های مهربان و قلب های رئوف انسان هایی که لبخند رضایت را بر لبان دانش آموزان در روستاهای دورافتاده می نشانند پایانی ندارد.
..............
گزارش: آرمان نصراللهی
نظر شما