به گزارش خبرنگار مهر، متن کامل سخنرانی علی اصغر سلطانیه سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست شورای حکام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس،
در آغاز من باید تشکر صمیمانه خود را از پشتیبانی ارزشمند اعضای خانواده گروه کشورهای غیرمتعهد (NAM) در طول هشت سال گذشته ازجمله بیانیه قرائتشده در این نشست از سوی سفیر عالیرتبه کشور مصر، اعلام دارم. این دلیل روشنی بر تعهد آنها به اصول بنیادی جنبش بمنظور برقراری صلح و سعادت بر پایه عدالت و برابری است. ما در مقابل فشارها و تحریمهای تحمیلی توسط کشورهای غربی ایستادگی کرده و درخصوص حقوق غیرقابلانکار استفاده صلحآمیز انرژی هستهای که در اساسنامة آژانس و NPT تبلور یافته است، مصالحه نخواهیم کرد. و در همین حال به همکاری خود با آژانس، از طریق قرار دادن مؤسسات و فعالیتهای هستهای، ازجمله غنیسازی، تحت پادمان جامع، برطبق تعهدات تحتNPT ، ادامه خواهیم داد.
1- گزارش (GOV/2011/29) متعادل و مبتنی بر واقعیات نیست زیرا همکاریها، مکاتبات و توضیحات جمهوری اسلامی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به درستی منعکس ننمودهاست.
2- برنامه کار (INFCICR/711) آگوست 2007 نتیجه ثمربخش مذاکرات سیاسی سطح بالا میان مدیرکل قبلی و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، دارای هدف حل و فصل موضوعات پیشین و پایان دادن به بحثها در شورای حکام، که موجب سیاسی و دودستهگی این سازمان فنی پرافتخار شده است، بود. من به خاطر میآورم در حالیکه جامعه بینالمللی، بویژه گروه کشورهای غیر متعهد از این رویداد تاریخی استقبال کردند، چهار سفیر ایالات متحده،انگلستان، فرانسه و ژاپن به جای قدردانی از تلاشهای خستگیناپذیر مدیرکل و موافقت ایران با انجام اقدامات داوطلبانه عمدتاً فراتر از موافقتنامة پادمان جامع، خطمشی مخالف در پیش گرفتند. پس از این، برنامة کار مورد تأیید شورای حکام قرار گرفت.
3- از مدیرکل یک سازمان بینالمللی انتظار میرود تا از هیچ تلاشی برای ایجاد پل بر شکاف میان کشورهای عضو مضایقه نکند، ایدهها و یا راهحلهای مبتکرانه را به آنها پیشنهاد کند، و از دودستهگی و تقابل در سازمان جلوگیری به عمل آورد. او در گزارشات خود باید از عبارت یا لحنی که منجر به ایجاد سوءتفاهم و هموار نمودن راه برای رویارویی در میان کشورهای عضو میشود احتراز کند. در مورد آژانس، من میبایست به مدیرکل توصیه نمایم بیشترین هوشیاری را در گزارشات خود جهت جلوگیری از رویارویی کشورهای عضو و جلوگیری از دخالت دیگر نهادها و یا سازمانها همچون UNSC که منجر به تضعیف آژانس میشود، به خرج دهد.
4- بر طبق اساسنامه، آژانس باید تبادل اطلاعات و تجهیزات را برای استفادههای صلحآمیز از انرژی هستهای تسهیل کند. در این شرایط از مدیرکل انتظار میرود که تنها به انتقال درخواست یک کشور عضو به دیگران اکتفا نکند. متعاقب اعلامیه تهران در مورد سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، که شدیداًمورد نیاز جهت تولید رادیوایزوتوپ برای بیماران سرطانی است و در حالیکه مدیرکل پروژههای سرطانی را دارای اولویت برشمردهاند، اینجانب بسیار مأیوس شدم که با موافقت بیسابقة ایران و پس از گذشت یک سال از ارسال نامه رسمی مبنی بر درخواست کمک، هیچ اقدام ملموسی انجام نشد. به آقای آمانو و دیگر دوستانم در این سالن یادآور میشوم زمانی را که من از دکتر هانس بلیکس، مدیرکل وقت در اواخر دهة 80، برای کمک در تأمین سوخت برای همین راکتور درخواست کردم، او اقدامات جدی فوری را که منجر به دریافت سوخت از آرژانتین شد به انجام رسانید. باید اعتراف کنم که همچنین دکتر البرادعی حداکثر تلاش خود را برای همکاری انجام داد ولی متأسفانه کشورهای تأمین کننده سوخت در گفتار و کردارشان صداقت نداشتند.
5- از مدیرکل انتظار میرود تا با تلاش زیاد خود از ایجاد استاندارد دوگانه و شرایطی که منجر به تبعیض و محرومکردن یک یا گروهی از کشورهای عضو آژانس، که از عضویت در آژانس منتفع میشوند، جلوگیری به عمل آورد. در طول بحثهای مربوط به تضمین تأمین سوخت، در حالیکه پیشنهادات و قطعنامههای همراه با نواقص بسیار به بحث گذشته شده بودند، هیچکس مطلبی از مدیرکل در این رابطه نشنید. این مقطع تاریکی در تاریخ آژانس است که قطعنامههایی در این رابطه خصوصاً در مورد بانک سوخت که حتی در شورای حکام که نمایندة تنها یک پنجم از اعضای آژانس است با اجماع به تأیید نرسید. اگر چه این قابل تحسین است که برخی از نمایندگان متعهد به اصول، با وجود فشارهای سنگین سیاسی از سوی ایالات متحده، به این قطعنامهها رأی ندادند، زیرا این قطعنامهها به وضوح ناقض اصل عدم تبعیض و برابری است. نقش و تأثیر دبیرخانه و مدیرکل چه بود؟ تایپ کردن و توزیع آن در میان اعضای شورا !
6- در چندین موقعیت از مدیرکل خواسته شد تا گامهایی را برداشته و نتایج آن را گزارش دهد اما او نادیده گرفته و یا به طور کامل به آن عمل نکرده است. اجازه بدهید تا برخی از آنها را ذکر کنم:
الف. نامه رسمی به مدیرکل در تاریخ 8 مارچ 2011 در مورد تجهیز کشورهای غیردارندهسلاح هستهای در اروپا به سلاح هستهای و سیستمهای پرتاب آن، مرتبط با استقرار زرادخانه هستهای ایالات متحده امریکا، که این عمل ناقض کامل تعهدات منعگسترش میباشد، فرستاده و خواسته شد:
i. «... به تمام کشورهای عضو اطلاع دهد که آیا آژانس اظهاریههایی از محلها و مقدار دقیق مواد هستهای ویژه نظامی در این کشورهای غیردارندهسلاح هستهای دریافت نموده و آیا آژانس چنین اظهاریههایی را راستیآزمایی کرده است».
ii. ... مشخصات فنی و موقعیت استقرار تسلیحات هستهای در اروپا، خصوصاً در حوزه کشورهای غیردارندهسلاح هستهای در اروپا، که از قبل تعهدات بینالمللی در خصوص خودداری از انجام آن را دارند، بررسی نماید.
iii. ... درخصوص عدمپایبندی ایالات متحده امریکا و کشورهای اروپایی میزبان تسلیحات هستهای، با وجود تعهدات خود تحتNPT ، که بدون شک تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی محسوب میشود به شورای حکام و همچنین به پنجاه و پنجمین کنفرانس عمومی، گزارش نماید. این عدمپایبندی نیازمند اقدام سریع از سوی شورای امنیت سازمان ملل میباشد».
این موضوع بسیار نگران کنندهای است که آقای آمانو این درخواست اقدام را به طور کامل نادیده گرفته است.
ب. در طول نشست شورای حکام در مارچ 2011، اطلاع دادم که شهردار توکیو اظهار نموده است که ژاپن باید سلاح هستهای داشته باشد. با توجه به اینکه ژاپن دارای چندین تن اورانیوم با غنای بالا و پلوتونیوم است، این موضوعی بسیار نگران کننده است. من از آقای آمانو درخواست کردم که این موضوع را بررسی و گزارش آن را ارائه نماید. ایشان این کار را انجام ندادهاند. من صد در صد مطمئن هستم که اگر شهردار یکی از کشورهای در حال توسعه چنین کاری را انجام داده بود، مدیرکل چندین نامه به کشورهای مربوطه نوشته و چندین مصاحبه انجام می داد.
ج. بعد از اینکه روزنامهنگار آسوشیتدپرس، آقای جرج جیان، از اطلاعات محرمانه منتشر شده با خبر شدند و اعلام کردند که آنها را از یکی از کارمندان آژانس به دست آوردهاند، من به طور رسمی از آقای مدیرکل خواستم تا دستور بررسی این موضوع را صادر کند. در پاسخ به درخواست من، مدیرکل بیان داشت که نتیجه یک اشتباه داخلی تأثیرگذار نبودهاست. این یک موضوع ساده است، یا روزنامهنگار آسوشیتدپرس حقیقت را گفته است، بنابراین مدیرکل باید کارمند خاطی مقررات پرسنلی که اطلاعات محرمانه را افشاء کرده و امنیت ملی کشورهای عضو را در معرض خطر قرار داده است اخراج کند و یا او دروغ گفته است، که بنابراین، او و آسوشیتدپرس باید به خاطر خسارت جدی که به اعتبار دبیرخانه وارد آوردهاند مورد پیگیری قرار گیرند. از مدیرکل واقعاً انتظار میرود تا اقدامی در این مورد انجام داده و گزارش آن را به تمام کشورهای عضو اعلام نماید.
د. عکسالعمل ضعیف و کند دبیرخانه، خصوصاً مدیرکل به حادثه فوکوشیما بسیار ناامیدکننده بود. از مدیرکل انتظار میرفت تا اطلاعات معتبر از ژاپن بگیرد، آنها را تأیید کرده، سریعاً به کشورهای عضو منتقل کند. نه تنها این توقع قانونی ساده به انجام نرسید بلکه کارمندان فنی بخش ایمنی در موقعیتی نبودند و یا اجازه نداشتند تا در جلسات فنی سئوالات را تشریح و پاسخ دهند. همة ما چیزی بیشتر از آنچه از رسانههای خبری دریافت کردیم، نمیدانیم. بهرهبرداران تاسیسات ژاپنی حاضر در مرکز حادثه، احتمالاً به دلیل وجود اضطراب، قادر به مدیریت حادثه نبودند و انتظار دریافت سریع توصیههای فنی را داشتند. اما مدیرکل، نه بیدرنگ یک گروه متخصص برجسته را از آژانس و یا از سراسر دنیا تشکیل داد و نه اینکه بموقع، گروهی را برای کمک آنها به منظور جلوگیری از تشدید بحران به آنجا گسیل نمود. بنابراین ما شاهد انتشار مواد پرتوزا به سراسر دنیا بودیم. خاطرنشان میکنم که حتی مدیرکل تا زمانیکه ما در زمان جلسات اصرار کردیم، از CTBTO اطلاعاتی در مورد انتشار مواد پرتوزا از ایستگاههایش درخواست نکرد. دنیا و خصوصاً کشورهای همسایه، این حق را داشتند تا اطلاعات موثق و بموقع از آلودگی که مخاطرات سلامتی برای مردم به همراه دارد را بدست آورند. من بطور خلاصه بیان میدارم که نه آژانس و نه ژاپن به رعایت کنوانسیونهای مصوب پس از واقعه چرنوبیل، یعنی اعلان سریع حادثه و نیز کمکهای فوری در صورت وقوع حوادث هستهای، پایبند نبودهاند.
نظر شما