با اجرایی شدن مصوبه هیات دولت درخصوص ادغام وزارت بازرگانی و صنایع، تحول بزرگی در صحنه تولید و تجارت کشور رخ داده است. به اذعان بسیاری از کارشناسان ضرورتهای بسیاری برای تلفیق و یکپارچهسازی این دو وزارتخانه مشهود بود که در این نوشتار برخی از این ضرورتهای بنیادی مورد کنکاش واقع میشود.
در ابتداییترین مقوله میتوان به "ضرورت تولید محصولات و ارایه خدمات صادرات محور" اشاره کرد. طی سالهای اخیر تحولات چشمگیری در فضای تولید محصولات ایجاد شده و پیامدهای متعددی را بهدنبال خود آورده است، نظیر؛ افزایش سرعت تولید و مونتاژ، ارتقاء کیفیت محصولات، توسعه کاربرد اتوماسیون و بسیاری مقولههای دیگر. با این حال هزینههای بالای بهکارگیری فناوریهای جدید، دانش و مهارت تخصصی بهرهبرداری و نگهداری از آنها؛ پیچیدگیهای سخت افزاری و نرم افزاری بخش تولید را بهعنوان یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده مزیت رقابتی در بنگاههای تولیدی مطرح ساخته است. تحت چنین شرایطی راهبرد ادغام با تمرکز بر توسعه و بهبود این مزیتهای رقابتی، میتواند شرایطی را فراهمکند تا امکان تولید محصولات صادراتی بیش از گذشته فراهم شود.
وجود سلایق مختلف در بازارها که از ابعاد گوناگون محصول به چشم میخورد، تولیدکنندگان را برآن داشته تا به جهت حفظ و تثبیت سهم بازار خود، تمهیداتی را برای پاسخگویی به سلایق مختلف مشتریان اتخاذ نمایند. براساس این راهبرد، یکپارچهسازی فرآیند تولید و تجارت باعث میشود امکان تولید محصولات بیش ازگذشته فراهم شده و بدین ترتیب ضمن ایجاد جریان ارزش اقتصادی؛ محصولاتی با مزیتهای رقابتی پایدار در بازارهای داخلی و خارجی عرضه شود.
گذر از دورههای محصولگرایی به بازارگرایی و نهایتا عصر فراصنعتی، منجر به تغییر نگاهها ازمحصول به بازار و هم اکنون به مشتری و مصرف کننده نهایی شده است. بر این اساس مشتری و مصرف کننده نهایی است که ارزش را در جریان تولید و کسب و کار تشخیص داده و آنرا طلب میکند. تحت چنین شرایطی دوام و بقاء شرکت ها و سازمانها درگرو جلب و جذب مشتریان و ایجاد وفاداری درایشان است که این امر نیز به نوبه خود از طریق پاسخگویی به انتظارات مشتریان محقق خواهد شد. بر این مبنا راهبرد ادغام وقتی در ارتباط با پاسخگویی به نیاز مشتری قرار میگیرد، ایجاب می کند که دو فرآیند تولید و تجارت به صورت یکپارچه و در تعامل نزدیکی با هم قرار گیرند.
ضرورت ایجاد هماهنگی و همافزایی در کل زنجیره تامین تولید و توزیع و فروش: هماهنگی و همافزایی راهبردی و عملیاتی میان ارکان زنجیره، از جمله اهدافی است که بیشتر نهادهای عضو زنجیره عنوان کرده اند. لذا باتوجه به مواردی که تاکنون اشاره شده، میتوان نتیجه گرفت که این راهبرد با ایجاد جریان ارزش و کاهش منابع اتلاف، منجر به صرفه جویی قابل توجهی شده و به تناسب، میزان سودآوری و بهرهبرداری را افزایش میدهد. در اثر این همکاری، حاصل کار به مراتب بیشتر از حاصل جمع جبری فعالیت ارکان زنجیره به صورت مستقل خوهد بود. لذا میتوان امیدوار بود با برقراری اتحاد راهبردی میان ارکان زنجیره، ازمنابع محدود با کارایی و اثربخشی بیشتری در راستای اهداف کسب و کار و توسعه محصولات صادراتی استفاد شود. بدیهی است این مهم مستلزم طراحی و پیاده سازی یک نظام مدیریتی یکپارچه در وزارتخانه ادغامی است.
ضرورت جهانی سازی و تولید در سطح کلاس جهانی: گروهی معتقدند جهان به سوی یکدستی و هماهنگی درحال حرکت است. بر مبنای این راهبرد تفاوت بین بازارهای ملی و منطقهای کاهش یافته و برای برخی از محصولات نیز کاملا محو شده است. در این راستا لازم است راهبرد برونگرایی به عنوان یک راهبرد اساسی مدنظرقرارگیرد. ازجمله دلایل این امر عبارتند از: امکام بهرهگیری از منابع تولید در کارخانجات مختلف بهدلیل انعطافپذیری و استاندارد بودن عوامل و پیگیری سیاست تامین و تولید جهانی؛ کاهش هزینهها بهواسطه استفاده از منابع در مقیاس جهانی؛ امکان استفاده از مزیتهای رقابتی موجود درکشورهای مختلف؛ افزایش کارایی و اثربخشی عوامل تولید بهصورت فراگیر. درواقع تحت چنین شرایطی برنامهریزی و مدیریت تعاملات در سطح جهانی مستلزم پیش بینی سازوکارهایی است که قادر به پشتیبانی از تولید و تجارت بینالملل باشد.
از جمله ویژگیهای بارز عملیات اجرایی ادغام وزارتخانههای بازرگانی و صنایع، بازمهندسی و ناب سازی در فرآیندهای تامین،تولید و توزیع و فروش است. بر این مبنا از جمله عواملی که به صرفهجویی قابل توجهی منجر میگردد، میتوان به یکپارچهسازی فرآیند موردنظر آنها اشاره کرد.
براین اساس فواید فراوانی حاصل میگردد، نظیر: تبیین ماموریتهای حاکمیتی برای وزارتخانه جدید؛ میزان انعطافپذیری و پویایی سازمان ادغامی؛ قابلیت سازمان جدید در یکپارچهسازی فرآیندهای صنعت،معدن و تجارت و همچنین ایجاد یکپارچگی اطلاعاتی و ارتباطی و عملیاتی میان آنها؛ تاثیر سازمان پیشنهادی بردیگر بخشهای دولتی و خصوصی.
ضرورت ایجاد جریان اطلاعات در حوزه صنعت، معدن و بازرگانی: اثربخشی وزارتخانه ادغامی جز ازطریق مدیریت جریان مستمر دانش و اطلاعات امکانپذیر نخواهد بود. این امر نیز به نوبه خود ضرورت تولید، ثبت، نگهداری و پردازش اطلاعات تخصصی مورد نیاز را در وزارتخانه جدید روشن میسازد.تحت چنین شرایطی با تعریف و ایجاد جریان مناسب اطلاعات و مدیریت دانش توام با توسعه تعاملات، امکان تصمیمسازی و تصمیمگیری اصولی فراهم میشود. براین اساس، دروزارتخانه جدید باید سازوکاری تدارک دیده شود، تا بر مبنای آن زمینه ایجاد جریان مستمر اطلاعات جهت تصمیمسازی و تصمیمگیری به نحوی اصولی فراهم شود.
* مهدی فتح اله رئیس موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی وزارت بازرگانی
نظر شما